
قرارداد پیمانکاری سازوکاری است که براساس آن کارفرما یا مقاطعهدهنده میتواند کل یا بخشی از یک پروژه را به پیمانکار واجد صلاحیت واگذار کند؛ بدون آنکه خود مستقیماً درگیر امور اجرایی شود. این قراردادها میان اشخاص حقیقی یا حقوقی قابل انعقاد بوده و به کارفرما امکان میدهد مسئولیتهایی مانند استخدام نیرو، تأمین تجهیزات و مصالح، طراحی و مهندسی پروژه را به پیمانکار منتقل کند. هدف از این قراردادها، بهرهبرداری بهینه از تخصص و امکانات پیمانکاران است تا پروژهها با سرعت، کیفیت و صرفه اقتصادی مطلوب اجرا شوند. قراردادهای پیمانکاری انواع مختلف دارند، اما در همۀ موارد طرفین ملزم به رعایت مقررات و ضوابط از جمله قوانین کار و تأمین اجتماعی هستند. رعایت این قوانین، حقوق، مزایا و پوشش بیمهای کارکنان را تضمین میکند و از تضییع حقوق قانونی آنان جلوگیری میکند. این قراردادها چارچوب اجرایی و مالی پروژه را مشخص و تعهدات قانونی کارفرما و پیمانکار را معین میسازد و تعامل شفاف میان طرفین و سازمانهای ناظر، بهویژه سازمان تأمین اجتماعی فراهم میآورد.
قرارداد پیمانکاری چارچوبی قانونی و اجرایی است که به کارفرما امکان میدهد بخشی یا کلیۀ مسئولیتهای یک پروژه را به پیمانکار واجد صلاحیت واگذار کند؛ بدون آنکه خود مستقیماً درگیر امور اجرایی شود.
انواع و ساختار قرارداد پیمانکاری
قرارداد پیمانکاری میتواند میان اشخاص حقیقی یا حقوقی منعقد شود و اساساً هدف آن انتقال مسئولیتهایی مانند استخدام نیروی انسانی، تأمین تجهیزات و مصالح، طراحی و مهندسی پروژه به پیمانکار است.
این قراردادها زمینۀ بهرهبرداری بهینه از تخصص و امکانات پیمانکاران را فراهم میآورند و اجرای پروژهها را با سرعت، کیفیت و صرفۀ اقتصادی مطلوب تضمین میکنند. قراردادهای پیمانکاری انواع مختلف دارند، اما در تمامی موارد، کارفرما و پیمانکار موظف به رعایت ضوابط و مقررات از جمله قوانین کار و تأمین اجتماعی هستند تا حقوق، مزایا و بیمۀ کارکنان حفظ و تضییع حقوق قانونی آنان جلوگیری شود.
پیوستها و ضوابط اجرایی
یک قرارداد پیمانکاری معمولاً شامل چند جزء است؛ جزء اول قرارداد اصلی کتبی است که شرایط اجرای پروژه، مبلغ، مدت، تضامین و سایر الزامات را مشخص میکند. جزء دوم، شرایط عمومی پیمان است که براساس استانداردهای سازمان برنامه و بودجه تدوین شده و غیرقابل تغییر است و بر حفاظت از حقوق کارگران تأکید دارد. جزء سوم، شرایط خصوصی پیمان است که طرفین میتوانند در آن خواستهها و شرایط خود را درج کنند. سایر پیوستها شامل نقشهها، طرحهای مهندسی و فنی، استانداردها و مستندات مرتبط با پروژه میشوند. رعایت تمامی این پیوستها و ضوابط اجرایی، هم تضمینکنندۀ کیفیت پروژه است و هم تضمینکنندۀ تعامل شفاف میان کارفرما، پیمانکار و نهادهای ناظر، بهویژه سازمان تأمین اجتماعی خواهد بود.
