فرار بیمهای به هرگونه اقدام یا خودداری عمدی از سوی کارفرما اطلاق میشود که منجر به عدم ثبتنام کارگر، اعلام نشدن حقوق و مزایای واقعی، یا پرداخت ناقص حقبیمه سهم کارفرما و کارگر به سازمان تأمین اجتماعی میشود. آمارها نشان میدهد، حدود ۵۵ درصد فرار بیمهای در حوزههای مختلف کسبوکار در کشور به ثبت میرسد.
به گزارش تأمین ۲۴، فرار بیمهای به یکی از چالشهای اساسی نظام حمایتهای اجتماعی ایران تبدیل شده است. این پدیده نه تنها پایههای مالی بزرگترین نهاد بیمهگر کشور را سست میکند، بلکه آینده اقتصادی و اجتماعی میلیونها کارگر و بازنشسته را به مخاطره میاندازد.
زمانی که کارفرما، کارگری را به طور کامل بیمه نمیکند، حقوق کارگر را کمتر از مقدار واقعی آن، یعنی به صورت حداقل حقوق برای سازمان تأمین اجتماعی اعلام میکند و مابهالتفاوت حقوق فرد را به صورت نقدی پرداخت میکند و از پرداخت حقبیمه خودداری کرده یا آن را به تعویق میاندازد، در واقع چنین اقداماتی مرتکب فرار بیمهای شده است. این اقدام بر خلاف قانون کار و مقررات تأمین اجتماعی است و نوعی تخلف محسوب میشود.
انگیزه اصلی عدم پرداخت حقبیمه
فرار بیمهای پدیدهای است که معمولاً در کسبوکارهای کوچک و متوسط، کارگاههای زیر ۱۰ نفر، مشاغل ساختمانی، بخش خدمات و برخی واحدهای تولیدی بیشتر مشاهده میشود. انگیزههای اصلی کارفرمایان برای فرار بیمهای، کاهش هزینههای تولید و خدمات، است با وجود این، ضعف نظارت و عدم جرائم بازدارنده، مسائل اقتصادی کلان و آگاهی کم برخی کارفرمایان و کارگران نیز باعث فرار بیمه ای می شود.
یکی از انگیزههای اصلی عدم پرداخت حقبیمه از سوی کارفرمایان کاهش هزینههای تولید و خدمات است، چرا که حقبیمه سهم کارفرما عدد قابل توجهی است و برخی کارفرمایان برای رقابت در بازار و کاهش هزینهها، به حذف یا کاهش این هزینه متوسل میشوند.
همچنین ضعف نظارت و عدم جرائم بازدارنده از دیگر دلایل پرداخت نشدن حقبیمه واقعی از سوی حوزه کارفرمایی است زیرا برخی کارفرمایان به دلیل عدم نظارت کافی بازرسان کار و تأمین اجتماعی یا ناچیز بودن جریمههای پیشبینی شده نسبت به منفعت حاصل از فرار، این ریسک را میپذیرند.
مسائل اقتصادی کلان دیگر انگیزه حوزه کارفرمایی در این مسیر است زیرا در شرایط رکود و تورم، برخی واحدهای اقتصادی برای بقا به کاهش هزینهها از جمله هزینههای بیمه روی میآورند. از طرفی دیگر، کاهش آگاهی برخی کارفرمایان و کارگران در این زمینه نیز موثر است. برخی از فواید بلندمدت بیمه و ضرورت آن برای آینده شغلی آگاهی کافی ندارند.
ضررهای فرار بیمهای برای کارگران
کارگران اولین و مستقیمترین قربانیان پدیده فرار بیمهای هستند. آسیبهای وارده به آنان شامل محرومیت از مزایای بازنشستگی، عدم برخورداری از خدمات درمانی مناسب، بیپناهی در برابر حوادث شغلی، از دست دادن حق بیکاری و عدم امکان استفاده از وام و تسهیلات است.
محرومیت از مزایای بازنشستگی یکی از مهمترین موضوعاتی است که در چهارچوب فرار بیمهای کارگران را با مشکلات جدی مواجه میکند، زیرا با واقعی اعلام نشدن حقوق و دستمزد، حق بیمه کمتری برای کارگر واریز میشود و در نتیجه، مستمری بازنشستگی این گروه از شاغلان در بخشهای مختلف حوزه کسبوکار، در آینده بسیار ناچیز خواهد بود و نمیتواند هزینههای زندگی آنان را تأمین کند.
همچنین عدم برخورداری از خدمات درمانی مناسب دیگر مضرات فرار بیمهای برای قشر کارگر محسوب میشود. کارگری که به طور کامل بیمه نباشد یا حق بیمه آنان به میزان کافی پرداخت نشود، در زمان بیماری، بستری شدن در بیمارستان یا نیاز به خدمات پرهزینه درمانی، با مشکل مواجه شده و باید هزینههای گزافی را از جیب بپردازد.
بیپناهی در برابر حوادث شغلی نیز در این عرصه کارگران را با مشکل روبهرو خواهد کرد زیرا در صورت بروز حادثه ناشی از کار برای کارگری که بیمه نیست، دریافت غرامت و هزینههای درمانی برای این گروهها بسیار دشوار و پرهزینه خواهد بود. همچنین از دست دادن حق بیکاری در این مسیر به کارگران ضرر وارد میکند چون کارگر بیمهنشده در صورت از دست دادن شغل خود، حق دریافت بیمه بیکاری را ندارد.
