جنگ چگونه نظامهای بازنشستگی جهان را تحت تأثیر قرار میدهد؟
جنگ چگونه نظامهای بازنشستگی جهان را تحت تأثیر قرار میدهد؟
یافتههای مقاله «اثرات جنگ بر تأمین اجتماعی و مستمری بازنشستگی در جهان» نشان میدهد، جنگها با وجود پیامدهای مخرب کوتاهمدت، در بلندمدت نقش غیرمنتظرهای در توسعه و گسترش نظامهای بازنشستگی داشتهاند.
۱۴۰۴/۰۴/۰۲ | ۰۵:۳۰
کد خبر: 22440
حسام نیکوپور پژوهشگر حوزه بیمه و مترجم مقاله «اثرات جنگ بر تأمین اجتماعی و مستمری بازنشستگی در جهان»، در گفت و گو با «آتیه آنلاین»، محتوای این مقاله را تشریح کرد.
نیکوپور با اشاره به ساختار این مقاله گفت: نویسندگان ابتدابا مروری بر ادبیات موجود در زمینه تأثیر جنگ بر مستمریهای بازنشستگی، یک مدل ساده عرضه و تقاضا ارائه میدهند تا چارچوبی برای سازماندهی تحلیل اثرات جنگ بر نظامهای مستمریبگیری ایجاد کنند.
این اقتصاددان افزود: مقاله ترجمهشده در گام بعدی، اثرات جنگ بر توسعه نظامهای بازنشستگی تأمین اجتماعی را بررسی میکند و در نهایت، به تأثیر جنگ بر مستمریهای بازنشستگی ارائهشده توسط کارفرمایان متمرکز می شود.
وی با تأکید بر نقش تاریخی جنگها بیان کرد: جنگ همواره بر توسعه تأمین اجتماعی و مستمریهای کارفرمایی تأثیر گذاشته است. بهطور مشخص، جنگ یا حتی تهدید به آن، بر دو شاخه اصلی نظام بازنشستگی، یعنی «مستمریهای مبتنی بر درآمد» و «مستمریهای مرتبط با سالهای خدمت» اثرگذار بوده است.
نیکوپور در تشریح یافتههای کلیدی مقاله گفت: جنگ نقش عمدهای در شکلگیری و توسعه برخی نظامهای بازنشستگی تأمین اجتماعی و کارفرمایی داشته است. با این حال، میزان و نوع این تأثیرگذاری در کشورهای مختلف و در جنگهای گوناگون، متفاوت است.
وی مقیاس ویرانیها را عامل تعیینکننده دانست و افزود: هرچه خرابیهای ناشی از جنگ بیشتر باشد، تأثیر آن بر نظامهای بازنشستگی عمیقتر خواهد بود. همچنین تفاوت فاحشی بین پیامدها برای کشورهای پیروز و شکستخورده در جنگ وجود دارد.
نیکوپور گفت: اثرات جنگ بر نظامهای بازنشستگی«تأمینشده»(دارای منابع مالی مشخص)و«تأمیننشده» (پرداخت از محل درآمدهای جاری) نیز کاملاً متمایز است.
شوکهای کوتاهمدت و بلندمدت نیکوپور با استناد به مقاله مورد بحث تصریح کرد که جنگ بهعنوان یک شوک بزرگ سیاسی-اقتصادی، میتواند ساختارها، منابع مالی و اولویتهای نظامهای بازنشستگی را در سطح جهان دگرگون کند، اما این دگرگونی لزوماً یکسان نبوده و به عوامل متعددی از جمله نتیجه جنگ، میزان خسارات و نوع نظام بازنشستگی بستگی دارد.
این اقتصاددان و پژوهشگر حوزه بیمه در تحلیل نتایج کلیدی مقاله «اثرات جنگ بر تأمین اجتماعی و مستمری بازنشستگی» با اشاره به پیچیدگی نظامهای بازنشستگی تأکید کرد: یافتههای این پژوهش نشان میدهد اگرچه بعید به نظر میرسد، سیاستهای پیچیده حوزه مستمریها تنها متأثر از یک عامل منحصربهفرد مانند جنگ باشد، اما در برخی کشورها اثرات مخرب جنگ چنان عمیق بوده که میتوان آن را بهعنوان یکی از عوامل شکلدهنده کلیدی شناسایی کرد.
