سومین اقتصاد جهان با داشتن تولید ناخالص داخلی حدود ۵ هزار میلیارد دلاری و سرآمدی در میان کشورهای آسیایی از این نظر بعد از چین و پیشبینی قرار گرفتن جزو ۱۰ اقتصاد برتر در سال ۲۰۵۰، سرزمین آفتاب تابان است.
تامین ۲۴/سرزمینی که با واقع شدن در نیمکره شمالی به رغم جزیرهای بودن، از فرهنگی کهن و سابقهای دیرین در میان کشورهایی است که در جهان حضوردارند.این کشور با جمعیتی حدود 127 میلیون نفر که نبض تکنولوژی برتر جهانی را در دست گرفته است در بستری از نوآوری و رشد اقتصادی قرار دارد. عمدهترین هزینههای این کشور مختص رفاه اجتماعی است که حدود 33 درصد از کل بودجه 880 میلیارد دلاری آن در سال 2016 است. کشور ژاپن با داشتن 779 دانشگاه دولتی و غیر دولتی حدود 286هزار دانشجو تا سال 2016 داشته است.
این کشور علاوه بر دانشگاه، کالجهای فنی زیادی هم دارد. کشوری که در جنگ دوم جهانی در جبهه متحدین قرار گرفت و شکست خورد امروزه یکی از سه کشور برتر جهان در حوزه رفاه اجتماعی و اقتصادی است. این تولد دوباره و پیشرفت برای کشور ژاپن تصویری دیگر از زندگی را برای مردمان این کشور ایجاد کرده است. کشوری که به دلیل شرایط جغرافیایی به طور مداوم با پدیدههای طبیعی (زلزله، سونامی و...) روبهروست قادر است همچنان در میدان رقابت اقتصادی و رفاه اجتماعی گوی سبقت را در اختیار داشته باشد. نرخ رشد منفی جمعیت دراین کشور که در حدود سه صدم درصد است بسیاری از برنامه ریزان و محققان اجتماعی را به تمرکز بر مردمان این کشور واداشته است. کشوری که نرخ امید به زندگی برای زنان در آن 86 سال و برای مردان 79 سال است. اما دو چیز درژاپن برای مشاهده قابل تأمل است؛ نخست آنکه با توجه به ظرفیتهای کلان اقتصادی این کشور فاصله فرهنگی در این کشور میان زنان و مردان و رویکرد جامعه درآن به روشنی قابل مشاهده است.
ژاپن در رتبهبندی مجمع جهانی اقتصاد از منظر شاخص شکاف جنسیتی در سال 2015 در میان 145 کشور در رتبه101قرار گرفته است. (گزارش مجمع جهانی اقتصاد 2015). این رتبه برای کشوری که اقتصادی برتر را تجربه میکند و از سطح رفاه اجتماعی متناسبی برخوردار است قابل تأمل است. بر اساس تصمیمهای دولت ژاپن نرخ مدیریتی زنان از سال 2014 که دولت جدید این کشور روی کار آمده باید به 30 درصد برسد. این شکاف که بر مبنای حضور 5 وزیر زن در دولت است بیانگر وجود شکافی عمیق میان تئوریهای مبتنی بر توسعه در جهت توسعه متوازن است. این کشور رتبهاش در تعداد زنان عضو پارلمان 122است وحدود 9 درصد کرسیهای پارلمان را به زنان اختصاص داده است درحالی که نرخ متوسط مشارکت زنان در پارلمان بر اساس سازمان IPU22 درصد است.
زنان ژاپنی به رغم طی مدارج بالای تحصیلات و حضور63 درصدی در بازار کار همچنان از شکاف جدی جنسیتی در این حوزه رنج میبرند. شکاف جنسیتی که امروزه بر مبنای چهار شاخص (مشارکت سیاسی، مشارکت اقتصادی و نرخ بهداشت و سلامت و نرخ باسوادی) سنجیده میشود نقطه تمرکز بسیاری از تحلیلگران است.
برخی محققان ژاپنی (سخنرانی در اجلاس13 فوریه مشترک ایران – ژاپن در شهر توکیو) با اشاره به این شکاف معتقدند چند گزاره در خصوص ژاپن نیازمند بررسی بیشتر است؛ نخست آنکه زنان ژاپنی همچنان درگیر سنتهای مرد سالارانه به جای مانده از رویکرد فرهنگی سنتی هستند و دوم آنکه آنان برای گریز از این تفکر ترجیح میدهند از تشکیل خانواده دور بمانند یا آنکه در صورت تشکیل خانواده از داشتن فرزند خودداری کنند. فرهنگ به جای مانده از تفکر مرد سالاری در ژاپن موجب شده که به رغم درصد اشتغال بالای آنها(در سطح 60 درصد) همچنان در صورتی که که صاحب فرزند شوند از ادامه اشتغال خودداری می کنند. نرخ رشد منفی جمعیت دراین کشور تأکیدی بر این یافته است. به اعتقاد پژوهشگران شرکت کننده در این نشست آنها با ارائه آمارهای متعدد و بیان شکاف موجود جنسیتی بخصوص رتبه 111 این کشور در میان 144 کشور در سال 2016 معتقدند توسعه یافتگی اقتصادی ژاپن نتوانسته شکاف جنسیتی آنها را برطرف کند. دراین راستا رفرم دولت جدید ژاپن از سال 2013 تا کنون توانسته تعداد شاغلین زن را یک ونیم میلیون نفر افزایش دهد.
