تامین ۲۴/شرکت ایشان در انتخابات شورای شهر رشت به صورت انفرادی نشان داد که تشکلهای کارگری ما در حال حاضر نمیتوانند به صورت مستقل فعالیت کنند و تاثیرگذار باشند.
بنابراین کارگران به صورت انفرادی وارد این صحنهها میشوند تا تاثیرگذار باشند. برخی مواقع چنین واکنشهای احساسی میتواند از واکنشهای تشکلی موثرتر واقع شود. البته کاندیداهای دیگری هم بودند که مورد حمایت تشکلهای کارگری قرار گرفتند اما نتوانستند وارد شورای شهر شوند و آرای لازمه را به دست بیاورند.
در دورههای مختلف بیشتر کاندیداهایی که وارد شورای شهر میشوند به علت وابستگیشان به جناحهای سیاسی است. جامعه کارگری ما هنوز به آن حد از بلوغ نرسیده که بتواند با تشکیلات و سازماندهیهای مختلف اهداف خود را در شوراها، مجلس و یا سایر نهادها به نتیجه برساند. اینکه این رفتگر وارد شورای شهر رشت شده خبر خوبی است اما به نظر من بیشتر ناشی از احساسات مردم است تا یک حرکت نهادینه و دارای پشتوانه. همه اینها نشاندهنده این است که واکنشهای سریع احساسی را نمیتوانیم در انتخاب افراد دخیل بدانیم. این موضوع را باید آسیبشناسی و رفتارشناسی کنیم. امسال در شهرهای مختلف کاندیداهایی وارد شورای شهر شدند که تنها بهواسطه عکسی که چاپ کرده بودند مورد اقبال قرار گرفتند و رأی بالاتری آوردند.
اینها نشاندهنده این است که ما هنوز با وضعیت آرمانیمان فاصله زیادی داریم. کارگران هم مانند دیگر اقشار جامعه حق دارند در شورای شهر نمایندگانی داشته باشند تا بتوانند از حقوقشان دفاع کنند. در دورههای گذشته تا مدتها شاهد اقبال ورزشکاران به شورای شهر بودیم. سالهای قبل ورزشکاران به خاطر اینکه مشهور بودند وارد شورای شهر میشدند. اما با توجه به حادثه پلاسکو و تلنگر آن به جامعه درباره حضور کارگران در اجتماع، این دوره ورزشکارها با پاسخ منفی مردم روبهرو شدند.
حادثهای اتفاق افتاد و تحت تاثیر یک موج احساسی مردم آتشنشانها و کارگران را دیدند. با توجه به آنچه در دورههای گذشته دیدیم کسانی وارد شورای شهر میشوند که مورد حمایت لیستهای مختلف قرار گرفتهاند. به نظر من کارکرد شورای شهر باید کاملا غیرسیاسی و غیرجناحی باشد. به اعتقاد من این مردم هستند که باید انتخاب کنند چه کسانی وارد شورای شهر شوند و چه تخصصهایی داشته باشند، نه جریانهای سیاسی. در شهرهای کوچکتر با توجه به اینکه همه اقشار میتوانند کاندید شوند فضا برای حضور کارگران فراهم میشود. اما در شهری مانند تهران این اتفاق نمیافتد چون هیچ کارگری نمیتواند وارد آن شود. به نظر من ما باید تلاشمان را در این زمینه زیاد کنیم تا بتوانیم کارگران را برای بازپسگیری مطالبات صنفیشان بسیج کنیم.
البته ما حتی در انتخابات ریاست جمهوری هم شاهد تشتت آرا در تشکلهای کارگری بودیم. باید اتحادمان را میان کارگران زیاد کنیم تا بتوانیم راحتتر به مطالباتمان برسیم. وقتی جو روانی عوض میشود و تبلیغاتی میشود با توجه به اینکه تشکلهای ما ریشهدار و دارای جمعیت مناسب نیستند در کنار آن رسانه مناسبی هم ندارند که از آنها به صورت مستقل حمایت کنند هیچ اتفاق خاصی نمیافتد. رسانهها عمدتا سیاسی هستند و متاسفانه بسیاری مواقع از طریق ما نیازهای خودشان را برطرف میکنند. اگر حرکتهای کارگری به نفعشان باشد آن را پوشش میدهند، و اگر نباشد آن را طوری بازتاب میدهند که هیچیک از مطالبات کارگرها و حقوحقوقشان در آن رعایت نمیشود و علاوه بر آن مواضع کارگرها در آن تغییر میکند. درنهایت باید بگویم که هنوز کارگران نتوانستهاند تشکل واحدی برای مطالباتشان داشته باشند و در کنار آن مطالبهمحور باشند. معمولا در هیاهوی انتخابات صدای کارگران از همه کمتر به گوش میرسد و گاها ابزاری به آنها نگاه میشود.