تامین۲۴/این تشکلهای فعال، بازوی فکری سازمان تامیناجتماعی هستند که نقش مهمی در تصمیمات کلان سازمان تامیناجتماعی دارند. نمایندگان این تشکلها در گفتگو با آتیهنو از خواستههایشان سخن گفتهاند؛ از اینکه بهترین راه تعامل تشکلها با سازمان تامیناجتماعی چیست و اینکه چطور میتوان در این مسیر گام گذاشت. تشکلها صدای اقشار مختلف جامعه هستند که وجود این صداهای متنوع، نقشی بیبدیل در تصمیمگیر یها و تعیین خط مشیهای سازمان تامیناجتماعی دارد.
تشکلهای بازنشستگی به آینده امیدوار شد هاند
رئیس کانون عالی کارگران بازنشسته تامیناجتماعی
در حوزه بازنشستگان و مستمری بگیران سازمان تامیناجتماعی، مسائل و مشکلاتی در زمینههای معیشتی، درمانی و رفاهی وجود دارد. ازجمله میتوان به این موارد اشاره کرد: اجرای کامل قانون همسانسازی مستمریها، توجه به وضعیت مسکن بازنشستگان و مستمریبگیران، اجرای طرحهای حمایتی در زمینه معیشت بازنشستگان و مستمریبگیران، اجرای اصل سهجانبهگرایی و حضور نمایندگان بازنشستگان و مستمری بگیران در ارکان و تشکیلات مهم سازمان، حمایت از بیمه تکمیلی و بیمه عمر، اعطای تسهیلات بانکی مناسب، تکریم بازنشستگان در مراکز درمانی و بیمهای. طی سال ها تلاشِ کانون کارگران بازنشسته تامین اجتماعی در زمینه تحقق اهداف بازنشستگان، با تعامل خوبی که با سازمان تامیناجتماعی و سایر نهادهای مهم کشور مثل مجلس شورای اسلامی و دولت برقرار کردهایم، درصدد رفع این مشکلات هستیم. سازمان تامیناجتماعی دوران پرفرازونشیبی را از سر گذرانده، اما امیدواریم پس از استقرار دولت دوازدهم، ثبات، نظم و آرامش فعلی این سازمان تداوم داشته شود. درگذشته شکاف مدیریتی و اختلاف سایق در ردههای بالای سازمان با وزارت کار، ضربههای جبرانناپذیری بر پیکره تامیناجتماعی وارد کرد که خوشبختانه در دولت یازدهم برخی از نگرانیها برطرف شد. این همان قدم گذاشتن در مسیر صحیحی است که هرچه جلوتر میرویم به آیندهای روشنتر امیدوار میشویم؛ به طوری که این روزها تشکلهای بازنشستگی به آینده خود امیدوار شدهاند.
تعامل با تشکلهای کارفرمایی یعنی رونق تامین اجتماعی
قائممقام دبیرکل کانون عالی انجمنهای صنفی کارفرمایی ایران
با بررسیها و مطالعات کارشناسان طی حداقل یک قرن اخیر، تامیناجتماعی ابزاری برای تحقق امنیت و عدالت اجتماعی تلقی شده است. مفهوم تامیناجتماعی با رشد اقتصادی، عدالت اجتماعی، و کرامت انسانی پیوند خورده است و توسعه پایدار سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر کشوری با سطح کیفیت خدمات تامین اجتماعی در آن کشور رابطهای مستقیم دارد. تامیناجتماعی از حقوق اساسی انسا نهاست و عدم توجه به آن مشکلات عدیدهای را در یک جامعه به همراه خواهد داشت. مستفاد از مفاد مقاولهنامه شماره 102 سازمان بینالمللی کار، تامیناجتماعی بهمنزله حمایتی است که جامعه در قبال مشکلات اجتماعی و اقتصادی پدیدآمده به واسطه قطع یا کاهش شدید درآمد افراد بر اثر بیکاری، بیماری، بارداری، ازکارافتادگی، سالمندی، فوت و همچنین افزایش هزینههای درمان و نگهداری خانواده به افراد جامعه ارائه می شود.
