تامین ۲۴/ زهرا کریمی، مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تاکید بر این موضوع معتقد است در صورتیکه تنها به زنان مهارتی آموخته شود و برای عرضه آن تولیدات در بازار فکری نشود، روند توانمندسازی ناقص خواهد بود و نتیجهاش روی آوردن افراد به دستفروشی در محلهایی همچون مترو میشود. او می گوید:گاهی طلاق و گاهی هم مرگ همسر دلیلیای است که موجب میشود برخی زنان مسوولیت سرپرستی یک خانواده را بر عهده گیرند. در کشور ما به دلیل اینکه بعد از طلاق یا مرگ همسر زنان کمتر ازدواج مجدد را تجربه میکنند و ترجیح میدهند ادامه زندگی را وقف فرزندانشان کنند، معمولا بعد از طلاق یا فوت همسر خودشان سرپرست خانوار باقی میمانند. اما دیگر سرپرستان خانوار دخترانی هستند که هیچگاه ازدواج نکردهاند و به دلایلی مانند فوت والدین از خواهر و برادران کوچکتر خود مراقبت و نگهداری میکنند که تعداد این زنان هم کم نیست. ما به تازگی آماری داریم از زنان مجردی که سرپرستی کودکی را بر عهده گرفتهاند. این زنان هم بخش دیگری از جامعه زنان سرپرست خانوار ما را تشکیل میدهند.»
زهرا کریمی ادامه می دهد:« وظیفه توانمندسازی زنان سرپرست خانوار بر عهده دولت است. گاهی این اشتباه رخ میدهد که برخی میپرسند زنان سرپرست خانوار چه تاثیری میتوانند بر تولید و اقتصاد کشور داشته باشند. به عقیده من این سوال درستی نیست چرا که این دولتها هستند که موظفند نقشی در زندگی این افراد ایفا کنند و آموزش مهارتهای لازم را به آنان بیاموزند. یکی از مهمترین وظایف دولتها در برابر اقشار آسیبپذیر حمایت و توانمندسازی آنها است. پس نباید این انتظار را داشته باشیم که آنها به کمک دولتها بیایند بلکه بالعکس این دولتها هستند که باید به کمک این افراد بیایند و آنها را از آسیبهایی که فقر برایشان به دنبال خواهد داشت محافظت کنند.»
مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید:« بحث توانمندسازی زنان باید ادامهدار باشد. گاهی ما آموزش و مهارت لازم را به این زنان میدهیم و امکانات تولید را هم در اختیارشان میگذاریم اما بازاری برای فروش تولیدات این افراد وجود ندارد. اگر توانمندسازی زنان ادامهدار باشد میتواند به خروج آنها از دایره فقر منجر شود. ضمن اینکه اگر این اتفاق به هر دلیل رخ ندهد یا نیمه کاره رها شود فقر از همان فرد به فرزندش سرایت میکند. همه ما میدانیم که فقر میتواند مسری و موروثی باشد. سرایت فقر یعنی سرایت آسیب اجتماعی، سرایت اعتیاد، طلاق، بیماری و...» او همچنین درباره نقش انجمن های غیردولتی هم می گوید:« قطعا در این مورد میتوان روی کمک کمپینهای اجتماعی حساب کرد.
همچنین NGOها و نهادهای اجتماعی در عرضه تولیدات میتوانند بسیار کارآمد و مفید باشند. گاهی این کمپینها با شناخت و معرفی برخی کالاها و بازار مربوط به آن درآمد پایداری برای زنان سرپرست خانوار به وجود میآورند. در واقع آن چیزی که زنان سرپرست خانوار به آن نیاز دارند همین درآمد پایدار است. تخصص در یک حرفه مشخص چیزی است که کمپینهای اجتماعی باید آن را دنبال کنند. گاهی NGOهای ما تلاش میکنند که با آموزش زنان سرپرست خانوار از آنها حمایت کنند. باید بگویم در این مورد تنها آموزش کافی نیست. شاید دادن آموزش و ابزار تولید شرط لازم باشد اما قطعا کافی نیست. یکی از مهمترین شروط برای کسب موفقیت در این حوزه شناخت و ایجاد بازار برای این افراد است. تا زمانی که بازار مشخص برای این تولید وجود نداشته باشد فرد مجبور میشود تولید خود را در مترو و گوشه خیابان عرضه کند و این یعنی ناقص ماندن روند حمایت و توانمندسازی.