به گزارش تامین 24 به نقل از ایرنا، البرز محمدی با اشاره به چالشهای تاریخی و ساختاری تعاون در ایران اعلام کرد: سالها، از کارشناس تا مدیرکل، در وزارت تعاون خدمت کردهام. همانطور که بزرگان همیشه گفتهاند، تعاون کار پسندیدهای است و همه از آن به نیکی یاد میکنند؛ اما چرا در میدان عمل، آنگونه که باید، به نتیجه نمیرسیم؟
وی افزود: به نظر، یکی از دلایل اصلی، کند بودن فرایندها و مهمتر از آن، نبود باورپذیری در میان تصمیمگیران است. آنچه روی کاغذ نوشته میشود با آنچه در عمل رخ میدهد، فاصلهای از زمین تا آسمان دارد. وزارتخانه ما طی سالهای گذشته در فرهنگسازی برای کار جمعی و مردمی کوتاهی کرده است. اگر مانند کشورهای پیشرفته، «باور» و «فرهنگسازی» را همزمان پیش میبردیم، حال و روز تعاونیها امروز بسیار بهتر بود.
محمدی اظهار کرد: اشکال جدی دیگر، نگاه مقطعی دولتها به تعاون است. به طور معمول تعاون را ابزاری برای حل یک مساله کوتاهمدت میبینند؛ مثلاً تشکیل تعاونیهای مصرف برای رساندن کالا به دورترین نقاط، یا ایجاد تعاونیهای مسکن در واکنش به بحران مسکن. این اقدامات هرچند ممکن است در کوتاهمدت کارساز باشند، اما چون ریلگذاری بلندمدت ندارند، نتیجه ماندگار به همراه ندارند. این رویکرد شبیه مهمانی یکشب در هتل است: مهمان بهطور موقت از امکانات استفاده میکند، بیآنکه نگران نگهداری و ارتقای آن باشد.
مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون گفت: از دیگر مشکلات جدی، تعاونیهای دستوری است. بسیاری از تعاونیهای ما نه از دل خواست مردم، بلکه بر اساس تصمیمهای اداری و از بالا ایجاد شدهاند؛ مانند تعاونیهای توسعه و عمران شهرستانها یا شرکتهای سهام عدالت. مردم در آغاز هیچ نقشی در شکلگیری و تصمیمسازی این تعاونیها نداشتند و چون ماهیت مشارکتی واقعی از ابتدا وجود نداشت، نتیجه هم ماندگار نشد.
الگوبرداری اشتباه از دیگر کشورها
وی یادآورشد: الگوبرداری اشتباه از کشورهای دیگر هم مزید بر علت بوده است. شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران با بسیاری از کشورها متفاوت است، اما ما بارها بدون توجه به این تفاوتها، نسخههای آماده را کپی کردهایم و نتیجه مطلوبی نگرفتهایم.
محمدی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر ترویج فرهنگ تعاون از مدرسه تا دانشگاه بهاندازه کافی انجام نشده است. جوان دانشجو یا دانشآموز به جای اینکه ریسکپذیر باشد و به کارآفرینی و کار جمعی فکر کند، اغلب ترجیح میدهد کارمند دولت شود و حقوق ثابت بگیرد. همین ذهنیت باعث شده تعداد تعاونیهای موفق و قابل اتکا بسیار کم باشد.
مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون ادامه داد: در کنار همه این موارد، مشکل بنیادیتر نبود باور در میان مسئولانی است که بودجه و ساختار این بخش را تعیین میکنند. اگر باور واقعی به ظرفیت مردم وجود داشت، وضعیت تعاون باید مانند کشورهای موفق دنیا میبود. اما امروز بیش از ۹۰ درصد اقتصاد در اختیار دولت است و حتی در فرآیند واگذاریها، مردم نقش واقعی ندارند؛ تنها نامها تغییر میکند(خصولتی، خصوصی و …) اما ساختار همان دولتی باقی میماند.
وی معتقد است که بهترین راه برای مشارکت واقعی مردم، تعاون است. اما هنوز نتوانستهایم این مفهوم را به مردم بقبولانیم که «تعاون یعنی خودتان»؛ یعنی مشارکت فعال، بلند شدن روی پای خود، و آغاز یک کسبوکار جمعی. مشکل اینجاست که نگاه بخشی از جامعه به تعاون، صرفاً خرید جنس ارزان یا یک مدل سوپرمارکتگونه است، در حالی که جوهره تعاون «همافزایی و با هم بودن» است.
محمدی توضیح داد: در این زمینه، تحقیقات و نوشتههای زیادی انجام شده؛ شاید بیش از ۵۰ یا ۶۰ مقاله ترویجی و چندین کتاب. اما هنوز موفق نشدهایم این مفهوم را بهدرستی جا بیندازیم. بعضی حتی تعاون را نوعی رانت میدانند، در حالی که اصل آن مشارکت مردمی و اتکاء به توان جمعی است.