شهر را میتوان مهمترین و عالیترین مکان زیستی انسان از آغاز تمدن بشری تا زمان حال دانست. آغاز زندگی شهری نیز مهمترین پدیده زیستی انسان شناخته میشود و از این روست که شهرها برآیند تاریخی و تجسم عینی مناسبات اقتصادی و فرهنگی - اجتماعی جوامع انسانی بزرگ در دورههای مختلف هستند و حتی میتوانند با ساختارهای فیزیکی و کالبدی بهجامانده از هر دورهای، بسیاری از ویژگیهای جسمی و روحی ساکنان آن دوره را به نمایش بگذارند.
تامین۲۴/ در این میان، ازجمله اساسیترین نکاتی که بهویژه امروزه مورد توجه و بحث قرار میگیرد رابطه انسان با محیط پیرامونی خود در شهرها یعنی عوامل و عناصر طبیعی موجود در پهنه زمین و تغییر شکل آنها درنتیجه توسعههای فیزیکی و کالبدی شهرهاست. در این زمینه، بسیاری از کارشناسان امور شهری، توسعه مناسبات شهرنشینی را فرآیندی میدانند که در آن، همزمان با افزایش جمعیت شهری، ضرورت گسترش شهر بر روی پهنه زمین نیز تبیین میشود.
در این زمینه، «پیتر هال» جغرافیدان و محقق علوم شهری در کتاب «آینده شهری قرن بیست و یکم» از توسعه شهری چنین یاد کرده است: «توسعه شهری فرآیندی است که در آن هردو عنصر- سختافزار (بافت شهر) و نرمافزار (ساکنان شهر) - رشد میکنند و پیچیدهتر میشوند. این رشد سرمایهبر با رشد جمعیت و یا پساندازهای بالقوه ناکافی - و درنتیجه، فقدان سرمایه کافی و درنتیجه، فقدان سرمایه کافی انسانی و فیزیکی و علمی- برای شمار بزرگی از افراد جوان محدود میشود (1). برخی از کارشناسان نیز افزایش جمعیت شهرها را عامل تهدیدی برای محیطزیست پیرامون آنها دانستهاند و تعامل موجود در این رابطه را از بحرانهای عمده دوره معاصر معرفی کردهاند .
«امروزه با دو بحران عمده و بههمپیوسته جمعیتی و زیستمحیطی روبهروییم. نظر به آنکه آبادیهای مصنوع انسان مراکز تجمع و فعالیت او به شمار میآیند، بحرانهای یادشده به طرزی دردناک فرایندی از اضمحلال را بر این آبادیها تحمیل کردهاند. هرچه وسعت و جمعیت آبادی بیشتر باشد، بر پیامدهای ناشی از فرایند مزبور میافزاید و از این رو آبادیهای مادرشهری - که اماکنی شلوغ و متراکم شناخته میشوند- بیش از هر جای دیگر بار این بحرانهای ناخوشایند را بر گرده میکشند. در ابتدای پیدایش جوامع مادرشهری، انتظار میرفت اینگونه شهرها برای فراهم آوردن شرایط بهتر زندگی، ساکنان خود را با امکانات گوناگون بسیار روبهرو سازند، اما اکنون میبینیم که برخلاف انتظار اولیه، چه زیانهای جسمی و روانی که بر بدن و روح آدمی وارد نیاوردهاند» (2).
این زیانها از یک سو با توجه به افزایش روزافزون جمعیت شهرها و درنتیجه آن، نیاز به زمین بیشتر برای تامین عملکردهای شهری و از سوی دیگر، با تخریب تدریجی اکوسیستم و ساختار محیط طبیعی، روزبهروز دامنه گستردهتری یافت. ضمن اینکه گسترش زندگی ماشینی و افزایش مناسبات صنعتی در شهرها، انسان شهری را به گردابی کشاند که مفهوم واقعی سلامت جسم و جان نیز در آن رنگ باخت. ادامه این روند، در آغاز سده بیستم میلادی، برخی از نهادها و سازمانهای جهانی را بر آن داشت تا ضمن اعلام هشدارهایی در مراقبت از زمین در برابر توسعه بیرویه شهرها، به جستوجوی راهبردها و راهکارهایی برخیزند.
ازجمله این نهادها «اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت» (IUCN) و «صندوق جهانی طبیعت» (WWFN) را میتوان نام برد که بهروشنی اعلام داشتند:
«شهرها بهوجودآورنده و جمعکننده ثروت و مراکز عمده آموزشی، مشاغل جدید، نوآوری، فرهنگ و فرصتهای بیشتر اقتصادی هستند، اما این شهرها مصرفکنندگان فوقالعاده بزرگ منابع طبیعی نیز محسوب میشوند. گرچه با برنامهریزی میتوان جلوی رشد شهرها را گرفت، اما در حال حاضر این رشد بر روی زمینهای مجاور ادامه دارد و آنها را عقیم میگذارد. شهرها نیازمند مقادیر عظیمی از آب، انرژی، مواد غذایی و مواد خاماند. اینها آلودگی به بار میآورند و این آلودگی آب، هوا و خاک را بسیار فراتر از مرزهای خودِ این شهرها ناپاک میکند. لذا بسیاری از مشکلات زیستمحیطی مناطق روستایی نیز به طرزی جداییناپذیر با تقاضاهای شهری در ارتباط است» (3).
