تامین ۲۴/ در میان مواد و تبصرههای این پیشنویس، ماده مربوط به بازنشستگی پیش از موعد زنان بدون قید سنی با ۲۰ سال سابقه کار، در بین کارشناسان رفاه و تامیناجتماعی، نگرانیهایی جدی ایجاد کرده است.
این ماده به دنبال خود سیلی از نظرات کارشناسی را درباره تبعات اقتصادی و اجتماعی آن به راه انداخته چراکه نظیر موارد مطرحشده در این ماده الحاقی، در سالهای گذشته سازمانهای بیمهگر اجتماعی را متحمل آسیب و ضررهای زیادی کرده است و بیم این میرود که منابع و منافع سازمان تامیناجتماعی و دیگر صندوقهای بازنشستگی، بار دیگر از محل بازنشستگیهای پیش از موعد در معرض آسیب قرار گیرد. در این بین تعدادی از نمایندگان مجلس حامی قانونی شدن این مصوبه هستند و چشمانتظار تایید شورای نگهبان. بهزعم این عده از نمایندگان، بازنشسته شدن پیش از موعد از حقوق واقعی زنان است، تا جایی که سهیلا جلودارزاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس دهم در گفتوگو با آتیهنو آن را یک گام در جهت حمایت از بانوان شاغل کشور میداند. با او همچنین در رابطه با ابعاد مختلف این مصوبه و تاثیراتی که بر کیفیت و کمیت اشتغال زنان و نیز هزینههایی که بر دوش صندوقهای بازنشستگی میگذارد گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
در آخرین گزارشهای رسیده از فعالیت نمایندگان مجلس شورای اسلامی در رابطه با لایحه برنامه ششم توسعه، از الحاق مادهای در خصوص بازنشستگی پیش از موعد برای زنان دارای 20 سال سابقه کار بدون در نظر گرفتن شرط سنی، باخبر شدیم. بر اساس چه سیاستی این موضوع به شکل یک ماده به این لایحه پیوست شد؟
با توجه به جایگاه خاصی که خانواده در جامعه اسلامی ایران دارد و وقتی که زنان به فرزندپروری و مدیریت منزل اختصاص میدهند، طبیعی است که زنان در سنین خاصی از فعالیتهای شغلیشان احساس کنند لازم است به خانه برگردند و دیگر کار نکنند. البته این موضوع جدیدی نیست و سالها پیش برای پاسخگویی به همین نیاز بود که قانون بازنشستگی زنان با 42 سال سن و 20 سال سابقه مطرح و در قوانین تامیناجتماعی جای گرفت. در این بین، در حق عدهای از خانمها که مشمول این قانون نمیشدند، اجحاف میشد. یعنی کسانی که کارمند دولت اما تحت پوشش بیمه تامیناجتماعی بودند مشمول این قانون نمیشدند. درواقع مادهای که در خصوص بازنشستگی پیش از موعد زنان به لایحه برنامه ششم اضافه شد برای سراسری کردن این قانون و رفع تبعیض در مورد اجرای آن بین زنان شاغل بود.
به نظر میرسد در خصوص این ماده و شرایط آن توافقی بین نمایندگان مجلس وجود ندارد. مثلا یکی از خانمهای نماینده مجلس که از موافقان این طرح هم هستند و رئیس فراکسیون اشتغال و کارآفرینی مجلس، از شرایطی چون در عسر و حرج بودن، داشتن فرزند معلول و یا زیر شش سال و... صحبت کردند که بهعنوان شرایط و تبصره قرار است به این ماده الحاقی پیوست شود.
ایشان احتمالا موضوع را اشتباه بیان کردهاند و دچار خلط مبحث شدهاند. آن چیزی که ایشان درباره آن صحبت کردند به برنامه ششم کوچکترین ربطی ندارد و مربوط به یکی از مصوبات مجلس قبل بود که از شورای نگهبان برگشت و ما باید آن را اصلاح میکردیم. یعنی مصوبهای که به سبب آن خانمهای کارمند یا کارگری که یک یا دو بچه معلول یا زیر شش سال داشته باشند میتوانند یک ساعت زودتر از بقیه کارمندان و کارگران به منزل بروند.
