تامین ۲۴/ از آنجا که پایداری مالی صندوقها همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده، دولتها درصدد آن بودهاند که با اصلاحات پارامتریک این عدم توازن میان منابع و مصارف را برطرف کنند، اما با توجه به آنکه افراد جامعه چنین اصلاحاتی مانند: افزایش سن اشتغال یا کاهش مقدار مستمریها را معمولا برنمیتابند و از آنجا که به طور معمول چنین اقداماتی از محبوبیت دولتمردان و سیاستگذاران در سطح جامعه میکاهد، معمولا چنین اقداماتی در عمل انجام نمیشوند .
در دو دهه 1970 و 1980 بحث عمومی در بسیاری کشورها به موضوع اینکه آیا باید برنامههای بازنشستگی عمومی به سمت ذخیرهگذاری بروند یا خیر اختصاص یافته بود اما از دهه 1990 به بعد این سوال به سمت بهترین شیوه سازماندهی ذخیرهگذاری سوق پیدا کرد و به این ترتیب شیوه مدیریت صندوقهای بازنشستگی که بر سیاست مالی و بازارهای مالی اثرگذار است، در بسیاری کشورها در مرکز توجه قرار گرفت و آنها دریافتند عدم مدیریت صحیح صندوقها سبب عدم موفقیت در مشارکت بازارهای مالی بوده است. به همین دلیل است که ضروت دخالت دولت به منظور حل چنین مشکلاتی دیده میشود.
به همین منظور بانک جهانی از طریق موسسه بانک جهانی، بخش مالی ریاست بانک و بخش ریاست توسعه انسانی بانک تصمیم به سازماندهی و برگزاری کنفرانسهایی در زمینه صندوقهای بازنشستگی عمومی و مسائل مربوط به آن میگیرد. اولین کنفرانس از 24 تا 26 سپتامبر سال 2001 توسط بانک جهانی برگزار میگردد و در فاصله پنجم تا هفتم ماه مه سال 2003 بانک جهانی، میزبان برگزاری دومین کنفرانس مدیریت صندوقهای بازنشستگی با موضوع حکمرانی، پاسخگویی و سیاستهای سرمایهگذاری در واشنگتندیسی بوده است.
کتاب «مدیریت صندوقهای بازنشستگی» شامل مقالات و معرفی مشارکتکنندگان در کنفرانس دوم است. مسائل مطرح شده در این کتاب دقیقا در اتباط با مسائل و چالشهای پیش روی صندوقهای بازنشستگی ایران است که در واقع راهکاری برای حل آنها به صورت مشخصی وجود ندارد و همچنین موضوعات مهمی مرتبط با صندوقها از قبیل حکمرانی صندوق، پاسخگویی مدیران صندوق، سیاستهای سرمایهگذاری، فعالیت جهت حفظ حقوق سهامداران و حکمرانی شرکتی را نیز شامل میشود. این کتاب در 10 فصل مجزا شامل 10 مقاله که توسط اساتید به نام این عرصه گردآوری و تدوین شده است.
تمامی مقالات دارای پایه یک تجربه عملی یک صندوق بازنشستگی دولتی عمومی هستند که همین ویژگی میتواند راهکارهای عملی مفیدی را در اختیار سیاستگذاران صندوقها قرار دهد. سه فصل ابتدایی کتاب با عناوین: چارچوبی برای مدیریت صندوقها، حکمرانی صندوقهای بازنشستگی عمومی: درسهایی از حکمرانی شرکتی و شواهد بینالمللی و در آخر شفافیت و پاسخگویی صندوقهای مستمری عمومی به صوت جزیی و با در نظرگرفتن تجارب کشورهای مختلف به موضوع مورد بحث پرداختهاند و سایر فصلهای کتاب به مطالعه موردی کشورهایی که هرکدام در مراحل مختلفی از توسعهیافتگی قرار دارند مانند: کانادا، ایرلند، ایالات متحده آمریکا و چند کشور دیگر در زمینه موضوعات گفته شده پرداختهاند.