خوشبختانه چگونگی برخورداری کلیه افراد کشور عزیزمان ایران از حمایتهای تامیناجتماعی هم در قانون اساسی و هم در اسناد بالادستی و هم در قانون و مقررات تامیناجتماعی در حد خوب پی شبینی و مصوب شده است، لیکن به نظر م یرسد به لحاظ عمدتا تنگناهای مالی و بعضا ضعف برنامهریز یها و اجرای نادرست یا ناقص برنامه ها، فاصله نسبتا زیادی با تحقق کامل برخورداری افراد از تامیناجتماعی مناسب داریم. تعامل بیشتر سازمان تامین اجتماعی با تشکلهای کارفرمایی و ازجمله نقش بیشتر کارفرمایان در برنامهریزی سازمان تامیناجتماعی و حضور موثرتر نمایندگان کارفرمایان و کارگران در ارکان سازمان تامیناجتماعی و حفظ حقوق قانونی کارفرمایان در قبال بازرسی ها، بدهیهای کارفرمایان، حوادث ناشی از کار، نقل وانتقال کارگاهها، رفع مشکلات پیمانکاران، مهلت پرداخت حق بیمه و ارسال لیست و جرایم تاخیر، شرایط تقسیط بدهی کارفرمایان و... میتواند درآمدهایسازمان تامیناجتماعی را اضافه کند تا از این طریق تنگناهای مالی این سازمان کمتر شود و توسعه بیشتر تامیناجتماعی و شادابی و امید نیروی کار را در بنگاههای اقتصادی شاهد باشیم.
ضرورت سیاستگذاریهای مدون در سایه استقلال نهادهای اجتماعی
رئیس کانون بازنشستگان تامیناجتماعی خراسان رضوی
تامین اجتماعی میتواند از ظرفیت کانون ها و تشکلها، برای تحقق اهداف مشترک، بهره بیشتری ببرد و قدرت و توان کانون ها را بهتر بشناسد. کانون ها و تشکل ها در جهت همگرایی و هم اندیشی بین کارگران، کارفرمایان و بازنشستگان با سازمان تامین اجتماعی و دولت نقشی جدی دارند.
اگر کانو نها در کنار تامیناجتماعی قرار بگیرند، این سازمان نیز از قدرت مضاعفی برخوردار میشود. تاکنون سازمان تامین اجتماعی ضربههای زیادی از قوانین مجلسها و تصمیمهای دولت ها خورده است، در حالی که اگر کانون ها به شکل گستردهتری در کنار این سازمان باشند، در چنین مواقعی با قدرتی که دارند، میتوانند قبل از تصویب هر مصوبه هزینهزا به راحتی با هماهنگی نمایندگان مجلس، از ضرر و زیان به سازمان تامین اجتماعی جلوگیری کنند. قدرت بیان مواضع و دفاع از منافع سازمان تامین اجتماعی و همچنین مطرح کردن چالشهایی که میتواند این منافع را به خطر بیندازد، ازجمله امتیازات تشکلهاست. وقتی در کل کشور یک صدا و یک مطلب از سوی تامین اجتماعی و تشکلها طرح میشود مطمئنا نتیجه مطلوبی خواهد داشت.یعنی تشکل ها در برخی شرایط میتوانند بسیار قو یتر و بهتر از مذاکرات خود سازمان نتیجه بگیرند. تاکنون از این قدرت ذاتی به طور کامل استفاده نشده و حتی در برخی مواقع این ظرفیت شناخته هم نشده است. زمانی تشکلها میتوانند از سازمان تامیناجتماعی انتظارات بالایی داشته باشند که قانون تامیناجتماعی مدون و پویا و مطابق با سیاستهای روز دنیا باشد. بخش درآمد و بخش هزینههای سازمان هم باید تعادل بیشتری نسبت به شرایط فعلی داشته باشد. تلاش برای افزایش سوددهی سرمایهگذاری های سازمان می تواند به افزایش رضایت تشکلها نیز منجر شود. اکنون تامین اجتماعی، منابع موردنیاز برای پرداخت هزینه های کارهای سخت و زیان آور را به سختی تامین میکند که در این حوزه نیز میتوان از کمک تشکلها برای حل مشکل بهره برد. هم در بخش معیشت و هم در بخش درمان، باید به بازنشستگان توجه بیشتری شود، به طوری که فرد بازنشسته به بیمه تکمیلی نیاز نداشته باشد. افزایش حمایتها میتواند کیفیت زندگی افراد بازنشسته را افزایش دهد.
