رفاه اجتماعی زیر ذرهبین کارشناسان
مفهوم و مصداق رفاه اجتماعی همانطور که از نامش پیداست وسعتی به اندازه جامعه دارد و هرچیزی که میتواند در تحلیل فضای اجتماعی یک کشور مدنظر قرار گیرد باید در تحلیل مقوله رفاه اجتماعی نیز لحاظ شود.
مفهوم و مصداق رفاه اجتماعی همانطور که از نامش پیداست وسعتی به اندازه جامعه دارد و هرچیزی که میتواند در تحلیل فضای اجتماعی یک کشور مدنظر قرار گیرد باید در تحلیل مقوله رفاه اجتماعی نیز لحاظ شود.
تامین۲۴/در این سالها این مفهوم و مقوله پیچیده، ابعاد زیادتری نیز به خود گرفته به طوریکه در این برهه از تاریخ کشورمان، می توان گفت چالش بزرگ اندیشمندان، سیاستگذاران و برنامهریزان کشور در سطح کلان، رفاه و وابستگان آن است. همانطور که در انتخابات پیش رو نیز این موضوع اهمیت خود را بیش از زمانهای دیگر نشان داد و برنامههای رفاهی مختلفی نیز از طرف کاندیداها مطرح شد؛ برنامههایی که در ذات متفاوت بودند و از بحث پرداخت یارانه نقدی بیشتر تا برنامههای زیرساختی و اشتغال محور را شامل میشدند.با توجه به اهمیت موضوع، آتیهنو سراغ چند تن از اقتصاددانها و کارشناسان حوزه رفاه و تامین اجتماعی رفته تا از آنها درباره اینکه آنها کدام الگوی رفاهی را برای جامعه ما تجویز میکنند بپرسد.
یارانه را تبدیل به حمایت درمانی از بیمهشدگان کنیم
آرمان خالقی
عضو هیات مدیره خانه صنعت و معدن ایران
با توجه به مسئله ارائه خدمات توسط سازمان تامیناجتماعی، مسئلهای وجود دارد که آیا بیمهشدگان با توجه به توان مالی خود از خدمات درمانی یا ازکارافتادگی استفاده میکنند. بدین معنا که بیمهها در سبد خانوار چه بخشی را به خود اختصاص میدهند. اگر این سهم به طریقی است که نیاز به کمک دارد، باید سیاستهای حمایتی را برای افزایش توان مالی بیمهشدگان اتخاذ یا تقویت کرد.بخش دیگر، ارائه خدمات رفاهی ویژه و خاصی است که به تمام بیمهشدگان ارائه میشود تا هریک بتوانند با توجه به توانشان از این سرویسها استفاده کنند. اگر در زمینه این دو بخش کار کارشناسی و تحقیقاتی انجام گیرد، مشخص میشود که با توجه به وضعیت فعلی، که مزد یک کارگر بیمهشده تامیناجتماعی کفاف هزینههای ضروری زندگی را نمیدهد، تا زمانی که بتوانیم این حقوق را ترمیم کنیم، شاید این یارانهها بتواند کمککننده باشد. میتوان این کمکها را در پوشش بیشتر هزینههای درمانی به بیمهشدگان ارائه کرد.در کل نباید سازمان از بخش رفاهی غافل شود، بلکه باید در این بخش ورود کند و بازخورد آن را مشاهده کند. چنانچه توزیع یارانه عادلانه و هوشمندانه باشد، میشود برای آن برنامهریزی داشت. ولی اگر عدالتی در میان نباشد و برنامهریزی وجود نداشته باشد کارآمد نخواهد بود. اصولا یارانه برای بخشی از جامعه استفاده میشود که توان لازم را در تامین هزینههای خود ندارد. به نظر میرسد چنانچه دولت با برآورد درست بخشی از کمکهای یارانهای را به تقویت بیمههای اجتماعی اقشار کمدرآمد اختصاص دهد، رفاه این قشر از جامعه موثرتر خواهد بود.