چارچوبی برای مدیریت صندوقها فصل اول کتاب که توسط جفری کارمیشل از مشاورین خصوصی بانک جهانی، بانک توسعه آسیا، فارغالتحصیل دانشگاه پرینستون و برنده جایزه مدیر ارشد استرالیا و روبرت پالاسیوس از مولفین کتاب و اقتصاددان ارشد بازنشستگی بانک جهانی نگاشته شده، در وهله اول با بیان نرخ رشد صندوقهای بازنشستگی و بررسی برنامههای اندوختهگذاری یا نسبت ذخایر صندوقها به تعهداتشان بیان میدارد. اگرچه هدف اصلاحات بازنشستگی که در سراسر دنیا اجرا میشود تغییر این نسبت است، اما این تغییر به طرق مختلفی انجام شده است. در تعدادی از کشورها گرایش به افزایش این نسبت در صندوقهای مستمری عمومی مصادف با ظهور برنامههای ذخیرهسازی کاملا اجباری شد.
سوال به وجود آمده این است که آیا دسترسی به نسبت معینی از ذخیرهگذاری و انباشت ذخایر در یک طرح عمومی و یا شبه عمومی که به موضوعات به هم پیوسته حکمرانی، سیاست سرمایهگذاری و پاسخگویی وابسته است، امکانپذیر است؟ از آنجا که در بسیای از کشورها پاسخگویی برنامههای بخش خصوصی از طریق رقابت و ذیل قوانین یک کارگزاری نظارتی اعمال میشود اما چنین پاسخی به راحتی برای انحصار عمومی داده نمیشود. بنابراین طرح چارچوبی برای تفکیک اهداف سیاست سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی عمومی و سایر اهداف دولت ضروری به نظر میرسد.با توجه به آنکه از اصول دستیابی به حکمرانی خوب تضمین ساختارهایی برای رسیدن به هدف تجارت خوب است، کارمیشل و پالاسیوس بهترین الزامات حکمرانی را اینگونه معرفی میکنند: 1. وجود یک طبقهبندی از نقشها و مسئولیتها در صندوق بازنشستگی 2. تثبیت قانونی مبتنی بر فراهم آمدن شرایطی توسط مدیریت به منظور انتخاب یا عزل اعضای شورای عالی صندوق تحت آن شرایط 3. لزوم استقلال مدیریت صندوق از دخالتهای نامناسب در راستای پیگیری اهداف و خواستههای دولت 4. باز و شفاف بودن فرایندهای اجرا و فرمولسازی سیاستهای برنامه بازنشستگی 5. تعریف ساختار نمایندگیهای مجاز صندوق به صوت شفاف 6. ضروری تلقی شدن نهاد مدیریت توسط قانون و به منظور تثبیت ساختارها و فرایندهای حکمرانی داخلی برای حداقلسازی فساد، سوءمدیریت و کلاهبرداری و تقلب.
از سوی دیگر، آنها اصل اساسی برای تضمین وجود پاسخگویی با ایجاد انگیزههای سازگار را به این صورت بیان میدارند که باید ساختارهای حکمرانی کارا و موثر باشند. به همین ترتیب با بیان آنکه تمامی دولتها در نهایت از طریق سیستمهای انتخابی پاسخگو خواهند بود، لیستی از الزامات را با هدف برقراری بنیان پاسخگویی برای صندوقهای بازنشستگی عمومی فهرست کردهاند: انتشار کامل اطلاعات مربوط به ساختار حکمرانی و کارگزاری مدیریت طرح بازنشستگی الزام کارگزاری مدیریت به انتشار قدرت و مسئولیتهای نمایندگیهای رسمی خود به عنوان بخشی از افشاگری ترتیبات حکمرانی شناسایی و افشای کسری صندوقها همراه با فعالیتهای شفابخش پیشنهادی از سوی دولت التزام کارگزاری صندوق بازنشستگی به رعایت حکمرانی قانونی و انجام حسابرسی عملکرد مرتبط و بر مبنای ریسک بودن پاداش عملکرد با مسئولیتهای واگذار شده التزام مدیران به بررسی دورهای عملکرد نمایندگان خود همچنین مجموعه اهداف عملکرد بلندمدت، تعریف نوسان ریسک قابل قبول و مجموعهای از پارامترها برای تخصیص داراییهای صندوق در کوتاهمدت بنابر نوشتار کارمیشل و پالاسیوس اجزا اصلی «سیاستهای سرمایهگذاری» را تشکیل میدهند.