به گفته نیکوپور، جنگها در کوتاهمدت دو اثر ملموس بر نظامهای تأمین اجتماعی داشتهاند: نخست ایجاد اختلال در جریان کمکهای مالی که در موارد متعددی منجر به تعلیق یا کاهش چشمگیر بودجه صندوقها شده و پیامد آن محرومیت مستمریبگیران از تمام یا بخشی از حقوق بازنشستگی بوده است. دوم تخریب یا اختلال در سوابق بیمهای که در قالب نابودی فیزیکی نهادهای مدیریتکننده و اشکال مدرنتری مانند حملات سایبری به زیرساختهای اطلاعاتی رخ داده است.
این پژوهشگر بیمه ای افزود: در سالهای اخیر، حمله به سامانههای دادهای به ابزاری در جنگهای نامتقارن تبدیل شده که امنیت سوابق بیمهای را نشانه گرفته است.
جنگ، زلزله جمعیتی و بحران نظامهای بازنشستگی نیکوپور در تشریح پیوند مرگبار جنگ و بحران نظامهای بازنشستگی گفت: جنگ با ایجاد زلزله جمعیتی، پایههای مالی نظامهای بازنشستگی توازن درآمد-هزینه را در معرض فروپاشی قرار میدهد.
به گفته این پژوهشگر بیمه ای، جنگ با حذف گسترده مردان جوان که ستون نیروی کار محسوب میشوند، ساختار جمعیتی را دگرگون میکند. این پدیده نهتنها موجب کاهش شدید جمعیت مولد (گروه سنی ۱۵ تا ۶۴ سال) میشود، بلکه با کاهش موقت نرخ زاد و ولد ناشی از ناامنی اقتصادی و فروپاشی خانوادهها، موج دوم پیری جمعیت را در دهههای بعد ایجاد میکند.
وی تأکید کرد: این دو شوک همزمان، نسبت وابستگی سالمندی- که از تقسیم جمعیت بالای ۶۵ سال بر جمعیت فعال به دست میآید - را به شکل بیسابقهای افزایش میدهد.
این پژوهشگر افزود: تورم جمعیت سالمند، قیمت سایهای تأمین حقوق بازنشستگی را به سطح خطرناکی میرساند. هر واحد پرداختی به بازنشستگان، منابعی را از سرمایهگذاریهای مولد اقتصادی منحرف میکند که این خود چرخه معیوب کاهش رشد، فرار سرمایه و تشدید بحران را دامن میزند.
زخم تورم بر پیکر مستمریها این اقتصاددان با اشاره به نتایج مقاله مورد بحث توضیح داد: داده های به دست آمده نشان میدهد تورم افسارگسیخته در دورههای بحران، مستمریبگیران تأمین اجتماعی در اتریش، فرانسه، آلمان و ایتالیا را تحتالشعاع قرار داده است. این موج تورمی نهتنها اعتماد عمومی به نظامهای بازنشستگی تأمینشده را به شدت تضعیف کرد، بلکه سیاستگذاران را واداشت تا در دوره پساجنگ به سمت الگوی تأمین مالی مستقیم از محل درآمدهای جاری دولت تغییر جهت دهند.
جنگ و تحول نظامهای بازنشستگی؛ از تهدید تا فرصت به گفته این اقتصاددان، جنگهای مدرن صندوقهای تأمین اجتماعی را بهعنوان «منابع مالی استراتژیک» هدف قرار دادهاند. در کشورهایی مانند آرژانتین، دولتها با استفاده از ذخایر صندوقهای بازنشستگی برای تأمین هزینههای نظامی، موجب کاهش شدید حقوق مستمریبگیران و اعتراضات گسترده در بوئنوسآیرس شدند . نمونههای مشابه در روسیه نیز مشاهده شده است. این اقدامات نهتنها امنیت درآمدی سالمندان را تهدید کرده، بلکه با بیثباتسازی ساختارهای اجتماعی، به ابزاری برای جنگ روانی تبدیل شدهاند.
نیکوپور با اشاره به یافته کلیدی مقاله توضیح داد: اگرچه اثرات کوتاهمدت جنگها مانند تخریب سوابق بیمهای، تورم افسارگسیخته (مانند تجربه اتریش، فرانسه، آلمان و ایتالیا) و قطع جریان مالی صندوقها ویرانگر بوده است، اما در بلندمدت، همین بحرانها به توسعه نظامهای بازنشستگی انجامیدهاند.
