
کارگری که کارآفرین شد!
سلطان حسین فتاحی از روستای کسلان میانه تا مدیریت یکی از کارخانههای بزرگ تولید لوازمخانگی کشور مسیر پرفرازونشیب و سختی را طی کرده است.
سلطان حسین فتاحی از روستای کسلان میانه تا مدیریت یکی از کارخانههای بزرگ تولید لوازمخانگی کشور مسیر پرفرازونشیب و سختی را طی کرده است.
تامین۲۴/ شاید کمتر کسی تصور میکرد کودکی که در چهارسالگی پدرش را از دست داده و عمویش سرپرست او شده، بتواند این چنین سرسختانه راه خود را به سمت موفقیت باز کند.
قصه زندگی یک کارگر
داستان زندگی سلطان حسین فتاحی، بنیانگذار و مدیر شرکت تولید لوازمخانگی «امرسان»، از سال 1336 در روستای کسلان شروع شد. خودش میگوید: «پس از فوت پدرم، عمویم که ارتشی بود سرپرستی من را پذیرفت و من ناگزیر از کوچ دائم به شهرهای مختلف شدم.» این جابهجاییها او را از میانه به اصفهان و نائین و مراغه برد تا اینکه در بازگشت به میانه فرصتی فراهم میشود که وارد هنرستان فنی وابسته به شرکت آزمایش شود.
صبحها کارگری و عصرها تحصیل میکرد. کار کردن مانع درس خواندن او نشد و سرانجام با وجود همه سختیها موفق به دریافت مدرک سیکل فنی از هنرستان شد. کار خود را در کارخانههای الکترولوکس، ارج و ساراول ادامه میدهد، تا اینکه پس از گرفتن دیپلم و پایان سربازی دوباره به ساراول برمیگردد. فتاحی در این دوران که مصادف با زمان جنگ بود، همچون بسیاری دیگر از مردم آن روزگار، در ساعات خارج از کارخانه، کار دومی برای خود دستوپا کرده بود و خدمات فنی ارائه میداد.
در همین ایام است که با توجه به کمبودها و نیازهایی که در آن زمان وجود داشت،تلاش میکند با تولید یخچال نیاز شدید بازار به این محصول را رفع کند. گرچه در این راه بسیاری او را ناامید میکردند و میگفتند ساخت این وسیله نیازمند تجهیزات و امکانات زیاد است و او نمیتواند از پس آن بربیاید. اما او راهی را برمیگزیند که بعدها به الگوی موفقیت تعدادی از علاقهمندان به حضور در این عرصه تبدیل میشود. طرح او برای شروع کار همان چیزی بود که آن را تولید بدون کارخانه مینامند. درواقع در آن زمان او بر اساس شناخت درست واقعیتهای موجود و اشتیاق فراوانی که برای باز کردن راه تولید داشت، شیوهای اجرایی را برگزید که امروز در دستور کار شرکتهای موفق دنیا قرار دارد و بهمنزله یکی از روشهای کوچک و چابکسازی ساختاری مورد توجه و استقبال فراوان است.
سلطان حسین چگونه راهش را پیدا کرد؟
فتاحی که کارگاه مناسبی برای کار نداشت، به مدت 10 روز یک کارگاه کابینتسازی را، در خیابانی که معروف به کوکاکولا بود، با همه تجهیزات اجاره میکند، سپس با بهکارگیری تعدادی کارگر ماهر 12 یخچال با طرحی که خودش داشت تولید میکند. سپس همین تولیدات را در فروشگاهی به نمایش میگذارد. به این ترتیب بدون داشتن کارخانه، اولین یخچال را برای عرضه آماده میکند و موفق میشود در مدت کوتاهی 10 یخچال را به فروش برساند.
مسیری که از یک کارگاه اجارهای موقت شروع شده بود بهخوبی ادامه یافت و در طی یک سال، او به تهرانپارس و سپس جاجرود نقلمکان کرد و تولیداتش را به ماهیانه 10 عدد رساند. این حجم از تولید در سال 1368 با تاسیس کارخانه به روزانه هزار عدد از انواع مختلف یخچال رسید. اما سالهای بعد با رسیدن موج جدید تحریمها و مشکلات داخلی، کارخانه او با رکود در تولید و بینظمی در تامین منابع مالی مواجه شد و بدهیهای کارخانه باعث چند روز بازداشت شود.
