کرسی مدیریت عالی سازمان تامیناجتماعی به متصدیان و مدیرانی ازخودگذشته، فداکار و عاشق نیازمند است و مسلما مدیران عاشق برکت و لذتی را تجربه میکنند که شاید در هیچیک از جایگاههای عالیرتبه مدیریتی قابلتکرار و تجربه نباشد.
تامین ۲۴/ دوره منحصربهفرد زندگی کاری و اشتغالم از مردادماه سال 1383 تا آذرماه سال 1384 برای من تبلور این شعر بود: «عبادت بهجز خدمت خلق نیست، به تسبیح و سجاده و دلق نیست». بدون تردید، مدیریت و رهبری سازمانی عظیم و گسترده و مملو از مشکلات پیچیده و مزمن بسیار خاطرهانگیز، بهیادماندنی و سرشار از برکت است، سازمانی که ماموریت اصلی آن ایجاد امنیت، آسودگی خاطر و آرامش در زندگی بیش از نیمی از جمعیت کشور است، که نقش اصلی را در توسعه جامعه دارند.
مدیریت در سازمان تامیناجتماعی در عین اینکه صعب و طاقتفرساست، نتایجی دلنشین و لذتبخش در پی دارد. بهکارگیری تواناییهای فکری و تخصصی و مادی خود، در چارچوب مسئولیتها و اختیارات ناشی از جایگاه عالی تصمیمگیری و اجرایی، دارای پاداشی گرانبهاست بهویژه در موضوعاتی که موثر بر افزایش مطلوبیتهای زندگی ارزشمندترین قشر جامعه محسوب میشوند. همچنین برقرار کردن ارتباط با گروههای محتاج و نیازمند و حل مشکلات آنان موجب ارضای قلبی میشود که با هیچ شاخص و معیار مادی قابلمقایسه نیست، هرچند به دلیل تاثیر مشکلات ساختاری و محیطی و یا نقاط ضعف داخلی و سازمانی سخت و پیچیده است. اعتقاد دارم که حضور و خدمت در سازمان تامیناجتماعی بسیار متفاوت از خدمت در دیگر سازمانها و نهادهای اجرایی است. در طول دوره حضورم در سازمان تامیناجتماعی، کمکهای بسیاری به بیماران سرطانی شد، و تلاش وسیعی برای بازگشت نور امید به زندگی بیماران مختلف صورت گرفت و از افراد ازکارافتاده حمایت تعیینکنندهای شد. پاداش من در پذیرش این سمت نه پاداشی مالی بلکه تجربه آرامشی لذتبخش و مشاهده برکتی سرشار در زندگی شخصی بود. تصدی مشاغل مدیریت عالی در دستگاههای دولتی، وزارتخانهها و نهادهای قانونگذاری و نظارتی امکان اثرگذاری بر زندگی جامعه و مردم را میسر میسازد، ولی اشتغال در مدیریت عالی سازمان تامیناجتماعی، مجموعهای از سیاستگذاری، برنامهریزی، اجرا و نظارت را دربرمیگیرد که بهطور مستقیم و ملموس آثار آن بر زندگی مشمولین سازمان تامیناجتماعی قابلمشاهده است. تعهدات سازمان تامیناجتماعی مطابق با استانداردهای سازمان بینالمللی کار و سازمان بینالمللی تامیناجتماعی است و اصول و مبانی بیمهگری سازمان تامیناجتماعی همسو با اهداف کلان نظام اقتصادی کشور است.
بنابراین همه عواملی که فعالیتهای اقتصادی و بازارهای کسبوکار را تحت تاثیر قرار میدهد، بر منابع و مصارف و تواناییهای اقتصادی سازمان تامیناجتماعی تاثیر میگذارد. یعنی در صورت رونق فعالیتهای تولیدی و صنعتی، جمعیت تحت پوشش سازمان تامیناجتماعی افزایش مییابد و منابع مالی سازمان تقویت میشود و با افزایش پوشش بیمهای، اطمینان خاطر کارگران بیشتر میشود و برای آنان امنیت روحی و سلامت جسمی ایجاد شده که منجر به ارتقای بهرهوری نیروی کار میشود. از سوی دیگر افزایش و بحران بیکاری، افزایش نرخ سالمندی، بیثباتی در فعالیتهای اقتصادی، افزایش حوادث و سوانح در کشور و رشد هزینههای درمان بر محدودیتهای مالی سازمان میافزاید.
با وجود قدمت بهرهمندی کشور از نظام تامیناجتماعی (ابتدای دهه 1300) و منطبق بودن شرح وظایف و ماموریتهای رسمی و قانونی سازمان تامیناجتماعی با استانداردهای بینالمللی، به دلیل تحولات، اقدامات و سیاستهای اعمالشده طی چند دهه گذشته در سازمان تامیناجتماعی، و تحولات محیطی موثر بر آن، سازوکارها و کارکردهای سازمان بهشدت آسیب دیده است. بروز رکودهای مستمر در فعالیتهای اقتصادی و تغییرات طبیعی در الگوهای تولید و دانش فنی در فرایندهای کسبوکار، جریان ورود منابع مالی و اقتصادی به سازمان را از طریق عوامل مختلف فنی، اقتصادی و مالی تحت تاثیر قرار داده و بدهی بالای دولت به سازمان تامیناجتماعی نیز بر محدودیتهای مزمن مالی آن افزوده است. در این شرایط که سازمان باید در ایفای تعهدات بیننسلی جامعه تواناییهای خود را ارتقا دهد و سرمایههایی را برای پاسخگویی به تعهدات آتی جمعیت تحت پوشش تجهیز کند، به دلیل مشکلات اساسی موجود مدیریت سازمان تنها میتواند از عهده بخشی از تعهدات جاری سازمان برآید.
بنابراین با توجه به اهداف و مأموریتهایی که متاثر از فلسفه تشکیل، توسط هر سازمان تامیناجتماعی و در هر جامعهای پیگیری میشود، جایگاه مدیریت عالی در سازمانهای تامین خدمات اجتماعی بسیار خطیر و تعیینکننده و موثر بر زندگی و سرنوشت سهم عمدهای از جمعیت کشورهاست. در اقتصادهای توسعهیافته، با حاکمیت انگیزههای صرف سودآوری و منفعتجویی، ساختارهای تامیناجتماعی در ازای کسب منافع مورد نظر خود خدمات تامیناجتماعی را عرضه میکنند. در اینگونه جوامع خدمات اجتماعی نیز یک محصول اقتصادی است و امکان ادامه حیات برای نهاد متولی خدمات اجتماعی در صورت تداوم ناکارایی و یا متغیرهای محیطی نامساعد وجود ندارد.
در ایران، در چارچوب مبانی و اصول ارزشی و انسانی، و متاثر از رویدادهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی، کارکردها و ساختار سازمان و نظام تامیناجتماعی از ویژگیها و شرایط خاص و بهشدت دشواری تبعیت میکند، بنابراین کرسی مدیریت عالی سازمان تامیناجتماعی به متصدیان و مدیرانی ازخودگذشته، فداکار و عاشق نیازمند است و مسلما مدیران عاشق برکت و لذتی را تجربه میکنند که شاید در هیچیک از جایگاههای عالیرتبه مدیریتی قابلتکرار و تجربه نباشد.
منبع: هفته نامه آتیه نو
دکتر غلامرضا سلیمانی امیریسازمان تامین اجتماعیمدیرعامل پیشین سازمان تامیناجتماعی