ایجاد رفاه در گرو تقویت بیمههای اجتماعی
آلبرت بغزیان
استاد اقتصاد
سیاستهای رفاهی امتحان خود را در کشورهای توسعهیافته، که اکنون دارای بالاترین شاخصهای رفاهی در دنیا هستند، پس دادهاند و مشخص شده که وزن سیاستهای مربوط به تقویت تامیناجتماعی از وزن سیاستهای حمایتی و یارانهای سنگینتر است. بدیهی است کسانی که دیگر توان تامین معیشت ندارند و درواقع هیچ مهارتی هم ندارند باید تحت سیاستهای حمایتی قرار بگیرند و در صورت لزوم یارانه دریافت کنند؛ اینها اکثرا کسانی هستند که آنها را تحت عنوان «بیخانمان» میشناسیم. آنها یارانه میگیرند البته نه به صورت نقدی، بلکه در قالب خدمات و کالا یارانه را دریافت میکنند. در کشورهای پیشرفته این افراد برای ناهار و شام سهمیه غذا و سرپناهی برای گذران شب دارند. البته سیستم به گونهای طراحی شده که فرد در صورت تواناشدن، از سیستم دریافت این خدمتها حذف میشود. این در حالی است که در سیستم یارانهای کشور ما بسیاری از افراد یارانهای را دریافت میکنند که به آن نیاز ندارند. بدتر اینکه چنین موضوعی در فرهنگ ایرانی کسی که نیازی به یارانه ندارد اما آن را دریافت می کند اصلا احساس بدی نسبت به خود ندارد و حتی در مواردی نوعی زرنگی و رندی تفسیر میشود و بار ارزشی منفی ندارد. در حالی که در سایر کشورها چنین رفتاری به نوعی ضدارزش تلقی میشود. از سوی دیگر سیستم تامیناجتماعی در این کشورها قویتر شده، به طوری که برنامه تامیناجتماعی در شعارهای انتخاباتی کاندیداها بسیار جایگاه مهمی دارد و هریک به دنبال ارائه سیستم بهتر و کارآمدتر است.در کشور ما نیز چنانچه دولت به دنبال ایجاد رفاه است باید سبد خدمات رفاهی را مشخص کند. چون مفاهیم آنچه در دنیا بهعنوان رفاه شناخته میشود با آنچه ما میخواهیم متفاوت است. در ایران یکی از اقدامات خوبی که در این زمینه انجام شده طرح تحول نظام سلامت است که بهعنوان یک قدم برای تامین رفاه جامعه گام بسیار خوبی است. اما نکته مهم در این میان برنامهریزی برای طرحهایی است که بتواند آنچه را شهروندان در قالب مالیات به دولت پرداخت میکنند، به سمت تقویت بیمههای اجتماعی هدایت کند.
چالشهای تامین اجتماعی رفع شود
جمشید پژویان
اقتصاددان
درحوزه رفاه اجتماعی، تامیناجتماعی پوشش و چتری حمایتی محسوب میشود که دامنه خدمات آن با اشکال مختلف ولی بسیار گسترده بسته به کشورهای مختلف متفاوت است. برای مثال در اروپا این پوشش بسیار قوی، عمیق و گسترده است اما در کشوری مانند آمریکا چندان گسترده و عمیق نیست. علاوه بر این، با انواع دیگری از بیمه روبهرو هستیم که هزینههای آن توسط خود افراد تامین میشود. به عبارتی، تشکیلاتی خصوصی هستند که با مشارکت خود افراد آنان را بیمه میکنند. این نوع بیمهها در واقع به صورتی میخواهند جایی برای پسانداز افراد باشند. چون افراد به دلیل ناآشنایی با سرمایهگذاری نمیتوانند از پسانداز خود یک نرخ بازدهی مناسب بگیرند. این سازمانها به دلیل آشنایی با قوانین تجاری با تهیه بستههای سهام و... این سرمایهگذاری را در قالب حقوق بازنشستگی، ازکارافتادگی و... به افراد برمیگردانند. اما بخشی از بیمههای اجتماعی هستند که توسط دولت ایجاد و حمایت میشوند که این نوع عمدتا در کشورهای اروپایی بهویژه اروپای شمالی وجود دارد.
