تامین ۲۴/ سال ١٣٩٥ با تمام فراز و فرودهایش در حال پایان است و سازمان تامیناجتماعی آزمون سخت و دشواری را برای اثبات استواری گامهایش در مسیر کمک به تحقق عدالت اجتماعی و حمایت از نیروهای مولد جامعه برداشته است. امروز در حالی که انواع دغدغههای اجتماعی و اقتصادی بر دوش این سازمان سنگینی میکند و نگاه کارگران، بازنشستگان و سایر گروههای برخوردار از حمایتهای تامیناجتماعی به تلاشهای مجموعه مدیران و کارکنان سازمان تامیناجتماعی دوخته شده است، شاهد آن هستیم که معاون اقتصادی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خصوص مشکلات صندوقهای بیمهای میگوید: «این صندوقها (بازنشستگی) در پرداختهای جاری مشکلی ندارند، ولی در تامین نقدینگی با مشکل مواجه هستند» و ادامه میدهد: «صندوقهای بازنشستگی تا ١٠ سال دیگر کل بودجه دولت را میبلعند. به طوری که با ١٥ درصد افزایش کمکهای دولتی به صندوقهای بازنشستگی، میزان آن در سال ١٣٩٥ به ٤٠ هزار میلیارد تومان رسیده است؛ یعنی معادل رقم پرداخت یارانه نقدی به مردم.»
بی شک توجه به این مطالب در کنار بررسی وضعیت سایر صندوقهای بیمهای خود به تنهایی موید کارنامه درخشان تامیناجتماعی در سال ١٣٩٥ بوده و بیانگر تلاش مجموعهای سختکوش و مومن برای تحقق هدفهایی است که پیشرو دارند. در سالهای قبل اجرای چند مرحله بازنشستگیهای پیش از موعد، همسانسازی و همترازی صندوقها در کنار جهشهای یکباره مستمریها، معافیتهای بیمهای و ... این سازمان را با چالشهایی مواجه و این اواخر نیز اجرای طرح ارتقای سلامت بار مالی سنگین دیگری را بر دوش این سازمان تحمیل کرده است. به طوری که سازمان تامیناجتماعی با ١٤٥ هزار و ٨٥ میلیارد تومان گردش مالی در سال ١٣٩٥ باوجود تمامی مشکلات یاد شده، محدودیتهای مالی و کمبودهای نقدینگی، به همت مدیران و کارکنانش توانسته است بدونوقفه نسبت به ارائه خدمات درمانی به بیش از ٤١ میلیون نفر از آحاد جامعه و پرداخت حقوق مستمریبگیران بدون هیچ خللی به بیش از ٢ میلیون و ٤٠٠ هزار خانوار اقدام کند.
بدیهی است هر فرد منصفی به دور از پیشداوری خواهد پذیرفت که کارکردهای انجام گرفته با توجه به مشکلات اقتصادی جامعه از کیفیت مناسبی برخوردار بوده و این موضوع که «ما میتوانیم» در میان مدیران و کارکنان سازمان تامیناجتماعی تجلی یافته است. و اما در هزاره سوم و در پی تحولات گسترده و روبهرشد جهانی همه میدانیم تغییر و تحول، لازمه و اساس هر گونه پیشرفتی است و با حلول سال نو و دگرگونی در طبیعت و نظر به افق و دورنمای اقتصادی کشور، ایجاب میکند سازمان نیز تحولی در خود ایجاد کند، تحولی توام با نگرشی جدید به بیمهشدگان، بازنشستگان، کارفرمایان و بخشهای سرمایهگذاری، ساختوساز و ... . نگرشی که بتواند ارتباط محوری را به مخاطبمحوری،ساختار مکانیکی را به ساختارهای ارگانیکی و شبکهای، مدیریت فردی را به مدیریت مشارکتی، بازرسی و نظارت مستقیم را به نظارت همگانی، غیرمستقیم و الکترونیکی، اطلاعرسانی را به اطلاعرسانی اقناعی و پاسخگویی صریح تغییر دهد و کارایی و اثربخشی بیشتری را برای سازمان با یکپارچه کردن سیستمها و ایجاد شبکه بههم پیوسته رایانهای تامیناجتماعی (بیمهای، درمان، اقتصادی، بانک رفاه و ....)، مهندسی مجدد و بالا بردن ضریب امنیت سیستمها و نظام دسترسی و اصلاح پایدار و مستمر ساختار منابع و مصارف به ارمغان آورد و در یک کلام سازمان را چابکتر و کارآمدتر کند.