این نگرانی و هشدار در سال 1980 به تبیین و تعیین «راهبرد جهانی حفاظت از زمین» انجامید: «این راهبرد تاکید میکرد که بشر بهعنوان بخشی از طبیعت نمیتواند آیندهای داشته باشد، مگر آنکه از طبیعت و منابع طبیعی حفاظت به عمل آید و بر این مطلب پای میفشرد که بدون توسعهای که بتواند فقر و تیرهروزی صدها میلیون انسان را تخفیف دهد دستیابی به حفاظت ممکن نیست. راهبرد جهانی حفاظت با تاکید بر همبستگی بین حفاظت و توسعه برای اولین بار واژه توسعه پایدار را رایج کرد. توسعه پایدار در گرو مراقبت از زمین است. اگر باروری و باردهی کره تضمین نشود آینده بشر در مخاطره خواهد بود. لذا راهبرد جهانی حفاظت بر سه هدف تاکید میکرد:
فرآیندهای بنیادی بومشناختی و سیستمهای حیاتبخش بایستی تامین شوند.
تنوع ژنتیکی (ژنگونگی) باید حفظ شود.
هرنوع استفاده از گونهها یا اکوسیستمها بایستی پایدار باشد» (4).
بعد از تبیین و تعیین «راهبرد جهانی حفاظت از زمین» نیز در سال 1987 در «کمیسیون زمین برانت» مقوله جدیدی از مقابله توسعه شهرها روی زمینهای پیرامون شهری به میان آمد که بهعنوان توسعه پایدار (Sustainable Development) در مفاهیم توسعه شهری شناخته شد و در گزارش این کمیسیون، توسعه پایدار توسعهای اعلام شده است که ضمن پاسخگویی به نیازهای زمان حال، نباید توان نسلهای آینده را در تامین نیازهایشان به خطر اندازد.
برمبنای این تعریف، برنامهریزی در چارچوب توسعه پایدار را میتوان هدایت توسعه وضع موجود بدون به خطر انداختن نیاز نسلهای آینده و بدون در نظر گرفتن هرهدف توسعهای دانست. این برنامهریزی درواقع ماهیتی میانبخشی دارد و هدف آن، توسعه اقتصادی و اجتماعی همراه با حفاظت از محیط طبیعی و میراث فرهنگی است. البته هواداران نظریه توسعه پایدار، دو رکن دیگر برنامهریزی در چارچوب این توسعه را «مشارکت» و «تبعیت» بیان داشتهاند تا براساس آن، ضمن حفاظت از محیط پیرامونی شهرها، بتوان سلامت جسمی و جانی ساکنان این شهرها را نیز تامین کرد، اما با وجود این و با وجود گذشت بیش از سه دهه از این چالشها و چالشهای دیگری که برای نجات محیطزیست پیرامون شهرها انجام گرفته است، گسترش و توسعه شهرها در زمینهای پیرامون و تخریب و نابودی عناصر طبیعی آنها در بسیاری از کشورهای جهان ازجمله ایران همچنان ادامه دارد و این پدیده یکی از تهدیدهای بزرگ سلامتی جسم و جان ساکنان این شهرها به شمار میرود.
توسعه شهری و تهدیدهای ناشی از آن برای سلامتی انسان
ازجمله مهمترین عواملی که امروزه توسعه بیرویه شهرها و سلامت جسم و جان ساکنان آنها را تهدید میکنند، میتوان موارد زیر را برشمرد:
گسترش آلودگیهای زیستمحیطی در اثر تخریب و نابودی عناصر طبیعی و زیستبوم
کاهش منابع تولید کشاورزی درنتیجه تبدیل زمینهای کشاورزی به ساختوسازهای شهری
توزیع نامتناسب و ناعادلانه کاربریها در بافت شهری
اسکان شهروندان در مناطق و واحدهای مسکونی عاری از معیارها و استانداردهای انسانی و امکانات و تاسیسات مورد نیاز
ایجاد و گسترش حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی در زمینهای پیرامون شهری و درنتیجه آن، تشدید آلودگیهای زیستمحیطی و افزایش بزهکاریهای اجتماعی و ایجاد فضاهای ناامن و نامطلوب بصری
مسدود شدن گلوگاههای تنفسی شهر بهوسیله ساختوسازهای لبه شهری و تشدید آلودگی هوا در بافت درونی شهرها
آلودگی آبهای زیرزمینی و سایر منابع تامین آب
افزایش انباشت زباله، پسماندها و ضایعات انسانی و حیوانی در حاشیههای شهری
افزایش ازدحام و تراکم جمعیتی و ساختمانی و بروز تنشهای ناشی از آن
افزایش آلودگیهای محیطی (صوتی، تنفسی و بصری) ناشی از فعالیتهای روزانه
منبع : هفته نامه آتیه نو
تامین ۲۴حفاظت از محیط زیستزندگی شهرنشینیمراقبت از زمین