وی اضافه کرد: بهعنوان مثال، پس از جنگ جهانی دوم، کشورهایی مانند فرانسه، ایتالیا و بریتانیا با پاسخگویی به خواستههای گروههای مقاومت، اتحادیههای کارگری و اصلاحطلبان اجتماعی، برنامههای بازنشستگی جامعتری را طراحی کردند. این اصلاحات با هدف «تقویت همبستگی ملی» و ایجاد اطمینان از حمایت دولت در دوران پیری شکل گرفت.
جنگ بهمثابه موتور محرک اصلاحات وی افزود: نیاز به اجماع اجتماعی در دوران جنگ، دولتها را وادار کرد تا نظامهای بازنشستگی را از حالت صرفاً کارفرمایی به سیستمهای فراگیر تأمین اجتماعی تبدیل کنند. این تحول در اروپای پساجنگ، پایههای دولت رفاه مدرن را بنا نهاد». بهعلاوه، مقاله نشان میدهد جنگها حتی بر انتخاب شیوههای تأمین مالی (صندوقهای سرمایهگذاریشده در مقابل پرداخت از محل درآمدهای جاری) تأثیر گذاشته است. پس از تجربه تورمهای ویرانگر، کشورهایی مانند آلمان و فرانسه به سمت الگوهای «تأمین مالی مستقیم» حرکت کردند تا اعتماد از دسترفته را بازیابند.
این پژوهشگر هشدار داد: در قرن بیستویکم، صندوقهای تأمین اجتماعی بهطور فزایندهای هدف حملات سایبری قرار گرفتهاند. حمله به زیرساختهای دادهای بیمهای، بهعنوان ابزاری برای بیثباتسازی اجتماعی در جنگهای نامتقارن استفاده میشود. چنین حملاتی نهتنها دسترسی به مستمریها را مختل میکند، بلکه با تضعیف اعتماد عمومی، تهدیدی برای انسجام ملی محسوب میشود.
تجربه جنگ تحمیلی و بار مالی پایدار بر سازمان تأمین اجتماعی ایران این پژوهشگر حوزه بیمه در ادامه تحلیل مقاله «اثرات جنگ بر تأمین اجتماعی»، با اشاره به پیامدهای ماندگار جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بر نظام بازنشستگی کشور تأکید کرد: سیاستهای اضطراری دوران جنگ که با هدف حمایت از فعالیتهای مرتبط با جنگ اتخاذ شد، امروز به عاملی کلیدی در ناترازی مالی سازمان تأمین اجتماعی تبدیل شده است. به گفته نیکوپور، مصوبه معافیت ۲۰ درصدی حق بیمه سهم کارفرما برای مشاغلی چون نانوایی، خیاطی، تراشکاری و پرورش دام و طیور که از دهه ۱۳۶۰ تا کنون ادامه دارد، اکنون حدود ۳۵ درصد کارگاههای تحت پوشش سازمان را شامل میشود.
این پژوهشگر توضیح داد: این سیاست که در شرایط بحرانی جنگ توجیه پذیر بود، پس از چهار دهه به بار مالی سنگینی برای بودجه دولت و عامل تشدید کسری صندوقها تبدیل شده است. معمولاً چنین تصمیماتی پس از پایان بحران بازنگری میشوند، اما در ایران این اصل نادیده گرفته شده است.
این اقتصاددان به دیگر پیامدهای جنگ تحمیلی اشاره کرد و گفت: نابودی سوابق بیمهای در شهرهای مرزی به دلیل کاغذی بودن نظام اداری آن دوران که مشکلات حقوقی برای بیمهشدگان و سازمان باقی گذاشته است، همچنین استفاده دولت از منابع مازاد سازمان در سالهای پایانی جنگ برای تأمین هزینههای جاری که منابع آتی صندوق را به خطر انداخت.
وی به معافیتهای گسترده از جمله برای ایثارگران به عنوان یکی دیگر از پیامدها خواند و افزود: این دسته از معافیت ها به یکی از عوامل انباشت بدهیهای کلان دولت به سازمان تأمین اجتماعی تبدیل شده اند.
