به گزارش تامین 24، جهان کار در حال گذار از اقتصاد صنعتی و حتی اقتصاد خدمات به سوی اقتصاد دیجیتال و داناییمحور است؛ جایی که مفاهیمی مانند «کار ثابت»، «مهارت دائمی» و حتی «مکان فیزیکی کار» در حال دگرگونی اساسیاند. در این میان، هوش مصنوعی (AI) نهتنها یک فناوری جدید، بلکه یک پارادایم نوین در تمام عرصههای زندگی بشر است. این فناوری در حال حاضر در حوزههایی نظیر پزشکی، حقوق، آموزش، تولید، حملونقل و تجارت، حضوری فعال و مؤثر دارد. مدلهای زبانی، الگوریتمهای یادگیری ماشین، رباتیک پیشرفته، پردازش تصویر و دادهکاوی، توانستهاند بسیاری از وظایف انسانی را با سرعت، دقت و هزینه کمتر انجام دهند.
اما اگر این توانمندیهای فناورانه فرصتهایی بزرگ برای اقتصاد جهانی خلق کردهاند، در عین حال تهدیداتی جدی نیز متوجه مشاغل سنتی کردهاند. در جوامعی که نیروی کار بهروز نمیشود،آموزشهای متناسب ارائه نمیشود و سیاستگذاریهای ملی با سرعت تحولات همسو نیست، خطر حذف شغلی و بیکاری گسترده بسیار بالا میرود.
هشدار یک کارشناس درباره آینده مشاغل سنتی در ایران
در همین زمینه، «حمیرا جمشیدی»، کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی و مدرس دانشگاه،با صراحت هشدار داده که فناوریهای جدید، بهویژه هوش مصنوعی، میتوانند کسبوکارهای سنتی را با اختلال شدید مواجه کنند. او میگوید: «صاحبان مشاغل سنتی که نتوانند خود را با این تکنولوژی تطبیق دهند، با بیکاری و انحلال کسبوکارهای خود روبرو خواهند شد».
این هشدار نهتنها بیانگر یک خطر فردی برای برخی مشاغل خاص است، بلکه میتواند زنگ خطر جدی برای اقتصاد ملی تلقی شود، بهویژه در کشوری مانند ایران که بخش بزرگی از اشتغال بر پایه خُردکسبوکارها، خدمات سنتی و مهارتهای غیر فناورانه استوار است.
جمشیدی در ادامه مصاحبه خود، بر ضرورت توسعه زیرساختهای مرتبط با هوش مصنوعی و آموزش رایگان این فناوری برای عموم مردم تأکید میکند و میگوید: «یکی از وظایف مهم مسئولان برای توسعه کسبوکارهای نوین، فراهم کردن زیرساختهای لازم برای این نوع مشاغل، آموزش رایگان هوش مصنوعی و دسترسی آسان به اینترنت است».
در شرایطی که اقتصاد ایران تحت فشار تورم، کاهش ارزش پول ملی، تحریمها و ناکارآمدیهای ساختاری قرار دارد، جمشیدی پیشنهاد میدهد، مردم به سمت مشاغل زودبازده، آنلاین و مبتنی بر درآمد ارزی حرکت کنند: «اگر تخصص فردی معماری است، میتواند طرح خود را در یک سایت خارجی بارگذاری کند و یک فرد دیگر در آنسوی دنیا آن را خریداری کند و درآمد دلاری داشته باشد».
نمونههای ملموس از تأثیرات فناوری بر بازار کار
جمشیدی مثالهایی عینی از تغییر ماهیت خدمات بهواسطه هوش مصنوعی ارائه میدهد: مطبهای پزشکی که مشاوره آنلاین میدهند، بانکهایی که خدمات غیرحضوری ارائه میدهند، آژانسهایی که بدون دفتر فیزیکی بلیت میفروشند. او هشدار میدهد: «در چنین شرایطی باید افراد جامعه خود را با شرایط وفق دهند و تلاش کنند در این رابطه حرکت کنند تا کمتر آسیب ببینند».
