در روزهای اخیر، آمارهای قابلتاملی از اوضاع سلامت ایرانیان منتشر شده که واکاوی این آمارهای رسمی نشان میدهد که حالوروز سلامت ایرانیان چندان مساعد نیست. این آمارها به نقل از افراد واجد صلاحیتی منتشرشده که نمیشود هشدارهایشان را نادیده گرفت. جالبتر آنکه همین آمارهای هشداردهنده، دستبهدست در فضای مجازی میچرخند و مردم را در برابر این سوال قرار میدهند که چطور نظام سلامت ایران به این وضعیت قرمز رسیده است؟
تامین ۲۴/از یک طرف، چند روز قبل رضا ملکزاده، معاون تحقیقات وزیر بهداشت، خبر داد که ایرانیان جزو غیرفعالترین مردم دنیا هستند، به طوری که حدود 70 درصد ایرانیان مبتلا به چاقی هستند. از سوی دیگر لاله حاکمی، نایبرئیس فدراسیون پزشکی ورزشی کشور، هم تاکید کرده 90 درصد مردم کشور به طور منظم فعالیت بدنی ندارند.
این آمارهای تلخ به همینجا ختم نمیشود. چند روز قبل حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، هم از اوضاع ناگوار سلامت روان ایرانیان خبر داد: «در زمینه آمارهای نشاط اجتماعی، کشور ما در میان 185 کشور در رتبه 105 قرار گرفته و در جدول غمگینها هم بهعنوان دومین کشور غمگین جهان بعد از کشور عراق اعلام شده است.»
همچنین بر اساس آمارهای رسمی وزارت بهداشت، 10 درصد ایرانیان دیابت دارند و وضعیت 25 درصد ایرانیان به گونهای است که طی 10 تا 15 سال آینده مبتلا به دیابت میشوند. افزون بر این، 50 درصد علل مرگومیر کشور به سکتههای قلبی و مغزی برمیگردد و 50 درصد مردم زمانی که به 55 سالگی میرسند مبتلا به فشارخون بالا هستند. مصرف نمک در میان ایرانیان بههیچوجه با استانداردهای جهانی تناسب ندارد، به طوری که ایرانیان بیش از 9 گرم در روز نمک مصرف میکنند، در حالی که حد مجاز آن 5/2 گرم است.
اگر در کنار این آمارهای تلخ به خاطر بیاوریم که 14 درصد ایرانیها سیگار میکشند و 12 درصد ایرانیها مواد مخدر مصرف میکنند، آنگاه میبینیم که با وجود شرایط فعلی، تنها راهکاری که میتواند نظام سلامت ایران را به ریل علمی برگرداند، جدی گرفتن نظام بهداشت و پیشگیری است، به گونهای که قبل از بیمار شدن و درمان، اجازه ندهیم بیماری به سراغمان بیاید.
نظام ارجاع، ترمز بیماریهای غیرواگیر را میکشد
هماکنون حدود 300 هزار بیمار در کشور داریم که با سرطان دستوپنجه نرم میکنند و البته هر سال حدود 90 هزار بیمار جدید به آمار مبتلایان به سرطان افزوده میشود.
دکتر فرزاد فرقان، عضو شورای عالی نظام پزشکی کشور، در گفتوگو با آتیهنو، تنها راه مقابله با اینگونه بیماریهای غیرواگیر و بهبود آمارهای حوزه سلامت را در رجوع به پزشک خانواده، جدی گرفتن نظام ارجاع و سطحبندی میداند. به گفته این مقام مسئول، «آمار نگرانکننده افزایش بیماریهای غیرواگیر نشاندهنده این است که فرهنگ خودمراقبتی در کشور نهادینه نشده است. این فرهنگ هم فقط زمانی نهادینه میشود که فرهنگسازی گستردهای در سطح جامعه انجام شود و با مشارکت پزشک خانواده، مردم به سمت سبک زندگی سالم حرکت کنند.»
فرقان بر این باور است که «اگر همین روند فعلی را ادامه دهیم، یعنی پزشک عمومی در حاشیه نظام سلامت باشد، نظام ارجاع و پزشک خانواده اولویت نظام سلامت نباشد و تخصصمحوری و درمانمحوری بر نظام سلامت حاکم باشد، نمیتوان به اصلاح وضع سلامت ایرانیان و بهبود آمارها در این حوزه امیدوار بود.»