الگوی هشداردهنده مدیریت بحران نیکوپور با تحلیل این روند تاریخی نتیجهگیری کرد و گفت: تجربه ایران نشان میدهد سیاستهای اضطراری جنگ در غیاب بازنگری به صورت جدی چالش برانگیز می شوند.
وی تصریح کرد : تداوم معافیتهای دهه ۱۳۶۰، نمونه بارزی است که چگونه تصمیمات کوتاهمدت میتواند پس از چهل سال به عاملی برای تهدید پایداری نظام تأمین اجتماعی تبدیل شود. این الگو نیازمند اصلاح فوری با محوریت دو اصل بازتعریف مشاغل مشمول معافیتهای جنگزده و ایجاد مکانیسم جبرانی برای بدهیهای دولت» است.
این پژوهشگر بیمه ای در تحلیل کلی خود از پیامدهای بحرانهای نظامی بر نظام تأمین اجتماعی گفت: بخشودگی جرایم بیمهای، تأخیر در وصول حق بیمه، افزایش هزینههای درمان و صعود هزینههای بیمه بیکاری از جمله اثرات اجتنابناپذیر کوتاهمدت جنگ بر پیکره نظام تأمین اجتماعی خواهد بود.
جمعبندی: ویرانی یا سازندگی؟ وی با تأکید بر دوگانگی اثرات جنگ نتیجهگیری کرد: جنگها همچون تیغ دولبه عمل میکنند؛ از یکسو با مصادره منابع، ایجاد تورم و تخریب زیرساختها، امنیت مالی سالمندان را نابود میسازند و از سوی دیگر، می توانند با ایجاد ضرورت برای بازسازی اجتماعی، به موتور محرک توسعه نظامهای بازنشستگی فراگیر تبدیل شوند. این تحولات در گرو خردمندی سیاستگذاران و فشار نهادهای مدنی برای بهرهگیری از فرصتهای پساجنگ است.
این اقتصاددان با تأکید بر نقش راهبردی سازمان تأمین اجتماعی در شرایط بحرانی افزود: دولت مؤظف است با تسریع در تسویه بدهیهای معوقه به این سازمان، نهتنها پایههای مالی آن را تقویت کند، بلکه باید از ظرفیت بیبدیل تأمین اجتماعی بهعنوان کلید بازیابی اقتصادی و لنگرگاه امن برای عبور از توفانهای جنگ استفاده کند.
نیکوپور تصریح کرد: تقویت منابع سازمان در شرایط بحران، تنها راه حفظ آرامش اجتماعی و جلوگیری از فروپاشی شبکه امنیت درآمدی شهروندان است. سرمایهگذاری بر این نهاد، سرمایهگذاری برای تابآوری ملی در برابر شوکهای خارجی محسوب میشود.
گفت و گو: مهین داوری
طراحی بیمههای نوآورانه برای حمایت از خانوادهدر پی تاکید معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده بر لزوم طراحی سازوکارهای نوین بیمهای، توجه ویژهای به پوشش جامع و کارآمد زنان در برابر چالشهای معیشتی و اجتماعی مبذول شده است.
۱۱ ساعت پیش
پرداخت وام ضروری به بیش از ۱۱۸ هزار بازنشسته کشوریبازنشستگان صندوق بازنشستگی کشوری با جامعه آماری یک میلیون و ۸۵۰ هزار نفری، دریافت وام ضروری قرضالحسنه را به عنوان یکی از مطالبات جدی در راستای بهبود وضعیت معیشتی خود میدانند که براساس تازهترین دادههای آماری بیش از ۱۱۸ هزار نفر این مدل تسهیلات را دریافت کردند. قرار است تا پایان سال در ۱۰ مرحله تسهیلات موردنیاز در اختیار این افراد قرار گیرد.
پیروزی سهگانه: طرح تحول دیجیتال به نفع بیمهشدگان، کارفرمایان و تأمین اجتماعیمدیرکل نامنویسی و حسابهای انفرادی سازمان تأمیناجتماعی در پاسخ به این پرسش که تحقق کامل «طرح تحول دیجیتال و هوشمندسازی خدمات بیمهای» چه دستاوردهایی برای ذینفعان شامل بیمهشدگان، مستمریبگیران و کارفرمایان به همراه خواهد داشت؟» به تشریح مزایای این طرح پرداخت.