در آغاز علیاکبر تاجمزینانی، رئیس دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی، بهعنوان ادارهکنندۀ جلسه نکاتی را در اهمیت تابآوری اجتماعی بیان کرد و سپس، «حمیده عادلیان راسی»، مدیر مرکز ارتباط با صنعت و جامعۀ دانشگاه علامه طباطبائی دربارۀ نقش مددکاری اجتماعی در افزایش تابآوری اجتماعی در شرایط جنگی سخن گفت.
او اظهار کرد: در پیادهسازی سیاستهای معطوف به تابآوری، مددکاران نقش اصلی را ایفا میکنند و بدون آنها این مهم میسر نخواهد شد. قبل از جنگ تمرکز مددکاران بر پیشگیری از جنگ است و در بیشتر کشورها برنامههای آمادهسازی و آموزش و همیاریهای جمعی برای پیشبینی انجام میشود تا کمترین آسیب رخ دهد. ایجاد بانکهای اطلاعاتی مربوط به گروههای هدف و راهاندازی تیمهای مدیریت بحران و حساسسازی مدیران نیز دراینمیان اهمیت دارد. حین بحران باز هم مددکاران نقش ایفا میکنند و به ارزیابی سریع و فوری مبتنی بر نیازهای جمعی میپردازند.
او اظهار کرد: پس از جنگ نوبت به حمایت روانی و اجتماعی و مداخلات درمانی میرسد. در حمایتهای روانیِ اجتماعیِ اولیه. نقش مددکار فقط خدمات جبرانی و حمایتیِ مبتنی بر جامعه و اقتصاد نیست. نقش مددکاران در تابآوری اجتماعی فراتر از این است و ازجمله باید دسترسی به خدمات سلامت و درمانهای توانبخشی و توانمندسازی را پیگیری کنند. باید زیرساختها و تمرکز بر رویکردهای جسمی روانی را طوری فراهم کرد که میزان تأثیرگذاری آنها کاسته نشود. برای ارائۀ خدمات اما باید مددکاران پشتیبانی شوند زیرا دچار فرسودگی شغلی میشوند.
بیمهها در تابآوری دورۀ جنگ و پساجنگ
در ادامه «علی حیدری»، مشاور عالی مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی طی سخنانی با موضوع نقشه بیمهها در تابآوری دورۀ جنگ و پساجنگ صحبت کرد: یکی از کارکردهای تأمین اجتماعی ایجاد اطمینان خاطر و امید به آینده است و بیمههای اجتماعی جنگ را پوشش میدهند زیرا حق مردم و تکلیف دولت است. جنگ اثرات مضاعف میگذارد و برای تابآوری باید پیشبینی شود. در چرخۀ منابع و مصارف، بیمههای اجتماعی در جنگ با افزایش تقاضای بازنشستگی و بیمۀ بیکاری، ازکارافتادگی، فوت، خروج سرمایه و تعدیل و اخراج نیروها مواجه میشوند چنانکه در همین جنگ 12 روزه، با اینکه فقط ١٧ استان درگیر بودند و در بعضی استانها تنها یکیدو مکان نظامی مورد حمله قرار گرفت اما این آسیبها اتفاق افتاد.
او اظهار کرد: ازجمله اثرات جنگ و پساجنگ بر سازمانها و صندوقهای بیمهگر اجتماعی میتوان از کاهش نسبت وابستگی از ناحیۀ کاهش روند ورود بیمهشدگان، كاهش حق بيمههاي پرداختي و كمكها و اعتبارات دولتي بهسبب افزايش هزينۀ مالي دولت، كاهش حق بيمۀ دريافتي بيمهشدگان بهسبب افت نيروي انساني (ازكارافتادگي كلي، بازماندگان و...)، كاهش سود كارخانجات و بنگاههاي اقتصادي و توليدي، كاهش ارزش ذخاير بيمهاي در اثر ركود، تورم و افزايش ريسك سرمايهگذاري، هزينههاي تأمين مالي براي جبران كسري نقدينگي ناشي از اختلال در روند پرداخت حق بيمههاي دولت، تخريب، هك، نفوذ اختلال و پارازيت در فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات مربوط به ارائۀ خدمات، كاهش ميزان اندوختهگذاري بيمهاي و سرمايهگذاري بهخاطر كسري تعهدي و نقدي، افت نيروي انساني و سرمايۀ انساني، كاهش ميل به اشتغال و فعاليت و مشاركت اقتصادي بهسبب يارانهپردازي غيرهدفمند، افت نيروي انساني بخش درماني (خسارات جاني و بدني، مهاجرت و...)، استهلاك تأسيسات و تجهيزات اداري و درماني، افزايش هزينههاي درمان، بيمۀ درمان، دارو و تجهيزات پزشكي، كاهش نرخ جايگزيني واقعي بهسبب كاهش ارزش پول ملي و عدم كفايت مزايا، افزايش نرخ تورم و لزوم متناسبسازي حقوق مستمريبگيران و بالمآل افزايش هزينهها، كاهش نسبت وابستگي از ناحيۀ افزايش روند خروج بيمهشدگان، و افزايش هزينۀ ناشي از مستمري هاي برقراري (از كار افتادگي و بازماندگان) نام برد. ایجاد سازمان مردمی احسان و نیکوکاری بهعنوان پدافند اجتماعی و نظام جامع، چندلایه و فراگیر تأمین اجتماعی میتواند مفرّی باشد.
لزوم تدوین سند سلامت روان و سند سلامت اجتماعی
«زینب نصیری ماهینی» مشاور امور اجتماعی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سخنران بعدی بود که با عنوان بایستههای تابآوری نظام سلامت در شرایط جنگی به ایراد سخن پرداخت.