درباره برنامه ششم توسعه، میفرمایید خانمها به خاطر اهمیتی که به خانواده میدهند باید زودتر بازنشسته شوند و به خانه برگردند و درواقع آن را نوعی برنامه حمایتی از نهاد خانواده میدانید. اما آمار و تجربه نشان میدهد بسیاری از خانمهایی که با استفاده از بازنشستگی پیش از موعد در سنی که هنوز توان کار کردن دارند بازنشسته میشوند، نهتنها به خانه برنمیگردند بلکه از طریق بازار کار غیررسمی به چرخه کار برمیگردند منتها این بار بدون بیمه و مزایا و بهعنوان نیروی کار ارزانتر.
از نظر قانون کسی که بازنشسته میشود نباید دوباره مشغول به کار شود، چون خلاف است.
اما این قانون نقض میشود زیرا پیوست فرهنگی و اجتماعی لازم برایش تعریف نشده است. تحقیقات نشان میدهند که بسیاری از بازنشستگان چه زن چه مرد، دوباره به بازار کار برمیگردند...
اگر شما فرصت شغلی خاصی میشناسید که این بازنشستگان جذب آن شوند، به ما هم معرفی کنید که اربابرجوعهایمان را برای کار به آنجا بفرستیم. ببینید اول اینکه دولت باید استخدام دوباره کسی را که بازنشسته شده ممنوع کند. دوما ما در جامعه این قدر فرصت شغلی نداریم که بازنشستهها مجالی برای بازگشت به چرخه کار بیابند. سوما مجلس باید به وظیفهاش یعنی پاسخگویی به نیازهای بهحق مردم عمل کند. یعنی خانمی که ازدواج کرده و بچه دارد، و به خاطر نگهداری و مراقبت از بچهاش میخواهد کارش را رها کند باید شرایط بازنشسته شدنش فراهم باشد.
یعنی منظورتان این است که این ماده الحاقی فقط شامل خانمهای متاهل میشود؟
نه. این مادهای که تصویبشده در مورد همه خانمهایی است که 20 سال سابقه کار دارند، بدون شرط سنی و قید متاهل و مجرد. منتظریم ببینیم شورای نگهبان در مورد متاهل و مجرد بودن ایرادی به آن وارد میکند یا نه. اگر شورای نگهبان مخالفت کرد، تغییرش خواهیم داد.
از منظر اشتغال زنان، آیا قوانینی که میتواند زنان را در اوج باروری تجربیات حرفهایشان، از محیط کاری دور کند، کارفرمایان را از استخدام نیروی کار زن بازنمیدارد؟
خیر. این قانون برای کارفرمایان از این حیث مشکلی پیش نمیآورد، میدانید چرا؟ چون در حال حاضر برخی کارخانهها نیروی خانم استخدام میکنند اما بعد از چند وقت نیروهای فعلی را با نیروهای جدید جایگزین میکنند و در این چرخه دختران جوان زیادی با تنها یک سال کار کردن بیکار میشوند. یعنی میخواهم بگویم برخی کارفرمایان خودشان ضداشتغال زنان حرکت میکنند و منتظر اینگونه مصوبات نخواهند ماند.