در این مسیر میتوان از راهکارهای علمی ارائه شده از سوی تشکلهای بازنشستگی هم بهره برد، زیرا این تشکلها با چالشهای زندگی بازنشستگان کاملا در ارتباط هستند و به خوبی میتوانند در این مسیر، به تامین اجتماعی کمک کنند.
دستاوردهای اخیر نتیجه ثبات مدیریتی تامیناجتماعی است
بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور
سازمان تامیناجتماعی، بهواسطه گستردن چتر بیمهای برای بیش از 50 درصد جمعیت کشور، بزر گترین سازمان مردمی کشور تلقی میشود و حدود 15 میلیون بیمهشده اجباری و اختیاری و خویشفرمایی به امید دریافت خدماتی ازجمله درمان و بازنشستگی و ساخت فردایی بهتر حق بیمه میپردازند.
کارفرمایان و کارگران به خاطر تامین بیش از 90 درصد منابع درآمدی این سازمان، خود را مالکان واقعی این سازمان می دانند و دولت را به عنوان امین خود برای مدیریت آن قرار دادهاند. به باور خدماتگیرندگان و به دور از هرگونه اغراقی، بهواسطه ثبات مدیریتی که طی این چند سال بر این سازمان حاکمشده و مشهود است، کارفرمایان و کارگران انتظار دارند این سازمان در جهت کارآمدتر کردن خدمات خود و توجه به دغدغههای مالکان خود گامهای بیشتری بردارد. دغدغههای اصلی این جامعه کارگری و کارفرمایی، وجود بحران مالی بهواسطه بدهی حدود 130 هزار میلیارد تومانی دولت به سازمان تامیناجتماعی است که این موضوع بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، مشکلات سازمان را در تامین منابع جهت انجام تعهدات در پرداختها دوچندان کرده است. در چنین شرایطی سازمان تامیناجتماعی مجبور میشود برای تامین منابع خود به بازدهی شرکتهای گروه شستا چشم داشته باشد تا بتواند در تامین منابع خود، عدم تامین تعهدات دولت را جبران کند، ولی خروجیها نشان میدهد که بازدهی این شرکتها در تحقق اهداف سرمایهگذاری کافی نیست. در این صورت سازمان میبایستی برای انجام تعهدات به بازنگری و تعدیل در سبد ارائه خدمات خود و یا تامین نقدینگی خود از سیستمهای بانکی اقدام کند.
شواهد حکایت از آن دارد که در سال جاری این مورد مدنظر مدیریت سازمان قرارگرفته است که تعیین رقم 6 هزار میلیارد تومان هزینه مالی تسهیلات دریافتی کوتاهمدت از آن جمله آن است. دغدغه بعدی مالکان سازمان رعایت عدالت در ارائه تسهیلات به پرسنل سازمان و رعایت برابری با خدماتگیرندگان است و باید متناسب با تسهیلاتی که برای حدود 70 هزار نفر پرسنل این سازمان درنظر گرفته میشود در مقابل تسهیلات کافی برای حدود 15 میلیون بیمهشده اصلی است هم درنظر گرفته شود. اگرچه منابع درآمدی سازمان طی این چند سال افزایش دو سه برابری را تجربه کرده است، اما مصارف هم همین افزایش را تجربه کرده که در جمع جبری این دو موضوع تغییری را در مازاد منابع جهت سرمایهگذاری در آینده شاهد نبودهایم. در هر صورت، تلا شهای صورتگرفته در سازمان تامیناجتماعی قابلتقدیر است اما با اذعان به ثبات مدیریت طی چهار سال اخیر، که آمارها هم آن را تایید میکند انتظار خدماتگیرندگان، کارفرمایان، کارگران از یک تامیناجتماعی کارآمد این است که، نسبت به وصول مطالبات خود از دولت همانند پیگیری مطالبات خود از کارفرمایان اهتمام ویژهای داشته باشد و نیز برای افزایش راندمان و بازدهی شرکتهای سرمایهگذاری گروه شستا اقدام کند تا برای تامین تعهدات خود و پرداخت تعهداتش، دست نیاز به سوی بان کها دراز نکند. همچنین این سازمان باید برای کاهش مصارف خود اقدام کند، البته نه با کاهش سبد حمایتی خود بلکه با کاهش هزینههای جاری و سایر هزینههای قابلکاهش خود، تا عملکرد مثبتی را در تراز منابع بر مصارف از خود به جای بگذارد.