یکی از مزیتهای همه گروههای شاغل پس از بیمهپردازی امکان بهرهمندی از خدمات رفاهی و معیشتی است که فرار بیمهای در این زمینه نیز به کارگران ضرر وارد خواهد کرد و عدم امکان استفاده از وام و تسهیلات نشانهای مبرز از این موضوع است. بیمهشدگان سازمان تأمین اجتماعی میتوانند از وامهای مختلف مانند وام ازدواج، وام مسکن و... استفاده کنند که این امکان از کارگران فاقد بیمه سلب میشود.
چالشهای فرار بیمهای برای سازمان تأمین اجتماعی
پدیده فرار بیمهای نه تنها به رابطه کارگر و کارفرما محدود نمیشود و آسیبهای گستردهتری برای سازمانها و نهادهای بیمهگر همچون سازمان تأمین اجتماعی به دنبال دارد که مهمترین آنها شامل کاهش درآمد و کسری بودجه، تهدید پایداری نظام بازنشستگی، افزایش نابرابری اجتماعی و اخلال در رقابت سالم اقتصادی میشود.
شاید مهمترین معضل و چالشی که فرار بیمهای برای صندوقهای بازنشستگی و بیمهگر ایجاد میکند، کاهش درآمد و کسری بودجه است، چون سازمان تأمین اجتماعی به عنوان یک نظامی است که هزینههای فعلی خود همچون پرداخت مستمری به بازنشستگان را از محل حقبیمههای پرداختی فعالان اقتصادی تأمین میکند. فرار بیمهای باعث کاهش شدید درآمدهای این سازمان شده و به کسری بودجه آن دامن میزند. آمارها نشان میدهد، حدود ۸۰ درصد درآمدهای تأمین اجتماعی از محل وصول این حقبیمهها محقق میشود.
تهدید پایداری نظام بازنشستگی دیگر چالش در حوزه فرار بیمهای به شمار میرود زیرا کسری بودجه مداوم، توانایی سازمان برای پرداخت مستمری به نسل فعلی بازنشستگان و آینده کارگران امروزی را با تهدید جدی مواجه میکند. از آنجا که براساس آمارهای موجود میزان پرداختی ماهانه تأمین اجتماعی بابت مستمری بازنشستگان و مستمریبگیران با حدود 5 میلیون نفر در طول ماه بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان است.
افزایش نابرابری اجتماعی دیگر مضرات پدیده فرار بیمهای به شمار میرود، چون کارگرانی که در سنین بالا با حقوق بازنشستگی ناچیز مواجه میشوند، هر روز به مشکلات جدی آنها اضافه خواهد شد. البته اخلال در رقابت سالم اقتصادی دیگر چالش در این عرصه است زیرا کارفرمایانی که قوانین را رعایت میکنند، به دلیل پرداخت کامل حقبیمه، هزینههای بالاتری نسبت به متخلفان دارند و این امر آنها را در عرصه رقابت در موقعیت نامناسبی قرار میدهد.
حال در چنین شرایطی میتوان گفت که فرار بیمهای یک تهدید سهجانبه است که به کارگر، کارفرما و کل جامعه آسیب میزند که برای مقابله با این معضل، راهکارهای همچون تقویت سازوکارهای نظارتی، افزایش جرائم نقدی و غیرنقدی یعنی تعیین جریمههای سنگین و بازدارنده برای کارفرمایان متخلف، افزایش آگاهی عمومی برای آگاه کردن کارگران و کارفرمایان از تبعات منفی فرار بیمهای و تسهیل فرآیند پرداخت در راستای تسهیل روشهای پرداخت حق بیمه برای کارفرمایان پیشنهاد میشود.
گرچه این راهکارها برای جلوگیری از فرار بیمهای مطرح شده است اما به نظر میرسد حل این مشکل تنها با عزمی ملی و همکاری سهجانبه بین دولت، کارفرمایان و کارگران ممکن باشد تا پایههای نظام تأمین اجتماعی برای پشتیبانی از حدود ۵۰ میلیون نفر از مردم ایران، استحکام خود را حفظ کند.
برخی از راهکارهای مقابله با فرار بیمهای
مقابله با پدیده فرار بیمهای نیازمند یک استراتژی چندبُعدی است که مهمترین آنها راهکارهای فناورانه و هوشمندسازی همچون اتصال سامانههای مالیاتی و تأمین اجتماعی، استقرار سامانههای حضور و غیاب هوشمند و یکپارچه، توسعه درگاههای پرداخت آسان و شفاف و همچنین اعطای تسهیلات ارزانقیمت و تخفیفهای بیمهای است.
همچنین راهکارهای فرهنگی و آگاهیبخشی مانند آموزش همگانی از طریق رسانهها و سادهسازی قوانین و اطلاعرسانی شفاف یعنی اینکه قوانین و مقررات پیچیده تأمین اجتماعی باید به زبان ساده در اختیار کارگران و کارفرمایان قرار گیرد، باید در دستور کار باشد.
اجرای این برنامهها نیازمند عزم جدی نهادهای حاکمیتی، سازمان تأمین اجتماعی، اتحادیههای کارگری و کارفرمایی است تا بتواند آیندهای امن برای نظام تأمین اجتماعی ایران ترسیم کند و از طرفی دیگر تضمینی برای آینده همه کارگران مشمول و خانوادههای آنان باشد.