به گفته فرقان، صرفا با افزایش بودجه نظام سلامت هم نمیشود به اصلاح شاخصهای سلامت ایرانیان امید داشت: «تزریق اعتبارات بیشتر در نظام سلامت، فقط وقتی میتواند به بهبود شاخصهای سلامت جامعه کمک کند که زیرساختهای نظام سلامت مثل بهداشت، پیشگیری، نظام ارجاع و راهنمای بالینی جدی گرفته شود، اما افزایش هزینههای نظام درمان بدون توجه به این زیرساختها، فرآیندی علمی نیست و نمیتواند ضامن سلامتی جامعه باشد.»
با کنترل هزینههای درمان، پیشگیری جان میگیرد
بیگمان این اولینباری است که مباحث نظام سلامت در اولویت کاری یک دولت قرار میگیرد. تخصیص اعتبارات قابلتوجه به نظام سلامت در دولت یازدهم را میتوان اتفاقی تاریخی و بیسابقه در حوزه بهداشت و درمان دانست، اما بسیاری از کارشناسان تاکید دارند که الزاما داشتن اعتبارات بیشتر، نمیتواند به ارتقای سلامت جامعه منجر شود.
دکتر محمدحسین قربانی، نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، در گفتوگو با آتیهنو تاکید دارد: «باید بین سرانه و تعرفه در نظام سلامت، تناسب علمی برقرار شود و به اقتصاد سلامت در کشورمان بهای بیشتری بدهیم. برای مهار بیماریهای غیرواگیر و اصلاح شاخصهای سلامتی ایرانیان، نیاز است اعتبارات نظام سلامت در محلهایی هزینه شود که نتیجه پایدارتری داشته باشد.» به باور قربانی، «افزایش سرانه نظام سلامت، کنترل هزینههای درمان، حمایت از بیمههای درمانی و جلوگیری از هزینههای غیرضروری در نظام سلامت، میتواند موجب صرفهجویی در بخش قابلتوجهی از اعتبارات نظام سلامت شود. در این صورت میتوان با اعتبارات کنترلشده، منابع بیشتری از نظام سلامت را صرف ارتقای بهداشت و پیشگیری کرد.»
منتظر نباشیم بیمار به پزشک مراجعه کند
اینکه گمان کنیم با افزایش چند برابری اعتبارات نظام درمان، شاخصهای سلامت جامعه هم ارتقا پیدا میکند، تصوری غلط و غیرعلمی است که جواب نمیدهد. دکتر فرهاد جعفری، متخصص پزشکی اجتماعی و عضو هیئتعلمی دانشگاه شاهد، در گفتوگو با آتیهنو تاکید دارد: «باید بحث هزینه-اثربخشی در نظام سلامت جدی گرفته شود تا با حداقل بودجه حداکثر بهرهبرداری انجام شود. مدیریت درست بودجههای نظام سلامت میتواند سلامت عمومی جامعه را ارتقا دهد.»
جعفری بر این باور است که «اگر فقط بر بیماری هر فرد تمرکز کنیم، به طوری که مثلا منتظر باشیم فردی مریض شود و به پزشک مراجعه کند، ارتقای شاخصهای سلامت جامعه امکانپذیر نیست. باید جامعه را یک کالبد واحد بدانیم و برای سلامت کل مجموعه نسخه علمی بپیچیم.» نگاه کلینگر به ساختارهای سلامت جامعه، راهکاری علمی است که به گفته جعفری در کشورهای توسعهیافته هم جواب داده است و میتواند آمارهای نگرانکننده از شیوع بیماریهای غیرواگیر در جامعه ما را هم کاهش دهد.
به گفته جعفری، «نباید منتظر باشیم بیمار به پزشک مراجعه کند، بلکه باید با بهره بردن از دانش کارشناسان اقتصاد سلامت، مدیریت سلامت و پزشکی اجتماعی، تلاش کنیم نارساییهای نظام سلامت را اصلاح کنیم. قطعا وقتی کل ساختار اصلاح شود، سلامت فرد هم ارتقا پیدا میکند.»
البته نباید از خاطر برد که در طرح تحول سلامت، اقدامات موثری برای ارتقای شاخصهای سلامت ایرانیان صورت گرفت و دستاوردهای قابلتوجهی هم حاصل شد، اما بیگمان، با اجماع عمومی، همکاری بینبخشی، وفاق ملی و نقد علمی وضعیت موجود، میتوان آمارهای نگرانکننده در حوزه سلامت را به آمارهای امیدآفرین بدل کرد.