یک نهاد بیننسلی، قربانی تصمیمهای سیاسی نشود!
مشاور عالی مجمع نمایندگان کارگران ایران
سازمان تامیناجتماعی یک کلیت واحد شامل بیمه بازنشستگی، بیمه درمان و سرمایهگذاری است و این یکپارچگی و انسجام مالی، ساختاری و مدیریتی است که باعث شده تاکنون با وجود همه بحرا نها به حیات خود ادامه دهد. تعادل چرخه منابع و مصارف آن و تنظیم ورود یها و خروجیهایش بر این اساس استوار شده و تاکنون موفق بوده است و تغییر آن قطعا منجر به برهم خوردن تعادل آن میشود. سازمان تامیناجتماعی بر اصل سهجانبهگرایی شکل گرفته و قوام و دوام یافته است. طی یک دهه اخیر نقش کارگران و کارفرمایان در اداره ارکان عالی این سازمان کم شده و نقش دولت افزایش یافته است. برای رسیدن به سازمانی فعال و خدوم این رابطه باید برعکس شود. میزان حضور و تاثیرگذاری نهاد دولت در امور سازمان تامیناجتماعی بایستی در چارچوب اصول، قواعد و محاسبات و همینطور معطوف به منافع و مصالح واقعی نسل فعلی و نسلهای آتی بیمهشده و مستمریبگیران باشد.
بعضا در مقاطعی مداخلاتی در جهت اهدافی غیر از اهداف مندرج در قانون تامیناجتماعی صورت پذیرفته است که این سازمان را از حالت بنگاهی غیرانتفاعی و متعلق به صاحبان آن یعنی کارگران و کارفرمایان خارج کرده است. سازمان تامیناجتماعی یک دستگاه اجرایی دولتی نیست و منابع آن حقالناس است. دولتها و قوهمقننه طی ادوار گذشته در مواردی با اهداف مثبت دیگری نظیر تشویق ازدیاد جمعیت، بازسازی و نوسازی صنایع، ایجاد اشتغال، حمایت از برخی اقشار و البته بعضا اهداف سیاسی مصوباتی دادهاند که منجر به کاهش منابع و افزایش مصارف سازمان شده است. در حالی که بایستی بار مالی این قبیل تعهدات را طبق اصول، قواعد و محاسبات بیمهای برآورد کرد و قبل از اجرای طر حها به سازمان تامیناجتماعی پرداخت. متاسفانه با عنایت به بدهی بسیار زیاد نهاد دولت به این سازمان، این روزها شاهد طرحهایی نوظهور همچون طرح کارورزی، مهارتآموزی، استادشاگردی نوین و... هستیم که این نگرانی وجود دارد که ورودیهای این سازمان را دچار آسیب خواهد کرد. باید قبل از اجرای چنین طرحهایی توجه کرد هرگونه به هم ریختن توازن بین ورودیها و خروجیها به زمینگیر شدن این سازمان منجر میشود. طبق قانون تامیناجتماعی مصوب سال ۱۳۵۴، مطالبات سازمان تامیناجتماعی جزو دیون ممتازه است و بایستی در اولویت پرداخت مدیونین ازجمله نهاد دولت قرار گیرد. ولیکن طی ادوار گذشته آنقدر که به مطالبات بانکها و پیمانکاران وزارت نفت و نیرو و... حساس بودهاند، نسبت به پرداخت مطالبات سازمان تامیناجتماعی حساسیت به خرج ندادهاند. این دیون باید در اسرع وقت پرداخت شود. طی چند دهه اخیر قوانین و مقرراتی مثل بازنشستگیهای پیش از موعد تصویب شده است که صرف نظر از اینکه با اصول، قواعد و محاسبات بیمهای مغایر است، بار مالی زیادی برای سازمان تامیناجتماعی به دنبال داشته است. در حالی که باید نظارت و پایش صحیح اجرای قوانینی از این دست بهخوبی اجرا شود و با طرحی نظاممند باعث فرار بیمهای نشویم.