به اعتقاد تحلیلگران بینالمللی مشارکت بیشتر اقتصادی زنان بر اساس پیشبینیهای صورت گرفته میتواند تولید ناخالص این کشور را نیز13 درصد افزایش دهد. اما این همه نیازهای ژاپن برای کاهش شکاف نیست!به نظر میرسد این کشور نیازمند آن است که تعداد مدیران زن را در بخش های صنعتی و اقتصادی نیز افزایش دهد. دراین خصوص آکیه آبه همسر نخستوزیر در ادامه طرح مشارکت بیشتر زنان در اقتصاد به تلاش دولت به اشتغال 30 درصد مدیریت ها توسط زنان تأکید کرده و از شرکتهای بزرگ صنعتی این کشور درخواست کرده که از مدیریت زنان بهره بیشتر بگیرند. هم اکنون نرخ اشتغال مردان در ژاپن حدود 80 درصد است.
دراین میان توجه به این نکته نیز قابل تأمل است که زنان ژاپنی در بستری از وابستگیهای فرهنگ مردسالارانه حاکم براین کشور و از سوی دیگر رشد شتابان اقتصادی کشورشان قرار گرفتهاند که امکان عبور از آن، وابسته به اصلاحات سیاسی – فرهنگی از یک سو و ایجاد تغییر در فرهنگ از طریق نهادهای فرهنگ ساز نظیر آموزش و پرورش و رسانهها هستند.46 درصد از شاغلان زن بعد از بارداری یا تولد فرزندشان از کار باز میمانند، این مهم که از سوی پژوهشگران ژاپنی در این نشست ارائه شد مؤید این مهم است که سازمانهای اقتصادی و صنعتی ژاپن قادر به ارائه خدمات لازم برای ادامه کار زنان نیستند. این رقم همچنین بیانگر این رویکرد است که زنان ژاپنی به دلیل بالا بودن هزینههای مراکز نگهداری از فرزندشان و عدم اعتماد لازم به آنها ترجیح میدهند که خود از فرزندشان نگهداری کنند. دراین راستا عدم همکاری همسران در نگهداری از فرزند با توجه به فرهنگ مرد سالارانه این کشور موجب تقویت این رویکرد شده است. این محققان همچنین با اشاره به بهبود شرایط پس ازاجرای طرحهای اصلاحی میگویند. بر اساس آخرین نظر سنجیها برای نخستین بار 50 درصد از مردم معتقدند زنان باید به کارشان ادامه دهند.آنها این را تحول بزرگی در مشارکت زنان در جامعه میدانند. به اعتقاد آنان جامعه ژاپن به این جمعبندی رسیده است که زنان باید مشارکت اقتصادی مؤثر داشته باشند و بارداری و تولد فرزند نباید مانع ادامه کار آنها شود.
از این رو به نظرمی رسد رویکرد اتخاذ شده توسط مردم برگرفته از شکافی است که میان توسعه فرهنگی اجتماعی در حوزه زنان به رغم توانمندی اقتصادی این کشور ایجاد شده است.ورود حاکمیت برای ایجاد مشوقهای لازم به بخش خصوصی (مدل اقتصادی کشور ژاپن بازار آزاد است) و طراحی مدل ورود دولت برای ایجاد تسهیلات جهت بقای مشارکت اقتصادی – سیاسی زنان از یک سو و ارتقای آنها از سوی دیگر الگویی است که ژاپن برای کاهش شکاف جنسیتی و پر کردن خلاءهای ناشی از کمرنگی توسعه فرهنگی – اجتماعی در این کشور به وجود آورده است. این مهم رویکرد تازهای را نیز نسبت به الگوهای توسعه به ذهن متبادر میکند که نسخه توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی به تنهایی قادر نیست به توسعه متوازن اتصال پیدا کند و کشورهایی که دارای باورهای فرهنگی عمیقی هستند نیازمند ارائه مشوق هایی خاص برای ایجاد تسهیلات در فرآیند ورود به توسعه متوازن هستند.
برخی صاحبنظران با تأکید بر طی دوره سخت پس از جنگ جهانی دوم این کشور و اشغال نسبی آن توسط امریکا معتقدند شاید یکی از دلایل عدم ارتقای مشارکت زنان و وضعیت زنان در جامعه ژاپن تلاش برای حفظ هویت فرهنگی بوده است. این مهم شاید بتواند به عنوان دلیلی مؤثر برای وجود این شکاف باشد اما نکته مهم این است که ارزیابی مجدد تئوریهای توسعه الزامی جدی است.ژاپن به رغم همه جذابیتهای تکنولوژیکی و اقتصادی که الگویی برجسته برای بسیاری از کشور هاست در حوزه زنان با چالش های جدیروبه روست، چالش هایی که شاید نظیر آن در کشورهایی مشاهده شود که رویکرد فرهنگی پدرسالاری و مرد سالاری در آنها به دلایل متعدد همچنان پابرجاست.