«امروز بین ظرفیت صنعت و تقاضا شکاف وجود دارد که اثر عینی آن بروز مشکلات برای واحدهای تولیدی است، البته واحدهای تولیدی میگویند با کمبود نقدینگی روبهرو و متقاضی منابع مالی هستند، اما مشکل جدیتر از این حرفهاست. اگر فکری به حال صنعت نشود، این بخش نصف میشود و بهمرور کوچک خواهد شد و مشکل بیکاری و مسائل دیگر اتفاق خواهد افتاد».
ابر چالش های کشور نظیر بیکاری و کم آبی نیاز به عزم ملی دارد.
تقریبا در تمام کشورهای توسعهیافته، آزمونهای استخدامی شغلی با آزمونهای تحصیلی متفاوتاند و البته کشورهای توسعهیافته سالهاست به این نتیجه رسیدهاند که مهارتهای پایه و استعدادهای ویژه هر شغل، ویژگیهای روانی- شخصیتی (مثلا توانایی، ناتوانی تعامل با جمع یا تندخویی) و تخصص در شغل مدنظر، اهمیتی بیش از آزمونهای تحصیلی و عقیدتی دارد.
«اشتغال امری چندوجهی و فرادستگاهی و فراقوهای است و حل آن نیازمند هماهنگی و مشارکت بین دستگاههای مرتبط و قوای سهگانه است».
هجدهم اردیبهشت ماه امسال، رییس مرکز آمار ایران، تعداد کسانی را که هیچ اشتغالی نداشتهاند، یعنی حتی یک ساعت هم کار نکردهاند، ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر اعلام کرد.
بیکاری یکی از معضلات اصلی جامعه ایران است که براساس بررسی های انجام شده نداشتن مهارت مشکل اصلی جوانان بیکار و فارغ التحصیل کشور است.
بیشترین قشر مبتلابه مسئله مهاجرت جوانان هستند و در تحلیل این پدیده، مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را باید در کنار هم دید. بهترین راهحل این موضوع نیز توزیع همگون و هماهنگ امکانات در سراسر کشور است.
روایت آماری از وضعیت بازار کار در کشور، همچنان از عقب ماندگی طرحهای اشتغالزا نسبت به نیاز بازار کار حکایت دارد؛ به قولی، میتوان گفت که طرح های اشتغالزا به گرد پای جمعیت بیکار هم نرسیده است.
آخرین یافتههای مرکز آمار ایران از آمارگیری نیروی کار حاکی از آن است که ۹.۵ درصد از جمعیت شاغل کشور دارای اشتغال ناقص هستند و کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار میکنند.
در حالی این روزها بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها معضل مهم کشور شده که آمار جدید از ورود سالانه ۱۵هزار نفر با مدرک دکترا به صف بیکاران کشور حکایت دارد.
یک مقام مسئول کارگری میگوید: بیکاری در روستاها به قدری کلافه کننده شده که جوانان شغل پدری و کشاورزی خود را رها کرده و عازم شهرهای بزرگ میشوند اما پس از کوچ دیگر به بازگشت فکر نمیکنند.
شرایط کار در روستاها و شهرهای کوچک چندان مطلوب نیست و عدم توسعه روستایی روند مهاجرت به شهرها را تشدید کرده است. جداول گزارش شده مرکز آمار نشان میدهد در سال ٩٤ دلیل ۱۶/۴ درصد از مهاجرتها یافتن شغل و ارتقای شغلی بوده است. وقتی این عدد را در کنار آماری دیگر که آب رفتن روستاها در یک قرن گذشته را نشان میدهد، قرار میدهیم، چرایی بحران بازار کار ملموستر میشود.