بیمهشدگان و مستمریبگیران سازمان تامیناجتماعی، صرفنظر از اینکه قشر زحمتکش و مولد جامعه هستند و نقش بهسزایی در پیشرفت کشور دارند، ایرانی و شهروند هستند و بایستی برخوردار از حقوق شهروندی باشند. اگرچه به خاطر نقش آنها در تولید کالاها و خدمات و... بایستی سهم بیشتری نصیبشان شود، اما متاسفانه در حال حاضر برخورداری نیروهای کشوری و لشکری و صندو قهای خاص در بخش عمومی و دولتی از بودجه عمومی )نفت و مالیات و...( بیش از مشمولین قانون تامیناجتماعی است و آنها محروم از منابع عمومی هستند، منابعی که هزینه همسانسازی مستمریها، افزایش سنواتی مستمریها، طرح تحول سلامت و... برای بیمهشدگان و مستمریبگیران کشوری، لشکری و... میشود. متاسفانه درگیر کردن این سازمان در مقولههای بعضا حمایتی و مواردی خارج از روح ماموریت این سازمان باعث ضعیف شدن پیکره این سازمان شده است، بهخصوص با تجمیع صندوقهای بازنشستگی ورشکسته و... که تعادل در مداخل و مخارج را بههمریخته است.
علاوه بر امنیت شغلی و تامین معیشت کارگران،ایجاد محیطهای استاندارد و حفاظتشده و ایمن برای کار از جمله وظایف کارفرمایان است و دولت نیز مکلف به نظارت بر رعایت آن است، اما متاسفانه مشاهده میشود که برخی کارگاهها فاقد ایمنی و استاندارد لازم هستند و کارگران دچار بیماریهای شغلی و یا حوادث ناشی از کار میشود و فقط خسارت این کار به کارگران و سازمان تامیناجتماعی تحمیل میشود؛ نظیر آنچه در پلاسکو و معدن زمستان یورت و... اتفاق افتاد.آیا میتوان اجازه داد کارگاه غیراستاندارد و ناایمن فعالیت کند و به جسم و روح کارگر خود خسارت وارد کند و فقط دلخوش به این باشیم که به او مستمری ازکارافتادگی و یا به بازماندگانش مستمری میدهیم؟ سازمان تامیناجتماعی و ذخایر و اندوختهها و سرمایههای آن، امانت و حقالناس و سرمایهای مشاع و بیننسلی است و نبایستی «حیاطخلوت» به حساب بیاید. در انتصاب ارکان تصمیمگیری و اجرایی آن بهویژه در حوزه سرمایهگذاری، انتخابها باید براساس شایستهسالاری و اصول حرفهایگرایی و تخصصمحوری انجام پذیرد. باید نظارتی درخور و پایشی مستمر و فراگیر به این مهم اختصاص یابد تا از خروج از مسیرکارشناسی و علمی جلوگیری شود.
اهمیت مشارکت بیمهشدگان در حوزههای تصمیمگیری
دبیرکل کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران
گفتمان متولیان و مسئولان سازمان تامین اجتماعی همواره این بوده که این سازمان یک مجمع بی ننسلی است که باید سرمایهگذاری و برداشت از سرمایهگذاری به گونهای باشد که خللی بر عملکرد این سازمان ایجاد نکند. در مقابل جامعه کارگری و نمایندگان کارگران نیز توقع دارند سازمان تامین اجتماعی تبدیل به مجموعهای نشود که از مال و سرمایه صاحبان اصلی آن، یعنی کارگران و کارفرمایان سوءاستفاده شود که خوشبختانه در مدیریت جدید گامهایی جدی برای جلوگیری از این تخلفات برداشتهشدهاست. مهمترین خواسته کارگران این است که با توجه به اینکه سازمان با سرمایه کارگران ایجاد شده و ادامه کار خواهد داد، کارگران در حوز ههای تصمیمگیری این سازمان نقش موثرتری داشته باشند.
امروزه کارگران و تشکلهای آنان از جزئیات فعالیت شرکتهای شستا، که وابسته به سازمان تامین اجتماعی هستند، اطلا ع کمی دارند که میتوان برای اصلاح آن گامهایی برداشت. اعضای هیئتمدیره میتوانند جزئیات بیشتری از عملکرد شرکتهای زیرنظر خود ارائه دهند تا کارگران از اوضاع این سرمایهگذاریها آگاهتر باشند. مهمتر اینکه توقع داریم در جمع اعضای هیئتمدیره و هیئت امنا، کارگران حضور پررنگتری داشته باشند و ضرورت افزایش نقش کارگران در تصمیمگیریهای کلان سازمان بیشتر دیده شود. این مهمترین خواستهای است که تشکلهای کارگری از سازمان تامین اجتماعی دارند.
