فلسفه تشکیل وزارت رفاه با هدف حمایتی- امدادی و بیمهای در واقع توانمندسازی خانوارهایی بود که به طور طبیعی با چالشهای معیشتی و همچنین با کمبود خدمات رفاهی مواجه بودند. به عبارتی، مقوله اصلی که مدنظر دولتمردان وقت قرار گرفته بود نگاه حمایتی از زاویهای بود که بر پایه آن این گروه از شهروندان ضمن بهرهمندی از خدمات رفاهی در توسعه کشور نیز سهیم شوند.
تامین۲۴/این موضوع در امتداد برنامههای پنجساله و همچنین چشمانداز توسعه مد نظر قرار گرفته بود. حمایتی که در اینگونه برنامهها مورد توجه بود، استفاده حداکثری از ظرفیتهای بومی شهروندان آن مناطق برای اشتغالزایی بود و اینکه براساس کارآفرینی و بالفعل کردن ظرفیتها انتظارات حمایتی خانوارهای مورد نظر تحقق یابد.
بر این اساس، اقدامات حمایتی و بیمهای در پوشش سازمانها و نهادهای وابسته به وزارت رفاه و دیگر تشکیلات حمایتی انجام گرفت و تا حدودی نیز اجرای برنامهها با موفقیت همراه بود. به طور مثال تعیین یک بیمه پایه را میتوان در این باره مثال زد که موجب شد در حوزه سلامت خانوارهای تحت پوشش با کمترین مشکل مواجه شوند.
اما در دورهای شهروندان و گروههای هدف این وزارتخانه با نابرابری گسترده مواجه شدند و حمایتهای نهادهای پوششی نیز با چالش جدی روبهرو شد، به عبارتی حمایتها به نوعی از اهداف و برنامهها دور شدند و اینگونه نهادها و سازمانها دچار روزمرگی مفرط شدند.
در اواخر سال 89 که دولت وقت اجرای هدفمندسازی یارانهها را با پرداخت نقدی یارانه به مردم عملیاتی کرد، زنگ خطر گسترش بیعدالتی و کاهش سطح رفاه خانوارها و افزایش آسیبپذیری خانوارهای نیازمند حمایت یا همان دهکهای پایین درآمدی به صدا درآمد. اگرچه در ابتدای اجرای این برنامه، دولت دهم ضریب جینی را کاهش داد، اما در سالهای بعد همان موضوعی که کارشناسان درباره آن هشدار داده بودند، جامعه را با چالش جدی کمبود خدمات رفاهی و رکود تورمی مواجه کرد. بهگونهای که تورمی نزدیک به 45 درصد باعث شد درآمد خانوارها به میزان قابلتوجهی با کاهش مواجه شود. تصور کنید دهکهای پایین درآمدی که تحت پوشش نهادهای حمایتی بودند و این نهادها نیز بدون برنامه فعالیت میکردند با چه چالشهایی دست و پنجه نرم کردند. بعدها مشخص شد با پرداخت پول نمیتوان سطح رفاه خانوارها را افزایش داد و این نوع برنامهریزی درحقیقت خرید رفاه بود و به نوعی تبلیغات سیاسی محسوب میشد، چراکه نهتنها با اینگونه برنامهریزیها نمیتوان رفاه را محقق کرد؛ بلکه همانطور که شاهد بودیم این سیاست موجب از دست رفتن بسیاری از فرصتهای رفاهی و خدماتی از زاویه اشتغالزایی شد.
برای توانمندسازی خانوارهای دهکهای پایین درآمدی و شهروندان میبایست نگاه برنامهریزان، توسعهای و به دنبال ایجاد ظرفیتهای اشتغالزایی باشد که در برنامههای پیشنهادی دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه رفاه به آنها اشاره شده است. به عبارتی در کنار نگاه حمایتی، ایجاد اشتغال نیز در دستور کار قرار گیرد. البته نکته قابلتوجه این است که باید دولت دوازدهم در این زمینه در کوتاهمدت نگاه حمایتی خود را از طریق سازمانهایی نظیر تامیناجتماعی برای افزایش سطح رفاه اجتماعی توسعه دهد. چراکه برای ایجاد اشتغال نیازمند برنامه های بلندمدت و صرف زمان هستیم.
قطعا سازمان تامیناجتماعی در این زمینه میتواند نقش تاثیرگذاری ایفا کند؛ چراکه بخش عمدهای از شهروندان تحت پوشش این سازمان هستند. این سازمان که دو وظیفه مهم درمان و خدماتدهی به بازنشستگان و کارگران را برعهده دارد برای اینکه توانمندتر از اکنون حاضر شود باید با یک برنامهریزی مدون کارآمدتر ظاهر شود و بهرهوری خود را بیشازپیش افزایش دهد و برای تامین درآمد و انجام وظایف خود به بنگاهداری تنها در سطح کلان بپردازد.
منبع : هفته نامه آتیه نو
تامین ۲۴شکیل وزارت رفاه با هدف حمایتی- امدادی و بیمهایهفته نامه آتیه نو