یعنی قبول دارید که این مصوبه ضداشتغال زنان است؟ شما در این سالها یکی از پرکارترین فعالان کارگری بودهاید و از منافع کارگران و صندوق بیمه آنان یعنی سازمان تامیناجتماعی دفاع کردهاید. ماده الحاقی در مورد بازنشستگی پیش از موعد زنان با 20 سال سابقه، از نظر بسیاری کارشناسان ممکن است موجب تحمیل فشار به منابع این صندوق بیننسلی شود. بیمهشدهای که 20 سال بیمه پرداخته است به یکباره به جمع مستمریبگیران اضافه میشود و قرار است بیش از 40 سال از این صندوق که دچار مشکلات جدی در تامین منابع است، مستمری دریافت کند. فکر نمیکنید تصویب چنین قوانینی، خطری جدی برای تعادل این سازمانهای بیمهگر محسوب میشود؟
سازمان تامیناجتماعی باید آمار دقیقی از پیامدهای احتمالی این مصوبه به نمایندگان حامی این طرح میداد. در مجلس کسی در این باره حرفی نزد. ما هم همیشه از منافع سازمان دفاع میکنیم لذا اگرچه این مصوبه، یک مصوبه لحظه آخری بود ولی سعی کردیم طی آن لطمه جدیدی به سازمان نخورد. درمجموع هم جای نگرانی نیست. اولا متقاضیان این بازنشستگی تعدادشان کم است و دوما همه زنان دارای 20 سال سابقه کار، داوطلب اجرای این مصوبه در مورد خودشان نیستند. زنی که بچههایش بزرگ شده و سروسامان گرفته باشند و در خانه بیکار باشد که نمیخواهد خودش را زود بازنشسته کند، آن هم وقتی تنها قرار است معادل 20 روز حقوق مستمری بگیرد. اگر پیامدهای آن واقعا قابلتحمل نباشد، پس از برگشت از شورای نگهبان آن را اصلاح خواهیم کرد؛ اما مطمئن باشید که فایده آن بیش از ضررهایش خواهد بود. علاوه بر این بنا بر گزارش دکتر ربیعی، وزیر محترم کار، تنها در سال گذشته حدود 100 هزار اخراجی زن داشتیم. به این ترتیب آمار زنان شاغل، از 300 هزار نفر به 200 هزار نفر رسیده است. در یک سال 100 هزار نفر با پرداخت 5 سال یا 10 سال حقبیمه، از بازار کار خارج شدهاند و هیچوقت قرار نیست بازنشسته شوند و مستمری بگیرند. پولهای حاصل از پرداخت حقبیمه توسط این زنان چه میشود؟ استدلالی که ما داشتیم و همه قبول کردند همین بوده که هزینههای بازنشسته شدن پیش از موعد زنان، از ناحیه پولهای سرگردان قابل پرداخت است. علاوه بر این خانمهای شاغلی داریم که تا ازدواج میکنند کار را رها میکنند. حقبیمههای پرداختی آنان هم میتواند برای اجرای این مصوبه استفاده شود.
این موضوع در صندوقهای بیمهای بیننسلی لاجرم است و با موارد دیگری خنثی میشود. مثلا حساب کنید یک نفر در روز اول کار یعنی با یک روز پرداخت حقبیمه، دچار حادثه ناشی از کار میشود و ازکارافتاده. از منبع حقبیمهای که نپرداخته باید به او مستمری پرداخت شود، آن هم شاید برای بیش از 40 سال! علاوه بر این، به فرض اینکه این موضوع یک گپ یا خطای سیستمی باشد، آیا میتوان گفت اگر از یک مشکل، اشکال دیگری آفریده شود، مجاز است؟
شما چه اصراری دارید بگویید این سیاست ضداشتغال و ضدبیمه است؟
توجه دارید که از 100 درصد بیمهشدگان تامیناجتماعی 81 درصد مرد و تنها 19 درصد زن هستند. هر تصمیمی میتواند بقای همین درصد اندک را در فضای کار کشور با مخاطره روبهرو کند...
این سیاستی نیست که کل این 19 درصد را درگیر کند، چند نفر از این 19 درصد مگر 20 سال سابقه کار دارند؟
حدود 30 هزار نفر. علاوه بر این، بیشتر زنان جویای کار زنان جوان بین 20 تا 30 سال نیستند، اتفاقا زنانی هستند که در دوره میانی زندگیشان یعنی دهه 40 عمرشان به سر میبرند. این هم به معنی آن است که نسبت زنانی که قرار است وارد سیستم شوند، نسبت به کسانی که از سیستم خارج میشوند برابر نیست... این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