پرسشهای مخاطبان
آیا در قراردادهای پیمانکاری رعایت و تأمین حقوق و مزایای کارگر در قانون کار مورد توجه قرار گرفته است؟
قانون کار در مواد متعددی به ضرورت رعایت و تضمین حقوق کارگران تصریح کرده است. مادۀ ۱۳ قانون کار بهصراحت کارفرما را ملزم میسازد که در متن قرارداد بر تأمین بهموقع حقوق و مزایای کارگران توسط پیمانکار تأکید ورزد. این ماده که از ارکان مهم قانون در تحقق حقوق قانونی کارگران به شمار میرود، بر اخذ ضمانتنامههای لازم دراینخصوص پافشاری دارد. مطابق تبصرۀ یک مادۀ ۱۳ قانون کار، مطالبات کارگران در شمار دیون ممتاز قرار گرفته و کارفرمایان موظفند بدهی پیمانکاران به کارگران را براساس آرای مراجع قانونی و از محل مطالبات پیمانکار، از جمله ضمانت حسن انجام کار تسویه کنند.
چرا در قراردادهای پیمانکاری برای محاسبۀ حق بیمه از ضریب استفاده و براساس تعداد کارکنان و میزان ۳۰ درصد حق بیمه مطابق مادۀ ۲۸ عمل نمیشود؟
در قراردادهای پیمانکاری، بهدلیل ویژگیهای خاص این نوع قراردادها، شناسایی دقیق کارگران گاهی دشوار و حتی ناممکن است. ازاینرو برای پوشش بیمهای کارکنان پروژه، روش استفاده از ضریب به کار گرفته میشود. این امر را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- جابهجایی مکرر نیروها در پروژههای پیمانکاری سبب میشود ثبت و شناسایی اسامی کارکنان بهسختی صورت گیرد.
- بسیاری از طرحها و پروژههای پیمانکاری، بهویژه در حوزۀ عمرانی، در مناطق دورافتاده و صعبالعبور قرار دارند؛ بنابراین بازرسی کارگاه و شناسایی کارکنان بهدلیل فاصله و موقعیت جغرافیایی دشوار است.
- اجرای دقیق مقررات تأمین اجتماعی ایجاب میکند سازمان با در نظر گرفتن وظیفۀ خود در دریافت حق بیمه فعالیتهای دارای نیروی انسانی، پوشش و ارائۀ خدمات مربوطه را تضمین کند.
- تعیین تکلیف و روشن ساختن وظایف کارفرما و پیمانکار در قبال پرداخت حق بیمۀ کارکنان، از دیگر دلایل بهرهگیری از روش ضریب است.
مأخذ ضریب در قراردادهای پیمانکاری غیرعمرانی چگونه تعیین میشود؟
مبنای محاسبه حق بیمه در قراردادهای پیمانکاری همان نرخ ۳۰ درصد مندرج در مادۀ ۲۸ قانون تأمین اجتماعی است. تعیین ضریب در قراردادهای غیرعمرانی برایناساس است که در فرض نخست، ۵۶ درصد از هزینههای تولید مربوط به بهکارگیری نیروی انسانی است، به این معنا که بخش عمدۀ فعالیتها دستی و غیرمکانیکی انجام میپذیرد. در فرض دوم، ۲۶ درصد از هزینهها مربوط به استفاده از نیروی انسانی و کارگر است، زیرا در این نوع پروژهها عملیات بیشتر مکانیکی بوده و از ماشینآلات بهرۀ بیشتری میبرند؛ در نتیجه حق بیمۀ مربوطه کمتر خواهد بود. برای محاسبۀ هر یک از این دو مورد کافی است ارقام ۵۶ یا ۲۶ را بر عدد ۳۰ تقسیم نماییم که نتیجه در فرض نخست ضریب 16.67 و در فرض دوم ضریب 7.8 درصد خواهد بود که مبنای حق بیمۀ قراردادهای پیمانکاری غیرعمرانی است.
علاوهبراین تفاوت در تأمین مصالح توسط کارفرما یا پیمانکار نیز بر ضریب حق بیمه مؤثر است. چنانچه مصالح توسط پیمانکار تأمین شود، ضریب 7.8 درصد محاسبه میشود، لیکن در صورت تأمین مصالح توسط کارفرما، ضریب به 16.67 درصد افزایش مییابد. دلیل این تفاوت آن است که وقتی مصالح توسط کارفرما ارائه میشود، بخش عمده مبلغ قرارداد به اجرای پروژه و بهکارگیری نیروی انسانی اختصاص مییابد، درحالیکه در قرارداد همراه با مصالح، سهم قابل توجهی از هزینه صرف خرید مصالح میشود که مشمول پوشش بیمهای نیست؛ بنابراین ضریب کاهش مییابد. این ضرایب از کل مبلغ ناخالص قرارداد کسر شده و به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت میشود.
