تامین ۲۴/ امروز بهروشنی دیده میشود در جوامعی که اصل حضور زنان در عرصههای اقتصادی پذیرفته و عملی شده است، در مقابلِ تقاضای زنان برای حضور موثرتر، پرسشهای دیگری نیز مطرح شده؛ آیا زنان نیروی کار بهتری در مقایسه با مردان هستند؟ اگر اینچنین است، برتری آنها در چه حوزههایی است؟ در عرصههای مدیریت، خلق و نوآوری، و راهبردهای کلان تا چه حد میتوان به نقشآفرینی زنان تکیه کرد؟ در شرایط یکسان شما کارآفرین زن را مورد حمایت قرار میدهید یا مرد را؟ درواقع به نظر میرسد این نوع پرسشها مجموعه بزرگی را شامل میشوند که اصل وجود آنها نشان از تعارضات ذهنی و عملی در زمینه اشتغال زنان و همچنین حضور آنها بهعنوان کارآفرین است.
درحقیقت تمایل زنان به نقشآفرینی بیشتر در عرصههای اقتصادی و ارتقا از نیروی کار به سطوح مدیریتی و برنامهریزی، بهخودیخود پرسشهای اینچنینی را برجسته کرده است. بدون وارد شدن به موضوعات مناقشهانگیز و پردامنهای که بین طرفداران حقوق زنان و برخی از دیدگاههای مقابل آنها در جریان است، به اتکای فرهنگ و عرف عمومی جامعه ما، که جایگاه والایی برای زنان قائل شده، میتوان به شکل مستقیم وارد موضوع بررسی اجمالی حضور زنان در مقام کارآفرین شد. درواقع تجربه دوران اخیر کشور ما نشان داده که زنان با رعایت ارزشهای فرهنگی جامعه میتوانند نقش پررنگ و اثرگذاری در عرصههای مختلف اجرایی داشته باشند. اما حضور آنان در مقام کارآفرین موضوعی است که در کنار جنبههای ویژه فرهنگی هر جامعه، بیش از همه به مسئله مقاومت فضای مردانه حاکم بر فعالیتهای اقتصادی در مقابل حضور رقیب جدید مربوط میشود. گرچه ممکن است در برخی موارد، ایجاد مانع در مقابل زنان کارآفرین با تکیه بر عرف یا حتی آموزههای سنتی باشد، اما هم جوهره نظام فکری دینی جامعه و هم تجربه دهههای اخیر نشان داده که فضای غالب جامعه قادر به تشخیص مرزها و رعایت الزامات فرهنگی و ارزشی است.
از طرفی فضای کسبوکار در کشور، که طی سالیان متمادی زیر سایه اقتصاد دولتی وابسته به نفت بوده، مجال کمتری به خلق و حضور واقعی بخش خصوصی میداد، اما شرایط چند سال اخیر کشور و تحولات فناوری موجب شده زنان ایرانی نیز بر اساس توان تخصصی که یافتهاند، مدعی ایجاد، اداره و هدایت کسبوکار شوند. به این معنا آمیزهای از نیروی جوان و آمادهبهکار، در کنار جهش سطح تحصیلات زنان کشور، همراه با شرایط ویژه اقتصادی که اتکا به دولت و فضای کارمندی را کاهش داده، همراه با فناوریهای جدید که عرصههای تازهای را ایجاد کرده، بستر بسیار مناسبی برای نقشآفرینی زنان نه بهعنوان نیروی کار بلکه بهعنوان بازیگر اصلی و موثر در برنامهریزی و هدایت کسبوکارها فراهم کرده است. آنچه امروز رخ داده نتیجه طبیعی مسیری است که از دهها سال قبل در آن قرار گرفتهایم و توجه کافی و هوشمندانه به آن میتواند افقهای روشنی را پیش روی ما قرار دهد. نکته مهم اینکه برای موفقیت در دنیای فناورانه اقتصادی-اجتماعی امروز، تفکیک جنسیتی امور نتیجهبخش نیست. در جامعهای که مطابق با ارزشهای شناختهشده خود حضور زنان را پذیرفته و چارچوبهای مشخص عملی یافته است، برخوردهای جنسیتی بهویژه در حوزههای کسبوکار تنها منجر به کاستن از توان عمومی جامعه میشود. بر همین مبنا پرسش «کارآفرین زن یا مرد؟» از اساس پرسشی نادرست است. زنان و مردان میهن ما نشان دادهاند که ارزشهای خود را بهخوبی میشناسند و با باور به توانمندیهای خود در مسیر پیشبرد و بهروزی کشور حرکت میکنند. در چنین فضایی ارزشگذاری بر فعالیتها بدون نگاه جنسیتی صورت گرفته و علاقهمندان به رشد و تعالی کشور، همه انسانهای کارآفرین را ارج مینهند.