محرومان شگفتیساز
انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ شگفتیهای زیادی داشت. برخی گمان میبردند که طرح وعدههایی مانند ایجاد ۵ میلیون شغل، ساخت یک میلیون مسکن در یک سال، سه برابر شدن مبلغ یارانهها و...بتواند قشر وسیعی از مردم و آرا را به سود آنها جلب کند.
انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ شگفتیهای زیادی داشت. برخی گمان میبردند که طرح وعدههایی مانند ایجاد ۵ میلیون شغل، ساخت یک میلیون مسکن در یک سال، سه برابر شدن مبلغ یارانهها و...بتواند قشر وسیعی از مردم و آرا را به سود آنها جلب کند.
تامین۲۴/اما در عمل مردم استانهای محرومتر جامعه، پاسخ دیگری دادند. دقیقا همان استانهایی که دارای بیشترین نرخ بیکاری کشور هستند، غالب رأی خود را به به نامزدی دادند که در برنامههایش سخن از هدفمند کردن یارانه ها به سود اقشار ضعیفتر و با درآمدهای پایینتر به میان آورد. این اتفاق شگفتی بزرگی در نوع نگاه مردم به برنامههای فقرزدایی و حمایت از کمدرآمدها به شمار میآید. هرچند که حالا همه اقشار کمدرآمد فارغ از اینکه به چه کسی رای دادهاند چشمبه راه اقدامات و برنامههای دولت یازدهم برای بهبود وضع زندگی، معیشت و اشتغال خود هستند. آنها امید دارند که با همدلی همه طیفهای سیاسی و اقتصادی کشور، آینده بهتری را تجربه کنند.
وعدههای نامتعارف
کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در بازه زمانی تبلیغات انتخابات وعدههای مختلفی در حوزه اقتصاد دادند. یکی از آنها بارها و بارها در سخنرانیهای خود و البته در مناظرات سهگانه تلویزیونی بر «ایجاد یک میلیون شغل در سال» تاکید کرد. وعدهای که رئیسجمهور مستقر و معاون اول او بارها به آن واکنش نشان دادند و در انتقاد از آن خواستار ارائه برنامه شدند. علاوه بر این، نامزدی وعده داد سالانه یک میلیون واحد مسکونی ایجاد خواهد کرد. این وعده او نیز مشمول انتقادات دولتمردان شد و به «نداشتن راهکار اجرایی» موصوف گردید. از سوی دیگر، یکی از نامزدها نیز بارها بر ایجاد 5 میلیون شغل در چهار سال ریاست جمهوری احتمالیاش تاکید کرد. او در مورد هدفمندی یارانهها هم نظر ویژهای داشت: «۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان امروز ارزش سال ۸۹ را ندارد. امروز درحقیقت این مبلغ ۱۵۰ هزار تومان شده است. اگر به مردم هم کمک نکرده باشیم، بایستی قدرت خرید آنها را به همان سال ۸۹ برسانیم یعنی یارانه را به ۱۵۰ هزار تومان افزایش دهیم.» البته او تا پیش از انتخابات شعار یارانه 250 هزار تومانی را میداد که تیتر یکی از مجلات نزدیک به او هم شد. این وعدهها در فضای مجازی بارها و بارها منتشر شد و انتقادات زیادی را برانگیخت. در شبکههای اجتماعی مانند توییتر، اینستاگرام و تلگرام نیز بارها به چالش کشیده شد. اما آیا مخاطب شبکههای اجتماعی مانند توییتر و اینستاگرام عموم جامعه بودند؟ آیا این شبکههای اجتماعی میتوانستند عملی نبودن یا غیرعلمی بودن چنین وعدههایی را به عموم جامعه و دهکهای پایین جامعه بشناسانند؟
تحلیلی دور از واقع
انتظار این بود که عموم جامعه، که مخاطب نامزدها بودند، غالب رأی خود را به کسانی بدهند که وعده افزایشهای متفاوت میدادند. تورم افسارگسیخته 25 تا 36 درصدی سالهای 90 تا 92، شدیدتر شدن تحریمها در سالهای 89 تا 94، تعطیلی برخی کارخانهها در فاصله سالهای 90 تا 96، افزایش کمتر از نرخ تورمِ حداقل حقوق کارگری در سالهای 84 تا 92 و چندین و چند عامل دیگر، موجب شده بود تا تحلیلگران حساب ویژهای بر رأی شهرستانها، استانهای مرزی، استانهای دارای نرخ بیکاری بالا و استانهای کمبرخوردار برای رأی دادن به این نامزدها باز کنند. اما نتیجه انتخابات متفاوت از این تحلیلها بود.