وظیفۀ کارفرما یا مقاطعهدهنده در قبال بیمۀ کارکنان پروژه یا پیمان چیست؟
مادۀ ۳۸ قانون تأمین اجتماعی به صراحت وظایف کارفرما در قراردادهای پیمانکاری را مورد اشاره قرار داده است. براساس این ماده، کارفرما موظف است پنج درصد از کل مبلغ ناخالص قرارداد را نزد خود نگه دارد و بلوکه کند تا پس از اخذ مفاصاحساب بیمهای از شعبۀ تأمین اجتماعی، پیمانکار بتواند تسویهحساب مربوط به بیمۀ پیمان را ارائه و از این مبلغ بهرهمند شود. درصورتیکه کارفرما بدون دریافت مفاصاحساب مطالبات پیمانکار را پرداخت کند، خود مسئول پرداخت بدهیهای بیمه خواهد بود. در زمینۀ تعهدات بیمهای، کارفرما و پیمانکار دارای مسئولیت تضامنی هستند و سازمان تأمین اجتماعی میتواند برای وصول مطالبات خود به هر یک از آنان مراجعه کند. البته طرف اصلی سازمان که موظف به پرداخت حق بیمه است پیمانکار است؛ لیکن در صورت قصور پیمانکار، با توجه به تعهدات کارفرمای اصلی، وی ملزم به ایفای وظایف بیمهای کارکنان خواهد بود.
در قراردادهای پیمانکاری، آیا مبنای اخذ حق بیمۀ کارکنان اصل بر لیست ارسالی کارفرماست یا ضریب تعیینشده از سوی سازمان؟
چنانچه مبلغ حق بیمۀ مندرج در لیست ارسالی پیمانکار در طول اجرای پروژه از میزان تعیینشده براساس ضریب پیمان تجاوز کند، مبلغ حق بیمۀ لیست کارکنان بهعنوان مبنا لحاظ خواهد شد. بااینحال اگر مجموع حق بیمۀ پرداختی کارکنان کمتر از مبلغ ضریب تعیینشده باشد، همان ضریب ملاک و مبنای محاسبه و پرداخت حق بیمه خواهد بود.
آیا پیمانکار در طول اجرای قراردادهای پیمانکاری موظف به انجام اقدام خاصی در زمینۀ بیمه است؟
پیمانکار موظف است از زمان تنفیذ یا آغاز قرارداد، فهرست کارکنان شاغل در پروژه را با تأیید کارفرما به سازمان تأمین اجتماعی ارسال و معرفی کند. در غیر این صورت مشمول جریمۀ ۱۰ درصدی بهخاطر عدم ارائۀ لیست کارکنان خواهد شد. برای اجتناب از این جریمه، معرفی حداقل یک نفر از کارکنان شاغل در قرارداد نیز کفایت میکند. شایان ذکر است این الزام تنها زمانی مطرح است که برای قرارداد حق بیمه منظور شده باشد و در صورت صفر بودن قرارداد، ارائۀ فهرست و پرداخت حق بیمۀ ماهانه منتفی خواهد بود.
تفاوت قرارداد کار با قراردادهای مشارکت و پیمانکاری چیست؟
برخی کارفرمایان بهمنظور گریز از شمول قانون کار و تأمین اجتماعی، قراردادهایی با عناوین متفاوت با کارگر خود منعقد میسازند و گمان میکنند که تغییر عنوان قرارداد، آن را از شمول قانون کار و تأمین اجتماعی خارج میسازد. قراردادهایی نظیر مشارکت مدنی، پیمانکاری یا حتی اجاره از این دستهاند. بااینحال اکثریت قریببهاتفاق این قراردادها، فارغ از عنوان، ماهیتاً قرارداد کار تلقی میشوند و در صورت شکایت به هیأتهای حل اختلاف ادارۀ کار، بهعنوان قرارداد کار شناخته و مورد رسیدگی قرار میگیرند.