در این سیستم شخص از قبل از تولد تحت پوشش تامیناجتماعی است تا بعد از مرگ. در اینجا دولت تمام هزینه را پوشش میدهد. اما این نوع از تامین اجتماعی نیاز به تعامل درست با دولتها دارد. از اینرو سازمان تامیناجتماعی در ایران با توجه به چالشهایی چون بدهی دولت به این سازمان و رفتن به سراغ بنگاهداری دچار مشکل شده است. بهبود وضعیت سازمان تامیناجتماعی نیازمند طرحی است که با کمک خبرگان حوزه اقتصاد و رفاه اجتماعی تدوین شود که مسلما زمانبر خواهد بود. اگر این طرح تا قبل از اینکه منابع نفتی و گازی به اتمام برسد اجرایی شود، میتواند اقدام بزرگی در جهت ایجاد رفاه پایدار در کشور باشد.
تقویت زیرساختهای اجتماعی از طریق سیاستهای مالیاتی مناسب
جعفر خیرخواهان
اقتصاددان
به طور کلی نمیتوان گفت که هریک از سیاستهای تقویت بیمههای اجتماعی یا کمک یارانهای بهتنهایی میتواند به شاخص رفاه در جامعه کمک کند، بلکه باید با یک مدیریت درست هریک از این سیاستها را در جای خود مدنظر قرار داد، چراکه از نظر من، باید سیاستهای رشد اقتصادی را در کنار کمک به محرومان ارائه کرد. نکته حائز اهمیت در این میان این است که هیچ سیاستی نباید بدون سنجش عواقب آن و تنها برای تبلیغات اجرایی شود، زیرا حتی در حد حرف، برخی تعهدات بهشدت برای جامعه از نظر ایجاد بار روانی، خطرناک است. در این میان اتخاذ سیاستهای رفاهی در کشورهای درحالتوسعه با توسعهیافته متفاوت است. در کشورهای درحالتوسعه، سیاستهای حمایتی و یارانهای پررنگتر است، ولی در کشورهای توسعهیافته بیمههای اجتماعی پرر نگ ترهستند و بیشتر تقویت میشوند. همچنین در هر کشور باید افراد زیرخط فقر از خدمات حمایتی و یارانهای برخوردار باشند و برای افراد غنی نیز سیاستهای مالیاتی مناسبی تدوین شود تا اخذ مالیات از آنها سبب تقویت زیرساختهای اجتماعی شود. درهرحال باید این نکته را مدنظر قرار داد که هرچه نقش بیمهاجتماعی پررنگتر و قویتر باشد ارائه خدمات به اقشار آسیبپذیر یا در معرض آسیب مانند بازنشستگان از استقلال بیشتری برخوردار و کمتر به دولت وابسته است.