انتظارات متقابل تشکلها و تامیناجتماعی، منطقی باشد
عضو هیئتمدیره کانون بازنشستگی تهران
نباید فراموش کرد که توقعاتی که تشکلها از سازمان تامیناجتماعی دارند، باید مطابق با تواناییها و امکانات این سازمان باشد. این مسئله به عکس هم صادق است. به این معنا که سازمان تامیناجتماعی نیز قطعا مطالبات و انتظاراتی از تشکلهای کارگری، کارفرمایی و بازنشستگی دارد که باید منطبق بر تواناییهای این تشکلها باشد.
سازمان تامیناجتماعی نیاز دارد که خدمتگیرندهاش، از مدیریت گرفته تا تمام ارکان آن در حوزههای مختلف، از تصمیمات قانونی اتخاذشده حمایت و تبعیت کنند.
این سازمان مردمی در چارچوب قوانین میتواند پاسخگوی انتظارات مردم باشد. سطح پاسخگویی سازمان در پاسخ به انتظارات و مطالبات خدمتگیرنده صد درصد نیست، اما مطلوب است. تشکل ها نیز باید دقت کنند که آیا انتظارات تشکلها در توان پاسخگویی سازمان تامیناجتماعی هست یا خیر؟
آیا دولت به مطالبات سازمان پاسخ مطلوب داده است؟ آیا تمام بدهیهای سازمان را پرداخت کرده است؟ وقتی برای این سوالات پاسخ مناسبی مطرح شد، م یتوان گفت سازمان تامیناجتماعی آماده برآورده کردن همه درخواستهای تشکلهاست. به همین دلیل است که معتقدیم انتظار تشکلها از تامیناجتماعی باید معقول و منطقی باشد. یک زمانی آرزوی بازنشستگان این بود که به موقع حقوقشان را دریافت کنند، که امروز این آرزو محقق شده است. همینطور پیشرفتی که در حوزه درمان صورت گرفته نیز آرزوی بسیاری از شرکای اجتماعی بود که خوشبختانه انجام شد. اگر همه نهادهای حاکمیت بپذیرند که سازمان تامیناجتماعی یکی از مولفههای رشد اقتصادی، رشد اشتغال، توسعه ساختارهای اقتصادی و رونق اقتصاد صنعتی و صادرا تمحور است، با نگاه دیگری از این سازمان مردمی حمایت میکنند.
تقویت سهجانبهگرایی درخواست مشترک تشکلها
عضو هیئتمدیره کانون عالی انجمنهای صنفی کارفرمایی ایران
سازمان تامی ناجتماعی به منظور رفاه حال کارگران و تضمین امنیتی کارفرمایان شکل گرفته است.
کارفرما پولی را بهعنوان حقبیمه برای کارگر پرداخت میکند تا کارگر، چه در دوران کار و چه در دوران بازنشستگی و یا ازکارافتادگی و بیکاری، در آسایش زندگی کند. درواقع در تمام دنیا سازمان تامین اجتماعی شکل می گیرد تا کسانی که توانمند هستند، پشتوانهای فکری و روحی برای کم توانها باشند. در راستای افزایش سطح خدمترسانی تامیناجتماعی و حمایت از تشکلها، نیاز است بروکراسیهای موجود در سازمان کاهش پیدا کند. همچنین نیاز است برای افزایش میزان رضایت کارگران و کارفرمایان، نفوذ دولت در سازمان تامیناجتماعی کاهش پیدا کند. البته این حق کارفرماست که در مدیریت منابع مالی سازمان تامیناجتماعی نقش داشته باشد و برای این منظور نیاز است کارفرمایان در شستا، که یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهای سازمان است، تاثیر مدیریتی جدی داشته باشند. تحقق کامل سه جانبهگرایی در مدیریت سازمان تامیناجتماعی، خلأهای مدیریتی این سازمان مردمی را کم خواهد کرد. تقویت سه جانبهگرایی درنهایت به نفع مردم ختم میشود و سطح ارائه خدمت به بیمهشدگان را ارتقا میبخشد.