اگرچه قراردادهای پیمانکاری، مشارکت مدنی یا اجاره ویژگیها و شرایط خاص خود را دارند. در قرارداد پیمانکاری، ماهیت فعالیت و نحوۀ رابطۀ میان کارگر و کارفرما تعیینکنندۀ نوع قرارداد است. صرف ذکر اینکه «این قرارداد مشمول قانون کار نیست» یا درج عنوان «پیمانکاری» نمیتواند ماهیت واقعی رابطه کاری را تغییر دهد، سازمان تأمین اجتماعی نیز چنین قراردادهایی را که با اشخاص حقیقی منعقد میشوند، قرارداد کار تلقی کرده و حق بیمۀ آنها را در چارچوب مادۀ ۲۸ وصول میکند. بنابراین هنگام انعقاد اینگونه قراردادها، رعایت ملاحظات قانونی و توجه دقیق به شرایط و ویژگیهای واقعی رابطه کاری ضروری است.
در قرارداد پیمانکاری که بخشی از تأمین مصالح برعهدۀ پیمانکار و بخشی توسط کارفرما است، مأخذ و نرخ حق بیمه چگونه محاسبه میشود؟
در چنین قراردادهایی ارزش ریالی مصالح تأمینشده توسط کارفرما با مبلغ کل قرارداد تجمیع میشود و حق بیمۀ نهایی بر اساس ضریب 7.8 درصد محاسبه و وصول میشود. برای مثال چنانچه هزینۀ ناخالص قرارداد یک میلیارد تومان باشد و کارفرما ۲۰۰ میلیون تومان مصالح در اختیار پیمانکار قرار دهد و باقی مصالح توسط پیمانکار تأمین شود، مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان با یک میلیارد تومان کل قرارداد جمع شده و 7.8 درصد از آن بهعنوان حق بیمه محاسبه میشود. در این فرض، مبلغ کل محاسبهشده یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان است و حق بیمۀ مربوطه معادل ۹۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان خواهد بود.
وظیفه بیمهای پیمانکار در قراردادهای منعقده چیست و آیا در صورت عدم یا تأخیر پرداخت حق بیمه در قراردادهای غیرعمرانی، جریمهای به کارفرما تعلق میگیرد؟
نخستین وظیفۀ کارفرما، ارسال متن قرارداد به سازمان تأمین اجتماعی است تا نرخ و ضریب حق بیمه مشخص و کد پیمان به قرارداد مربوطه اختصاص یابد. در گام بعد پیمانکار موظف است فهرست کارکنان شاغل در پروژه را به شعبۀ مربوطه ارائه کرده و حق بیمۀ هر ماه را براساس این فهرست محاسبه و تا پایان ماه بعد به حساب سازمان واریز کند. درصورتیکه پیمانکار از ارسال فهرست کارکنان خودداری کند، مشمول جریمۀ ۱۰ درصدی ماه اول خواهد بود که این جریمه صرفاً یکبار اعمال میشود. در صورت تأخیر در پرداخت حق بیمه، پیمانکار مشمول جریمۀ ۲ درصد ماهانه خواهد بود که تا زمان تسویه اصل و فرع حق بیمه ادامه خواهد یافت.
علاوهبراین پیمانکار مکلف است تغییرات نیروی کار را به سازمان تأمین اجتماعی گزارش کند؛ از جمله استخدام نیروی جدید یا ترک کار کارکنان. پس از پایان پروژه و خاتمۀ مدت قرارداد، پیمانکار باید جهت دریافت مفاصاحساب به سازمان مراجعه کند. سازمان براساس حق بیمههای پرداختی در طول پروژه و تعداد کارکنان معرفیشده، مجدداً حق بیمه را با توجه به ضریب پیمان محاسبه میکند: اگر مبلغ پرداختی کمتر از ضریب باشد، مابهالتفاوت از پیمانکار وصول میشود و اگر مبلغ پرداختی بیش از ضریب باشد، همان مبلغ قابل قبول است و مفاصاحساب کد پیمان صادر میشود. پیمانکار با ارائۀ مفاصاحساب بیمه میتواند مطالبات باقیماندۀ خود، شامل پنج درصد مبلغ کل قرارداد و آخرین قسط پیمان را از کارفرما دریافت کند.