از نظر او، تنها راه مقابله با تهدیدهای ناشی از AI، حرکت همجهت با آن است. حتی در حوزههایی که تصور میشود فعالیت انسانی غیرقابل جایگزینی است، مانند تحقیق علمی یا آموزش، نیز هوش مصنوعی وارد شده است: «تحقیقات دانشگاهی با هوش مصنوعی به راحتی انجام میشود... اگر بخواهیم با یک دانشگاه در خارج از کشور چالش علمی داشته باشیم، میتوانیم با عینک واقعیت مجازی در کنفرانسها شرکت کنیم».
تهدیدها و فرصتها: دو روی سکه AI
در گزارشهایی که توسط سازمانهای بینالمللی مانند مجمع جهانی اقتصاد (WEF) منتشر شده، پیشبینی شده است، تا سال ۲۰۳۰، میلیونها شغل سنتی در جهان از بین خواهند رفت. در عین حال، مشاغل جدیدی نیز خلق میشوند که نیازمند مهارتهای فناورانه، تفکر خلاق، تطبیقپذیری و کار گروهی هستند.
از این منظر، هوش مصنوعی هم تهدید است و هم فرصت. تهدید برای کسانی که ایستا میمانند و فرصت برای کسانی که خود را بهروز میکنند. حمیرا جمشیدی در همین رابطه تأکید میکند: «تنها چیزی که هوش مصنوعی نمیتواند برای انسان انجام دهد، بحث خلاقیت است. باید در بحث خلاقیت کار کنیم و این خلاقیت را با هوش مصنوعی مرتبط کنیم تا زودتر به مشاغل زودبازده دست پیدا کنیم».
او همچنین به مزایای کار تیمی در فضای آنلاین اشاره میکند: «در مشاغل اینترنتی میتوانیم بهصورت تیمی برای چند نفر با تخصصهای مرتبط و غیرمرتبط اشتغال ایجاد کنیم».
پیشنهادها برای سیاستگذاران و جامعه
با توجه به تحلیلها و هشدارهای ارائهشده، چندین مسیر کلیدی برای سیاستگذاری در حوزه کار و فناوری قابل شناسایی است. نخست، آموزش عمومی و تخصصی هوش مصنوعی باید از سطوح پایه در نظام آموزشی آغاز شود تا جامعه از سنین پایین با این فناوری آشنا شده و توانایی بهرهگیری از آن را کسب کند. دوم، توسعه زیرساختهای ارتباطی، بهویژه فراهمسازی اینترنت پرسرعت و ارزان، ضرورتی حیاتی برای مشارکت همگانی در اقتصاد دیجیتال به شمار میرود. سوم، حمایت مستقیم و غیرمستقیم از استارتاپهای مبتنی بر فناوری و مشاغل زودبازده، میتواند به ایجاد اشتغال پایدار و نوآورانه منجر شود. در کنار این موارد، ارائه مشوقهای مالی به مشاغل سنتی برای ورود به فضای دیجیتال، راهی مؤثر برای کاهش مقاومت در برابر تغییرات فناورانه خواهد بود. همچنین، ایجاد مراکز مهارتآموزی فناورانه در شهرهای کوچک و مناطق محروم میتواند عدالت در دسترسی به فرصتهای جدید شغلی را تضمین کند. در نهایت، باید با فرهنگسازی عمومی، بستر پذیرش اجتماعی فناوریهای نوین را فراهم کرد و از بروز ترس، مقاومت یا انفعال در مواجهه با تغییرات جلوگیری کرد.
لزوم همگامی با بازار کار جدید
دگرگونی در بازار کار نه مسألهای اختیاری، بلکه یک اجبار تاریخی است. همانطور که انقلاب صنعتی اول، ساختار شغلی قرون وسطی را دگرگون کرد، انقلاب دیجیتال و ظهور هوش مصنوعی نیز در حال بازطراحی مجدد نقشه اشتغال در جهان است. اگر ایران و نیروی کار آن نتوانند با این روند همسو شوند، باید خود را برای موجی از بیکاری ساختاریافته، گسترش فقر فناورانه و انزوای اقتصادی آماده کنند.