شورای عالی تامیناجتماعی دوباره زنده شود
نایبرئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارفرمایی ایران
عمده تشکلهای کارگری، کارفرمایی و بازنشستگی همواره از سازمان تامیناجتماعی سه مطالبه اصلی دارند. یکی استقلال بیشتر این سازمان مردمی از دولت، دیگری تحقق س هجانب هگرایی در تمام سطوح تامیناجتماعی، و سومین مطالبه این است که شورای عالی تامیناجتماعی دوباره زنده شود. احیای شورای عالی تامیناجتماعی میتواند مطالبات کارگران، کارفرمایان و بازنشستگان را بدون فیلتر به گوش مسئولان برساند و درنتیجه
میتوان بیشتر امیدوار بود که موانع پیش روی این تشکلها از بین برود .لازمه تحقق این مطالبات این است که طرحی در قالب لایحه به مجلس ارائه شود تا به صورت قانون به اجرا درآید. حمایت قانونی برای احیای شورای عالی تامیناجتماعی درنهایت به نفع همه تمام خواهدشد. کارگران و کارفرمایان 91 درصد منابع سازمان تامیناجتماعی را تامین میکنند و درواقع، اصلیترین سرمایههای سازمان همین شرکای تامیناجتماعی هستند که باید قدر آنها را بیشتر بدانیم. به دلیل اهمیت این تشکلها نیاز است این تشکیلات نقش موثری در مدیریت سازمان داشته باشند و در تصمیمگیریهای حیاتی سازمان بیشتر به بازی گرفته شوند.
نقش کارفرماها در تامین اجتماعی پررنگترشود
عضو هیئت مدیره خانه صنعت، معدنو تجارت ایران
وقتی یک کارفرما، حق بیمه پرسنلش را به سازمان تامیناجتماعی پرداخت میکند، بهعنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت روی آن حساب میکند. البته نهتنها در دوران بازنشستگی به این سرمایه نیاز دارد، بلکه در طول فعالیت و کار نیز به خدماتی مثل درمان نیازمند است که از سوی سازمان تامیناجتماعی برآورده خواهد شد. بنابراین نیازاست مراکز درمانی در دسترس افراد بیمهشده قرار گرفته باشد و هزینهها به نحوی باشد که این افراد از پس آن برآیند. به عبارت دیگر، کارفرما به حق بیمههایی که برای پرسنل خود به سازمان تامیناجتماعی پرداخت میکند، بهعنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت برای تامین حقوق درخور یک فرد بازنشسته و همینطور رسیدگی به ازکارافتادگان و کسانی که درگیر اتفاقات حین کار شدهاند، نگاه میکند. کارفرما قلب اقتصاد سازمان تامیناجتماعی است و انتظار دارد وقتی برای یک سازمان تامین سرمایه میکند، در تصمیمگیر یها سهم تعیینکنندهای داشته باشد. اگرچه در چند سال اخیر سهم کارفرمایان در تصمیمگیریهای سازمان بیشتر شده، اما انتظار داریم این سهم افزایش پیدا کند.
معاون اداره کل فرهنگی اجتماعی بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی
مطالبات تشکلها از تامیناجتماعی در بخشهای مختلفی تقسیم میشود. اما اصلاح اساسنامه سازمان، طرح الحاقیه تبصره 3 به ماده 17 قانون ساختار نظام جامع رفاه تامیناجتماعی مصوب 21 اردیبهشت 83 ، و اصلاح برخی مواد قانون تامیناجتماعی ازجمله این مطالبات حیاتی است. همچنین تنقیح، تلخیص و تجمیع بخشنامهها و آییننامههای قانونی مرتبط با نحوه اخذ حقبیمه و پرداخت تعهدات و بهرهگیری مستمر از فناوری اطلاعات پیشرفته در امور سازمان در ارائه خدمات در جهت تسهیل امور مخاطبان از دیگر خواسته تشکلهاست. همینطور حفظ و صیانت از منافع و منابع سازمان و حفظ استقلال و یکپارچگی سازمان تامیناجتماعی، بهرهمندی از تجربیات تشکلها در صدور بخشنامههای فنی و رعایت مشتریمداری و تکریم در چارچوب ضوابط اسلامی هم از دیگر تقاضاهای برحق تشکلهاست.