کالبدشکافی آرای کارگران
عباس عبدی و محسن گودرزی دوتن از فعالان حوزه جامعهشناسی و افکار عمومی در روزنامه ایران تحلیلی بر نتایج انتخابات نوشتند که حاوی نکات قابل تاملی است. این دو که پیش از این در سال 95 کتاب «صدایی که شنیده نشد» را با موضوع یک تحقیق گسترده آماری در سالهای پایانی رژیم سابق منتشر کرده بودند، این بار جزئیاتی را درباره کیفیت آرا مطرح کردند. به باور آنان در استان تهران بهعنوان صنعتیترین استان کشور که البته با 97 درصد باسوادی، بیشترین نرخ باسوادی کشور را در اختیار دارد، در مقابل هر پنج رأی به رئیسجمهور مستقر تقریبا دو رأی به رقیب او داده شده است و در مناطق شهری بالاتر در استان تهران، تقریبا در برابر هر ۱۴ رأی، دو رأی به رقیب او داده شده، در حالی که در مناطق پایینتر این استان، در مقابل هر سه رأی به رئیسحمهور، دو رأی به رقیب او داده شده است. از این تحلیلها مهمتر، گوشه دیگری از نوشته این دو نویسنده است. در میان افراد بیکار، در مقابل هر یک رأی به روحانی یک رأی به رقیب او داده شده است. باور این مسئله، برای خیلیها در روزهای پیش از انتخابات سخت بود. حتی طرفداران فرد منتخب نیز نمیتوانستند پیشبینی کنند که کارگران با وجود همه مشکلات این سالها، باز هم به حسن روحانی اعتماد کنند و 50 درصد کارگران تهرانی به رئیسجمهور مستقر، رأی اعتماد مجدد بدهند.
استانهای با بیکاری بالا، به چه کسی رای دادند؟
تحلیل بسیار مهم این است که بیکاری و کمبرخورداری در سالهای گذشته، چه جهتی به آرای مردم داده است. میتوان اینطور بررسی کرد که استانهایی که بالاترین نرخ بیکاری کشور را دارند، به چه کسی رأی دادهاند؟ زیرا عمده وعدههایی که رقبای رئیسجمهور منتخب در ایام انتخابات مطرح کردند به دو حوزه یارانه و اشتغال مربوط میشد که جامعه هدف این وعدهها نیز اقشار آسیبپذیر است. کارگران نیز به طور نسبی در این قشر دستهبندی میشوند. استان کرمانشاه با نرخ 22 درصد، بیشترین نرخ بیکاری کشور را در سال 1395 داشته است. این استان مرزی کشور که در طول جنگ هشتساله آسیبهای فراوان دیده و بیشتر اقتصاد آن بر پایه کشاورزی و پتروشیمی استوار است، در انتخابات ریاست جمهوری اغلب رأی خود را به نفع حسن روحانی به صندوق ریخته است. روحانی در این انتخابات 68 درصد آرای مردم کرمانشاه را به خود اختصاص داد. در حالی که رقیب وی تنها توانست آرای 57/30 درصد مردم این استان را به دست بیاورد. استان چهارمحال و بختیاری با 2/20 درصد بیکاری، دارای رتبه دوم در بالاترین نرخ بیکاری کشور است. با وجود وعدههای جذاب رقبای روحانی، 55 درصد مردم این استان به او رأی دادند و رقیب توانست 42 درصد آرای این استان را به خود اختصاص دهد. به این ترتیب دومین استان کشور به لحاظ دارا بودن بالاترین نرخ بیکاری هم به روحانی رأی داد. سومین استان کشور به لحاظ نرخ بیکاری بالا، استان اردبیل با نرخ 3/15 درصد در رده سوم بالاترین نرخ بیکاری در سال 1395 قرار داشته اما در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری، با وجود وعدههای فراوان مربوط به اشتغالزاییهای نجومی، 412 هزار رأی به نفع حسن روحانی به صندوقها ریخته است. این رقم معادل 60 درصد مجموع آرای مأخوذه این استان بوده است. استانهای کردستان، اصفهان و البرز در ردههای سوم تا ششم این ردهبندی قرار دارند که به ترتیب 2/15، 6/14 و 3/14 درصد بیکاری در سال 1395 داشتهاند.
با این حال درصد آرای حسن روحانی در این سه استان به ترتیب، 73، 56 و 67 درصد بوده است. حتی استانهای کهگیلویه و بویراحمد با 3/13 درصد، لرستان با 13 درصد، سیستان و بلوچستان با 9/12 درصد، یزد با 8/12 درصد، خوزستان با 7/12 درصد، گلستان با 6/12 درصد، مازندران، تهران، ایلام و قزوین با 6/11 درصد بیکاری در سال 1395 که در جایگاههای هفتم تا هفدهم جدول بیشترین بیکاری کشور قرار داشتهاند به ترتیب 49 درصد، 54 درصد، 2/73 درصد، 63 درصد، 55 درصد، 61 درصد، 62 درصد، 70 درصد، 58 درصد و 55 درصد آرای خودشان را به نفع حسن روحانی به صندوقها ریختند. در این بین، تنها مردم استان خراسان رضوی هستند که با وجود 2/13 درصد بیکاری، بیشترین رأی خود را به نام رقیب روحانی به صندوقها ریختهاند. به این ترتیب بهوضوح مشخص است که استانهایی که دارای نرخ بیکاری بیشتری بودهاند، اتفاقا و در عین شگفتی، رأی بیشتری به رئیسجمهور مستقر دادهاند و به وعدههای نقدی نامتعارف، پاسخ منفی دادند.
منبع:هفته نامه آتیه نو/ فرشاد عزیزی