فتاحی میگوید: «نباید از شکست ترسید، هر شکستی درسی برای موفقیت بیشتر است. من پس از مشکلات سال 1388 متوجه شدم که باید ساختار کارخانه را مدرن کنم و از تخصصهای مختلف بهره ببرم. تا آن زمان همهچیز مبتنی بر تواناییهای خودم بود اما گسترش کار نیاز به استفاده از امکانات و تواناییهای جدید داشت. در این مقطع موفق شده بودم لیسانس مکانیک و همچنین لیسانس مدیریت بگیرم و میدانستم که برای ادامه کار باید برنامهریزی دقیق و علمی داشت. بزرگ شدن کسبوکار نیازمند برنامهریزی علمی و استفاده از فناوریهای روز است. برای همین معماری سازمانی شرکت را از پایه تجدید کردم و با تامین تجهیزات جدید مبتنی بر فناوری روز و استفاده از افراد با تخصصهای لازم، سازمان کاریمان را بهبود دادم. درنتیجه این تغییرات بود که در موج چهارم تحریمها، موفق شدیم مسیر تولید و تداوم توسعه را ادامه دهیم».
کارآفرین از نگاه کارآفرین
«بروز تغییرات اساسی چون تغییر ترکیب جمعیتی، جنگ، تغییرات بزرگ فناوری، و... فرصتهایی طلایی برای کارآفرینان ایجاد میکند. درواقع اگر افراد بتوانند این تغییرات را درک کنند و برای استفاده از شرایطی که این نوع تغییرات فراهم میکند آماده شوند، میتوانند کسبوکارهای مناسب و موفقی ایجاد کنند. من در شرایط خاص زمان جنگ برای رفع نیاز شدید به محصولات خانگی کارم را شروع کردم، به دنبال تولید با حداقل امکانات بودم. معتقدم که میتوان راهی را شروع کرد و با حرکت گامبهگام به سمت توسعه آن پیش رفت.» این اعتقاد فتاحی است. اعتقادی که در طول زندگی کارآفرینیاش به آن پایبند بود. این کارآفرین بر این باور است: «وقتی فردی به دنبال ایجاد یک کسبوکار جدید است باید بر اساس یک الگوی عملی و از جایی که هم با علایق و هم با توان و تجربهاش سازگار است شروع کند. به این ترتیب میتوان کاری را شروع کرد و پیش برد به گونهای که برای سایرین تبدیل به الگو شود. باید به دیگران فرصت ادامه راه را داد. ایجاد کسبوکار بر اساس علاقه و پشتکار و شناخت نیازهاست اما کارآفرین باید بداند که کسبوکار پس از بلوغ و رسیدن به مرحله ثبات، نیازمند تحول و ارتقاست.
اگر کسبوکاری از ادامه رشد و توسعه بازبماند شکست میخورد بهویژه در دنیای امروز که فناوریهای مختلف روزبهروز ایجاد میشوند و زمینههای جدیدی را به وجود میآورند. یک کارآفرین برای ادامه موفقیت باید از مشاوران و متخصصان مناسب بهره ببرد و از شکستهای خود بیش از همه بیاموزد. نباید بهسرعت سرخورده و ناامید شد. همچنین باید با قناعت و تلاش کار را پیش برد. شما پس از یک دوره که تلاش میکنید مشتریان را به استفاده از خدمات یا محصول خود علاقهمند کنید، وارد مرحلهای میشوید که مشتریان به سمت شما میآیند. در این مرحله است که کسبوکار شما میتواند بهسرعت رشد کند».
فتاحی امروز با تجربیات زیادی که از شکستها و موفقیتهای قبلی خود آموخته بر موضوعاتی همچون داشتن چشمانداز، برنامه بلندمدت، برنامهریزی عملیاتی، و استفاده از مشاوران کارآمد تاکید میکند که کارآفرینان برای دستیابی به موفقیت در کنار پشتکار و تلاش و اشتیاق، باید خود را در این زمینهها نیز آماده سازند. او معتقد است: «کارآفرینان موفق باید درک درستی از شرایط موجود و تحولات پیش رو داشته باشند تا بتوانند خود را برای رشد و پیشرفت مداوم آماده سازند».
منبع : هفته نامه آتیه نو