به گزارش تامین 24، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به تازگی در قالب یادداشتی سیاستی تحت عنوان «چارچوبی برای فقرزدایی موثر» به بررسی طرحهای توسعه ملی و فقرزدایی پرداخته و راهکارهایی در این زمینه ارائه کرده است.
بر اساس آنچه در این گزارش آمده است: رشد اقتصادی و کاهش فقر، دو هدف بنیادین و به هم پیوسته در فرایند توسعه هستند که تنها در صورت توجه همزمان به کیفیت رشد، عدالت اجتماعی، بهرهوری نیروی انسانی و توزیع عادلانه منابع میتوانند به بهبود پایدار زندگی مردم منجر شوند.
رشد و توسعه اقتصادی زمانی مؤثر و پایدار است که علاوه بر افزایش تولید، به بهبود معیشت، کاهش فقر، ارتقای بهرهوری نیروی کار و توزیع عادلانه درآمد منجر شود. در رویکردهای جدید توسعه، مدلهای غیرخطی و راهبردهای ترکیبی جایگزین تحلیلهای خطی گذشته شدهاند و تأکید بر رشد درونزا، عدالت اجتماعی و توانمندسازی انسانی دارند. ارتقای بهرهوری، ایجاد اشتغال در کسبوکارهای کوچک و متوسط و تقویت انسجام اجتماعی از ارکان اصلی توسعه پایدار به شمار میروند.
رابطه میان رشد و فقر، بسته به نوع و کیفیت رشد، میتواند مثبت یا حتی منفی باشد؛ ازاینرو، رویکردهای تکبُعدی مبتنی بر رشد صرف تولید ناخالص داخلی (GDP) کارآمد نیستند. راهبردهای موفق فقرزدایی باید چندبُعدی، تلفیقی و منطقهمحور باشند و با هدف رفاه و پایداری برنامهریزی شوند. از جمله: رشد اقتصادی معقول و اشتغالزا از طریق سرمایهگذاریهای کاربر، توسعه سرمایه انسانی، برنامههای حمایتی مستقیم مانند انتقالات نقدی مشروط و برنامهریزی مبتنی بر آمایش سرزمین. این ترکیب میتواند همزمان موجب افزایش فرصتهای شغلی، کاهش نابرابری و ارتقای زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی شود؛ امری که در جهتگیریهای برنامه هفتم توسعه ایران نیز تا حدی بازتاب یافته است.
فقرزدایی به روش خطی یا غیرخطی؟
در تحلیل توسعه اقتصادی و فقرزدایی، دو رویکرد تحلیلی اصلی مطرح است: رویکرد خطی و رویکرد غیرخطی. در رویکرد خطی که مبتنی بر فرضیات ساده و روابط مستقیم بین متغیرهاست، توسعه اقتصادی با افزایش تولید یا سرمایهگذاری به صورت تکبُعدی سنجیده میشود و غالباً سیاستها نیز در قالب برنامههای بخشی یا بودجهای طراحی میشوند. این نگاه ساده، تعاملات پیچیده میان متغیرها را نادیده میگیرد و کارآیی محدودی در کاهش فقر چندبُعدی دارد. در مقابل، رویکرد غیرخطی نگاهی ساختاری، دینامیک و چندبُعدی به توسعه دارد و بر همافزایی میان عوامل اقتصادی، اجتماعی و نهادی تأکید میکند. در این رویکرد، قابلیتهای انسانی، توزیع درآمد، زیرساختهای اجتماعی و مشارکت به طور همزمان بررسی میشوند.
در نهایت توسعه پایدار مستلزم تعامل و همافزایی میان سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است؛ به گونهای که رشد در یک حوزه به پیشرفت در دو حوزه دیگر منجر شود. در بخش اقتصادی، هدف افزایش تولید و بهرهوری است، اما این رشد باید با بهرهبرداری بهینه از منابع و توجه به پایداری همراه باشد. در حوزه اجتماعی، ارتقای کیفیت زندگی، کاهش فقر و توزیع عادلانه منابع مدنظر است و توسعه تنها زمانی معنادار خواهد بود که منافع آن به تمام اقشار جامعه برسد. در حوزه زیستمحیطی نیز حفظ منابع طبیعی، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش آسیبهای اقلیمی اولویت دارد.
ترکیب این سه بُعد در سیاستگذاری توسعهای نشان میدهد، رشد اقتصادی بدون توجه به عدالت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست پایدار نیست. بنابراین، سیاستهای توسعه باید چندبُعدی، کمهزینه و کاربرمحور باشند تا علاوه بر ایجاد ارزش افزوده، از تخریب زیستمحیطی و تشدید نابرابریها جلوگیری شود.
توصیههایی برای کاهش فقر
گزارش سیاستی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بررسی ابعاد مختلف و تجربیات کشورهای متعدد در نهایت توصیههای سیاستهای هشتگانهای برای تحقق رشد اقتصادی پایدار و فقرزدایی مؤثر معرفی کرده که این موارد عبارتند از:
-اتخاذ رویکرد چندبُعدی و سیستمی در سیاستگذاری توسعه
-سرمایهگذاری اشتغالمحور با اولویت کاربر بودن پروژهها
-تقویت سرمایه انسانی از طریق آموزش، مهارتآموزی و سلامت عمومی
-توسعه نظامهای سنجش و تحلیل فقر چندبُعدی
-کاربست مدلهای دینامیک و غیرخطی در طراحی و ارزیابی سیاستها
-همراستایی و همافزایی میان سیاستهای بخشی
-اصلاح نظام تخصیص منابع و بازنگری در اولویتبندی سرمایهگذاریها
-تمرکز بر عدالت در توزیع درآمد و مهار نابرابریها
مروری بر تجربیات دنیا در بحث فقرزدایی
تجارب جهانی فقرزدایی نشان میدهند، برنامههای متنوع توسعهای، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، نقش مهمی در ارتقای شرایط زندگی گروههای کمدرآمد و روستایی ایفا کردهاند. این برنامهها در چهار دسته اصلی طبقهبندی میشوند:
حمایت مالی برای رشد و اشتغال محلی (مانند وامهای خرد و حمایت از کسبوکارهای کوچک در کشورهایی چون هند و بنگلادش)
تأمین اجتماعی برای گروههای آسیبپذیر (مانند سالمندان و بیماران در تایلند و ژاپن)
خدمات بهداشتی ویژه (مانند RSBY در هند)
و توانمندسازی زنان و گروههای خاص (مانند FSSP در پاکستان).
این برنامهها با تکیه بر آمایش سرزمین، مشارکت دولت و بخش خصوصی و نظارت دقیق، میتوانند به ایجاد جوامعی پایدارتر، عادلانهتر و مقاومتر در برابر فقر منجر شوند.
برای خواندن متن کامل گزارش به این لینک مراجعه کنید.