
فراخوانی به حق و مشارکت
«منشور حقوق شهروندی» گام اول است برای خوانش درست حقوق شهروندان در هر بخش و هر زمینهای و تلاش واقعگرایانه و همدلانه برای دستیابی به همه حقوق اساسی ملت، آن چنان که قانون اساسی بر آنها تاکید دارد.
«منشور حقوق شهروندی» گام اول است برای خوانش درست حقوق شهروندان در هر بخش و هر زمینهای و تلاش واقعگرایانه و همدلانه برای دستیابی به همه حقوق اساسی ملت، آن چنان که قانون اساسی بر آنها تاکید دارد.
استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی
تامین ۲۴/ انتشار «منشور حقوق شهروندی» از سوی رئیسجمهوری و ارسال متن آن با پیامک از سوی ایشان برای بخش بزرگی از شهروندان، باب گفتوگو را درباره چیستی موضوع و چگونگی استیفا و اعمال آن باز کرد. اگر این گفتوگو از سر مخالفت با مضمون یا صورت طرح منشور حقوق شهروندی باشد، میتواند برای جامعه ما رهیافتها و دستاوردهای جدیدی را به ارمغان آورد. اگر این منشور را فراخوانی برای آگاهی از حق و شکلگیری گفتمانی اجتماعی بر مدار «حقوق شهروندی» بدانیم، جای سخن بر سر آن را فراختر از عرصه رقابتهای سیاسی و صدور احکام قطعی متاثر از این حوزه میبینم. آشنایی با حقوق و ترغیب شهروندان به استیفای آنها، هم نهادهای قدرت و دستگاههای رسمی و هم نهادهای مدنی و جامعه را در معرض کنش آگاهانه و مسئولانه قرار میدهد. «حق» و «تکلیف» دو عنصر جداییناپذیر در فرایند عبور از تنگناها و بهبود وضع جامعهاند و فارغ از آگاهی شهروندان به حقوق خود و به رسمیت شناحتن آنها از سوی حاکمیت و دولت، نمیتوان از آنان انتظار مشارکت موثر در هیچ امر اجتماعی داشت. در نظریهها و تجربههای جدید توسعه برای تحقق توسعه دو عامل اساسی را مهمتر میدانند: «رعایت حقوق شهروندی» و «جلب مشارکت عمومی»؛ به این ترتیب میتوان گفت شهروندانی که یا خود به حقوق خویش واقف نباشند یا نهادهای سیاستگذار و برنامهریز و کارگزار از آن غافل باشند، راه انفعال و بیتفاوتی پیش میگیرند و از متن به حاشیه میروند. امید به توسعه در جامعهای هراسان از حق و گریزان از مشارکت، امیدی واهی است.
حق و در وجه کاربردی آن «حقوق شهروندی» نهتنها در کانون نظامهای اعتقادی، اخلاقی و سیاسی ما قرار دارد، بلکه ازجمله لوازم زندگی روزمره و زیست مدرن ما نیز شده است. زبان حق و مفاهیم متاثر از آن امروز رایجترین زبان در مناسبات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. حق، قانون، عدالت، آزادی، منزلت، مصلحت، مشارکت و امثال آنها در این زمان با معانی مدرن به سطوح مختلف جامعه ما راه یافتهاند. زنان، جوانان و کودکان در سویی و قشرها و گروههای اجتماعی در سوی دیگر خواستهها و مطالبههایی دارند که متاثر از تحولات پردامنه جامعه ایرانی و دگرگونیهای شتابنده جهان پیش رو، روزبهروز در معرض افزایش و درهمتنیدگی است.
برجستهتر شدن مسائلی از قبیل سلامت، محیطزیست، هویت و جنسیت برای جامعه کنونی ما در برابر رشد و پیچیدگی آسیبهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی نوپدید در آن، نیاز به فهم جدید این دگرگونیها و یافتن سازوکارهای واقعی برای پاسخگویی به آنها را بیشتر کرده است. طرح «منشور حقوق شهروندی» میتواند دعوتی به تامل و توافق در باب حقوقی باشد که حداقل بهضرورت و یا مطالبه تبدیل شدهاند. شکلگیری گفتمانهای اجتماعی بر سر حقوق و به تعبیر توسعهای آن «سیاستگذاریهای گفتمانی» هم دولت، هم حکومت و هم جامعه مدنی را به سوی تفاهم بر سر مسائل مشترک و نهایتا راهحلهای مشترک سوق میدهد. گفتمانهای حقوقی زبان گفتوگو میان ذینفعان را گویاتر میکند و راه را بر تقویت و یا تامین پشتوانههای قانونی بهتر میگشاید.
در این راه «منشور حقوق شهروندی»، نه گام آخر، که گام اول است، گام اول برای خوانش درست حقوق شهروندان در هر بخش و هر زمینهای و تلاش واقعگرایانه و همدلانه برای دستیابی به همه حقوق اساسی ملت، آن چنان که قانون اساسی بر آنها تاکید دارد.
منبع: هفته نامه آتیه نو