سیاستهای سرمایهگذاری باید نشان از آن داشته باشند که هدف از سرمایهگذاری ذخایر بازنشستگی منحصرا معطوف به تامین منافع بیمهشدگان است. این سیاستها علاوه بر آن که باید به صورتی کاملا مستند بوده و از طریق هماهنگی با هیاتمدیره و متولیان صندوق اتخاذ میشود به طور خلاصه نیز در دسترس تمامی اعضا قرار گیرد. همچنین تمامی ریسکهای مرتبط و رویکردهای هیات مدیره به منظور اندازهگیری، شفافیت و مدیریت هر یک از آنها را شناسایی نماید. این سیاستها در ترسیم نقش مدیران در جایگاههای مربوطه و معیار انتخاب و حفظ بخشهای بیرونی نقش بسزایی دارند. حکمرانی صندوقهای بازنشستگی عمومی: درسهایی از حکمرانی شرکتی و شواهد بینالمللی با توجه به آنکه طی دو دهه گذشته با توجه به تحقیقات به عمل آمده در زمینه مسائل مالی، موضوع حکمرانی شرکتی به یکی از موضوعات اصلی و پیشرو تبدیل شده است؛ این فصل از کتاب که توسط دیوید هس استادیار مدرسه کسبوکار راجرز و گرگوریو ایمپاویدو اقتصاددان متخصص مسائل مالی در دپارتمان توسعه مالی بانک جهانی به نگارش درآمده، قابلیت کابرد تئوری کارگزاری را در زمینه مساله حکمرانی صندوق بازنشستگی عمومی را مورد بررسی قرار میدهد.
فصل سوم: شفافیت و پاسخگویی صندوقهای مستمری عمومی تعدادی از کشورها درصدد آن هستند که قوانین و مقررات جدیدی را به منظور تاثیرگذاری بیشتر بر امور حسابداری، حکمرانی شرکتی و انتشار بیپرده اطلاعات مالی طراحی نمایند. بنابر توصیههایی متولیان طرحهای مستمری باید ذینفعان صندوق را به طور منظم در جریان اصول سرمایهگذاری و برنامههای استراتژیک و عملکرد نسبی این برنامهها قرار دهند و آنان را از وضعیت صندوقها مطلع نمایند. در همین رابطه نویسنده این مقاله آن ماهر مدیر ارشد اجرایی هیات مدیره بازنشستگی ایرلند به صورت مشروحی بر اهمیت پاسخگویی به عنوان یکی از بخشهای اصلی حکمرانی خوب تاکید کرده و اجزای کلیدی آن را برشمرده است. اما آنچه که در واقع سبب ارتباط تنگاتنگی میان سه فصل مهم ابتدایی کتاب که نوشتار اصلی را در بر میگیرد و سایر فصول کتاب میشود، نکات انتهایی همین فصل مبنی بر «مدلهای خوب بازنشستگی: آنها چه کردند؟» است. با توجه به معیارهای پاسخگویی و شفافیت طرح بازنشستگی کانادا، صندوق نفت دولت نروژ و سیستم بازنشستگی عمومی کارمندان کالیفرنیا به عنوان مدلهای خوب معرفی میشوند و درواقع به سوال آنها چه کردند پاسخ داده میشود.
در سایر فصول کتاب در ادامه همین بحث، مقالاتی مبتنی بر تجربه عملی صندوقهای بازنشستگی در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. تجربه کانادا: حکمرانی، پاسخگویی و سرمایهگذاری، پاسخگویی صندوقهای بازنشستگی عمومی در ایرلند، تفاوتهای کلیدی در مدیریت صندوقهای بازنشستگی ایران و لهستان، حکمرانی صندوقهای بازنشستگی نیوزیلند، برخی مشاهدات و راهحلهای ارائهشده از سوی متخصصان در زمینه سیاستها، فرایندها و مشکلات سرمایهگذاری در طرحهای بازنشستگی بخش عمومی ایالات متحده آمریکا، سرمایهگذاری و حکمرانی صندوقهای بازنشستگی و احتیاطی در سنگاپور و هند و در آخر تجربهها و چالشهای کنیا در نظارت بر صندوقهای بازنشستگی عمومی مطالعههای موردی هستند که نویسندگان مقالات به تبیین آنها پرداختهاند. در پایان لازم به ذکر است که این کتاب بنا به گفتار مترجم در سال 1385 ترجمه و تحویل موسسه عالی پژوهش تامیناجتماعی داده شده اما بعد از گذشت 10 سال و پس از شروع به کار مجدد موسسه پس از تعطیلی آن، در زمستان سال 1395 به چاپ رسیده است. به نظر میرسد این کتاب با ارائه راهکارهایی به منظور مدیریت صندوقهای بازنشستگی، حکمرانی، پاسخگویی و شفافیت میتواند با توجه به شرایط کنونی صندوقها در ایران راههایی مثمرثمر برای پیشبرد اهداف ارائه دهد.