تامین اجتماعی کارآمد نیازمند طراحی سیستماست
مهدی پازوکی
استاد دانشگاه علامه طباطبایی
مشکل اصلی در برنامهریزیهای کلان حوزه رفاهی در ایران، سیاستگذاری است. چنانچه دولت به دنبال رفاه اجتماعی است باید دو کار اساسی انجام دهد. نخست طراحی یک سیستم مالیاتی کارآمد که بتواند از کسانی که صاحب درآمد هستند مالیات بگیرد؛ درواقع این مالیات منبع درآمد برای هزینهکرد در بخش تامیناجتماعی است. منظور از تامیناجتماعی در اینجا نه سازمان تامیناجتماعی، بلکه دومین وظیفه اساسی دولتهای توسعهگراست که درواقع طراحی یک سیستم تامیناجتماعی کارآمد برای توزیع این درآمد است. در این بخش هم تجارب جهانی خوبی موجود است که نمونه آن کشورهای اسکاندیناوی مانند سوئد و نروژ است که درزمینه شاخصهای رفاه اجتماعی در جایگاه نخست جهانی قرار دارند. به نظر میرسد در دولت رفاه، چنانچه درآمد شما از حدی پایینتر بیاید، وظیفه دولت است که از طریق سیستم تامیناجتماعی به شما کمک کند؛ و چنانچه درآمد شما بالاتر از حد متعارف جامعه باشد، از شما مالیات بگیرد که این مالیات صرف هزینههای تامیناجتماعی میشود. بنابراین از لحظهای که فرد به دنیا پا میگذارد تا لحظه مرگ، تحت حمایتهای اجتماعی است. مشکلی که در کشور ما وجود دارد طراحی سیستم است. برای نمونه با وجود فقر در کشور، سیستم تامیناجتماعی بهشدت ناعادلانه است. برای مثال در حال حاضر یک زن میتواند از دو حقوق استفاده کند. یکی حقوق خودش و دیگری حقوق بازنشستگی همسرش که فوت کرده است، هیچ کجا در جهان اینگونه نیست. واقعیت این است که قوانین ما در این بخش بسیار قدیمی است. در حالی که میتوانیم قوانین را به گونهای اصلاح کنیم که یک فرد بتواند بین این دو حقوق یکی را که شرایط بهتری دارد انتخاب کند. از سوی دیگر، سازمانهایی مانند کمیته امداد و بهزیستی در کشور وجود دارند، در حالی که ما سیستمی در این بخش نداریم. از همین رو برای اتخاذ سیاستهای بخردانه تامیناجتماعی، رفاهی و خدمات در کشور نیازمند سیستم هستیم. ضرورت یک سیستم کارآمد از آنجا مشخص میشود که در حال حاضر تعداد بیمهشدگان تامیناجتماعی به اضافه بیمهشدگان خدمات درمانی از کل جمعیت کشور بیشتر است. این نشان از اشکال در سیستم است. میتوان با استفاده از فناوری اطلاعات، سیستمهای کارآمدی را برای مقابله با چنین مشکلاتی طراحی کرد.
ضرورت تعیین گروههای هدف سیاستهای حمایتی
رحمان سعادت
اقتصاددان
به نظر میرسد ضریب نفوذ بیمههای اجتماعی زیاد است، همانطور که دولت تدبیر و امید با طرح بیمه سلامت حجم عظیمی از مردم را تحت پوشش قرار داد و این حرکت بزرگی در حوزه سلامت است. در این میان ارگانهای حمایتی هم تاثیرات و نقش خود را دارند؛ اما دو نکته باید مد نظر قرار گرفته شود، یکی میزان حمایت است و دیگری میزان پوشش حمایتهای بیمهای. به نظر میرسد گرچه میزان حمایت از نظر سلامت اندازه کمی داشته، ولی گستردگی آن در جامعه بهویژه در دولت تدبیر و امید زیاد شده است، که این دو میتواند مکمل هم باشد و نیازهای مردم را برطرف کند. در زمینه سیاستهای حمایتی مانند یارانهها نیز باید دانست که واژه «یارانه» خود به معنی کمک کردن است و به کسانی باید کمک شود که نیازمند یاری هستند. باید گروههای هدف را تشخیص داد و طبیعی است که اگر یارانهها را اعم از مستقیم، غیرمستقیم، نقدی و غیرنقدی و حتی حمایتهای معنوی و مشاورهها به گروههای هدف اختصاص دهیم، اثرات بسیار و کارآمدی خواهد داشت. اما در این میان برخی مواقع خدماتی را به افرادی ارائه میدهیم که به آن نیازی ندارند و حتی ممکن است در برخی موارد باعث آسیب به آنها شود.
منبع:هفته نامه آتیه نو