«در خانه قاضی گردو بسیار است، ولی حساب و کتاب دارد» به خوبی گویای این امر است که هرجا منابعی بود، دلیل نمیشود کسی برای آنها دندان تیز کند، چون این پولها صاحب دارد و از قضا صاحب گردن کلفتی هم دارد که پایش بیفتد، به خوبی بلد است از حقش دفاع کند.
خبرنگار تامین ۲۴۱۳۹۵/۰۸/۲۵ | ۰۵:۴۵
رضا خراسانی
خبرنگار
تامین ۲۴/ آقا گردو بخورید! گردو بخورید که قدرت ذهن و حافظه شما را اساسی افزایش میدهد. باور بفرمایید مجرب است. همین خود مای کمترین، که از فرط فروتنی حاضر نیستیم برای خودمان فعل مفرد استفاده کنیم، هر روز صبح با نان بربری و پنیر و چایی شیرین، چند دانه مغز گردو هم میخوریم و شما نمیدانید توی کلهمان چه خبر است! هر چه از قدیم و ندیم، دیده و شنیده و خواندهایم، یادمان است. خدا رحمت کند همه رفتگان را. ما هر چه داریم از آن بزرگان یاد گرفتهایم. آن مرحومانِ مغفوران، در ایام طفولیت ما برای هر موضوع و مبحثی، کلی شعر و ضربالمثل و حکایت قاطی حرفهایشان میگفتند تا هم شنونده خسته نشود و هم تلخی نصیحت را با شیرینی گفتارشان قابل تحمل و تأمل میکردند. به قول سعدی علیهالرحمه: «داروی تلخ نصیحت» را با «شهد ظرافت» مخلوط میکردند تا سخنشان تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد. حالا من میخواهم با استفاده از تکنیک و اسلوب آن بزرگواران، چند تا از آن اشعار و ضربالمثلهای نابی که در نوجوانی یاد گرفتهام، در عنفوان میانسالی، به شکل سوال و جواب برای شما بگویم تا به تأثیرات و خواص گردو پی ببرید، چون گردو برای بدن انسان فواید بیشماری دارد که جایش اینجا نیست. ولی صرفنظر از فواید پزشکی، گردو در ضربالمثلهای ما نیز حضوری فعال داشته است:
برای این خبر، چه ضربالمثلی مناسب است: «وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قصد دارد اندوخته بخش درمان تأمیناجتماعی را از این سازمان جدا کرده و خودش متولی حق بیمه درمان حدود 40 میلیون نفر بیمهشده بشود.»؟
پاسخ: در این مورد ضربالمثل «هر گردویی گرد است، اما هر گردی گردو نیست» کاربرد دارد. به معنای این که وقتی چند تا صندوق بازنشستگی و بیمهای و درمانی در کشور وجود دارد که یک عده عضو آنها هستند و حق بیمه میپردازند؛ دلیل نمیشود که همه آنها را یک جور فرض بفرمایید. چون صندوق بیمهای جایی مثل تأمیناجتماعی، دولتی نیست و پولهای توی آن متعلق به کارگران و مصداق «حقالناس» است. پس هرگونه دخل و تصرف در اندوختههای سازمان تأمیناجتماعی چه در بخش درمانی و چه در بخش بیمهای و سرمایهگذاری عین دست کردن در جیب مردم است.
البته اگر طرف مقابل شما منظورتان را نگرفت یا نخواست که بگیرد و با وجود داشتن «دستِ بگیر»، کلاً آدم نگیری بود، استفاده از ضربالمثل «هر کی سبیل داشت، بابای شما نیست» توصیه میشود!
در قدیم وقتی میخواستند بگویند کسی فرق بین دو چیز خیلی متفاوت را متوجه نمیشود، مثلاً تفاوت بین «بیتالمال» و «حقالناس» را، از چه ضربالمثلی استفاده میکردند؟
پاسخ: میگفتند: «فلانی فرق بین دوغ و دوشاب را نمیفهمد»! چون بیتالمال اموالی است که دست دولت است و بنا به صلاحدید، در موارد ضروری خرج و استفاده میشود، ولی حقالناس چیزی است که متعلق به کسی است، یعنی صاحب دارد و مال همه نیست، بلکه متعلق است به همان شخص یا اشخاص. در نتیجه اگر کسی بخواهد از آن مال یا ملک یا هر چه استفاده کند، باید اول از رضایت صاحب آن مطمئن شود (ضربالمثل انحرافی: دیگران کاشتند و ما خوردیم، همچنان دیگران بکارند تا ما بخوریم).
برای این موقعیت، ضربالمثل مناسب کدام است: «بخش درمانی کشور قبلاً زیرمجموعه وزارت بهداشت بود که به دلیل ناکارآمدی، بخش درمان تأمیناجتماعی به سازمان تأمیناجتماعی ملحق شد، ولی وزارت بهداشت مجدداً با تدوین طرحی میخواهد اوضاع را به حالت قبل برگرداند».
پاسخ: ضربالمثلی چون «آدم عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود» مناسب به نظر میرسد؛ چون کارشناسان میگویند ادغام تأمیناجتماعی در وزارت بهداشت تکرار یک تجربه غلط است.
برای پولهای توی صندوق تأمیناجتماعی که ممکن است عدهای چشم طمع به آنها داشته باشند، یک ضربالمثل مناسب بگویید.
پاسخ: «در خانه قاضی گردو بسیار است، ولی حساب و کتاب دارد» به خوبی گویای این امر است که هرجا منابعی بود، دلیل نمیشود کسی برای آنها دندان تیز کند، چون این پولها صاحب دارد و از قضا صاحب گردن کلفتی هم دارد که پایش بیفتد، به خوبی بلد است از حقش دفاع کند. باز هم به قول سعدی شیرین سخن: هر بیشه گمان مبر که خالی است / شاید که پلنگ خفته باشد.
موافقان جدا کردن بخش درمان از سازمان تأمیناجتماعی میگویند درمان مستقیم سازمان کماکان به قوت خود باقی است و تنها ٧ درصد از حقبیمهای که مربوط به درمان غیرمستقیم برآورد میشود، از منابع سازمان کم میشود. ضربالمثل مناسب چه میگوید؟
پاسخ: «نه سرم را بشکن، نه گردو در دامنم بریز!» چون از ۹ درصد سهم درمان، ۷ درصد آن برای درمان غیرمستقیم و تنها ۲ درصد برای درمان مستقیم است. این همه بیمارستان و درمانگاه و سایر مراکز درمانی تأمیناجتماعی با ۲ درصد سهم درمان چطوری میتوانند خدمات مناسب و کیفی به بیمهشدهها بدهند؟ شما با جدا کردن آن ۷ درصد، دست سازمان را میگذاری توی پوست گردو!