او گفت: بازیابیِ پس از جنگ، کوتاهمدت (در همان روزهای نخست پس از جنگ)، میانمدت (از هفتۀ ششم پس از جنگ یعنی در وضعیت کنونیمان) و بلندمدت (که ممکن است تا سالها به طول انجامد) است و اتخاذ تدابیری برای توان تغییر و پایداری در برابر بحران و بازیابی و بازگشت به شرایط مطلوب و بهتر از قبل لازم است. دراینمیان تابآوری اجتماعی نظام سلامت مهم است و مردم و جامعۀ محلی اهمیت فراوانی دارند. چون اگر تابآوری سرمایۀ اجتماعی نهادی را افزایش میدهد، امکان پاسخ مطلوب در فرآیند مدیریت بحران را فراهم میکند که در بُعد فردی افراد جامعه، مواردی چون مهارت حل مسئله، خودکارآمدی، اعتماد به نفس. ارتقای سواد سلامت و سواد رسانه، پایش مستمر سلامت جسم و روان و سلامت روان مدیران مهم است درنتیجه ما به نظام مراقبت بهداشت نیاز داریم.
او اظهار کرد: در سطح سازمانی ساختار ارتباطی-اطلاعاتی شفاف و یکپارچه، ایجاد زیرساختهای تابآور مانند پناهگاه و بیمارستان در زیر زمین، مقاومسازی و افزایش فضاهای جایگزین و فرماندهی مدیریت بحران مهم است مدیریت بحران باید بداند چقدر سازمان ما یادگیرندهست زیرا تمرینها و مانورها راه رسیدن به بازیابی پیش از بحران است اما متأسفانه ساختارهای اجتماعی معیوب هستند، سند سلامت روان نداریم و سند سلامت اجتماعی سردرگم مانده است تاجاییکه در روزهای همین جنگ اخیر بیمارستانهای تأمین اجتماعی و نیروهای مسلح مددکار نداشتند. اگرچه پایش مستمر دارویی، افزایش ظرفیتهای حملونقل ناوگان اورژانس بیمارستانی و تأمین سوخت از اتفاقات مثبت قابل اشاره هستند و خلاصه َآنکه مردم با وجود همه اختلافات حس تعلق داشتند و حول وطن ایستادند.
اهمیت برنامهریزی شهری در جنگ
سپس«غلامرضا لطیفی»، مدیر گروه برنامهریزی اجتماعی، شهری و منطقهای دانشگاه علامه طباطبائی با موضوع الزامات برنامهریزی شهری برای تابآوری اجتماعی در شرایط جنگی اظهار کرد: عوامل مؤثر بر تابآوری جنگهای انعطافپذیر شامل مدیریت وفاقپذیر و افزایش اعتماد عمومی، آمادگی جامعه و آموزش عمومی، فناوری و سامانههای هشدار سریع، ظرفیت خدمات عمومی در قالب گروهبندیهای اجتماعی خاص، و مدیریت بحران و حکمرانی مؤثر هستند. همچنین عوامل مؤثر بر تابآوری تهران در جنگ اخیر را میتوان ذیل زیرساخت شهری و دفاعی، پدافند هوایی تهران، ایجاد پناهگاههای نیمهمخفی در برخی ایستگاههای مترو، قطع موقت شبکههای آب و برق دانست. دراینمیان مدیریت بحران و امداد، مشارکت مردمی و اعتماد عمومی، و آمادگی و تمرینات قبلی اهمیت دارد. مهمترین نقاط آسیبپذیر تراکم جمعیت و ترافیک سنگین، تأخیر در اطلاع رسانی، وابستگی به زیرساخت متمرکز بود و شبکۀ پدافندی قوی، آمادگی نسبی در مراکز درمانی، همکاری محلی و مردم از نقاط قوت و تراکم بالا، اختلالهای ارتباطی و ناهماهنگی اطلاعاتی، و کمبود تجهیزات از نقاط ضعف بود.
روحیۀ جمعی معطوف به زندگی
در ادامه «علی جَنادله»، دانشیار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبائی طی سخنانی با عنوان روح جمعی معطوف به زندگی و تابآوری در جنگ بیان کرد: یکی از ویژگیهای این جنگ غافلگیری آن بود و آن هم نتیجۀ رویکرد تعلیقِ حاکم بر نظام حکمرانی بود که هم میخواست تن به چیزی ندهد و هم از خطر جنگ اجتناب کند اما ژئوپلیتیک منطقه دچار تغییرات اساسی شده و دیگر تعلیق بازدارندگی نخواهد داشت.
او اظهار کرد: سیاست تعلیق البته در ساحات مختلف وجود دارد و پس از بحران فضای جاری دوباره منقبض شد. چه در مناسبات بینالمللی و چه در داخل سیاست تعلیق جوابگو نیست، و مردم نیازمند نشانههایی هستند تا نظام حکمرانی راهگشا ببینند و تکلیفاش را در برخی مسائل روشن کند و مردم مستقیم و محسوس، تغییر در رویکردها را مشاهده کنند. جنبۀ غافلگیرانه دیگر ناظر به واکنش مردم است. وفاق، یکپارچگی، میهنپرستی برای ما قابل فهم است و ناماش را روحیۀ جمعی معطوف به زندگی میگذارند که هرچه حیات را تحتالشعاع قرار دهد، روحیۀ مردم را تحریک میکند. این روحیه و این همیاریها و همدلیها را نباید به نفع هیچ جریان خاصی مصادره کرد. هرگونه مصادرهبهمطلوب به آن ضربه میزند زیرا خودانگیخته از دل جامعه برخاسته است و باید حواسمان باشد هرچیزی آن را تحت تأثیر قرار دهد و به مخاطره اندازد خطرناک است. ما نیازمند تغییر در رویکردهای اساسی به جامعه هستیم.