
ایلام؛ تاریخِ از یاد رفته، طبیعتِ بهشتی
رئیس اداره میراث فرهنگی گفت: ویترینهای تنها موزه باستانشناسی ایلام استاندارد نیست اما بودجهای برای بهبود وضع نداریم.
رئیس اداره میراث فرهنگی گفت: ویترینهای تنها موزه باستانشناسی ایلام استاندارد نیست اما بودجهای برای بهبود وضع نداریم.
در خم و پیچ تنگه رازیانه
تنگه رازیانه شکافی عمیق در دل زمین است. درهای باریک در ٥٠ کیلومتری راه اصلی ایلام–درهشهر و بعد از روستای چنارباشی که جاده اصلی از کنار آن میگذرد و آبی زلال و خنک از آن جاری است و عکس آسمان هم در آن افتاده. تنگهها و شیارهای فرسایشی از مهمترین جاذبههای ایلام هستند و رازیانه یکی از آنهاست که ٧٥ هکتار از زمینهای آن در سال ۸۸ در فهرست آثار طبیعی ملی کشور ثبت شد. باید از پستی و بلندیهای این دره بالا رفت و شاهد این شگفتی بود که چطور فعالیتهای تکتونیکی لایههای زمین، فرسایش و انحلال آب چنین بهشتی را در زمین پدید آورده است.
زکیه کرمی، کارشناس ارشد گردشگری استان ایلام، تنگه رازیانه را که به خاطر فراوانی گیاه رازیانه به این نام معروف شده، از جاذبههای مهم شهرستان بدره میداند: «استان ایلام با توجه به موقعیت جغرافیایی آن و قرارگرفتن در غرب رشتهکوههای زاگرس گزینه ناب ژئوتوریسم در منطقه است؛ بهطوری که در یک فصل میتوان آبوهواهای مختلف را در آن دید؛ شمال استان سردسیر و کوهستانی است تا بخشهای جنوبی مثل دهلران و مهران که به گرمی خوزستان است.»
رازیانه در مسیر شهرهای ایلام، درهشهر و آبدانان قرار دارد و اینطور که کرمی میگوید اینجا مهمترین مسیر گردشگری طبیعی استان ایلام است: «این تنگه شرقی-غربی گسستی است که پای کوهستان کبیر کوه قرار گرفته و چشماندازی خلق کرده که گردشگران را به اینجا میکشاند.» او میگوید امسال رشد گردشگری منطقه ٥ تا ٦درصد بوده و بیش از ٤٥٠هزار نفر در این شهر اقامت داشتهاند و اغلب از اینجا هم بازدید کردهاند اما همین مسأله از چالشهای منطقه است: نزدیکبودن به جاده اصلی، سهلالوصول بودن و حضور بیش از حد گردشگران. برای رسیدن به تنگه رازیانه میتوان راه باستانی «بدره- آبهر» به روستای «پشته ارشت» و «بردبال چنارباشی» را در پیش گرفت و از کوهپایهها و روستای کلم گذشت.
تاریخگردی در شهر باستانی درهشهر
استان ایلام سه موزه دارد؛ موزه تاریخ کشاورزی بهعنوان نخستین موزه کشاورزی کشور در کاخ فلاحتی و موزه مردمشناسی در قلعه والی هر دو در شهر ایلاماند. سومی در «درهشهر» است؛ شهری که قدمت سکونت در آن دستکم به ٦ هزار سال میرسد. موزه باستانشناسی درهشهر از سال ٨٤ به راه افتاده و نخستین موزه باستانشناسی استان و تنها موزه تخصصی باستانشناسی غرب کشور به حساب میآید. درهشهر که در ۱۰۰ کیلومتری جنوب مرکز استان قرار گرفته، جایی است که یافتههای شهر تاریخی سیمره اصلیترین گنجینه آن است و جز این ریتونی از گنجینه غار به یغما رفته کلماکره و سرقت آثار تاریخی که از قاچاقچیان کشف شده را در خود جای داده است. در این مجموعه سفالهای ساده و لعابدار، تکههای کوچک طلا و نقره، اشیای مفرغی، سنگ قبر و گچبریهای بازمانده از شهر تاریخی سیمره نگهداری میشود، با این حال نه معماری موزه بیمشکل است، نه ویترینهای خاکگرفتهای که آثار تاریخی ایران پشتش گم شدهاند.
شاکرمی، مسئول موزه درهشهر میگوید: «بعضی از اشیای این مجموعه از شهر تاریخی سیمره (مهرجان قزق یا مهرجان کدک) به اینجا آمده، یکسری از آنها یافتههای اتفاقی کشاورزان بوده و باقی را نیروی انتظامی از دست حفاران غیرمجاز گرفته است.»
در ویترین سفالهای شهر تاریخی که مربوط به اوایل دوره اسلامی است سفالهای نخودی، قرمز و خاکستری کنار هم ردیف شدهاند. شاکرمی توضیح میدهد که سفال از اشیای کاربردی منطقه بوده و برای همین در شهر تاریخی کارگاههای سفال زیادی بوده است. سفالهای لعابدار قهوهای، سبز و آبی و پیهسوزهای شهر تاریخی در ویترین دیگری قرار گرفتهاند و جای دیگر اشیای مفرغی کوچکی چیده شده و چند «بت گیلگمش».
شاخصه شهر تاریخی سیمره گچبریها هستند. مسئول موزه قالبهای دایره، مربع و مستطیل شکل را نشان میدهد و میگوید: «آنها از گچ نیمکوبِ نیمپخت استفاده میکردهاند و برای طرح از طبیعت اطرافشان الهام میگرفتهاند؛ گل لاله، گیاه کنگر و گل نیلوفر اما از میان آنها فقط یکی از قطعه گچبریها نقش انسانی دارد؛ الهه آناهیتا که شکمش برآمده و کودکی در آن است.»
خودمان میدانیم ویترینها مناسب نیست
موزه وضع خوبی ندارد اما مجتبی فرهادی که خود مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان درهشهر است هم به این وضع راضی نیست و به «شهروند» میگوید: «برای نگهداری این موزه خون دل خوردیم اما من خودم به این وضع منتقدم، مدام پیشنهاد میکنم، مدام درگیر میشوم و خواهش میکنم. برای رفع معایب این موزه باید اداره کل موزهها نگاه ویژهای داشته باشد. میدانیم که ویترینها مناسب نیست اما بودجه کجا بود؟» موزه در عرصه شهر تاریخی سیمره قرارگرفته و مسئولان شهرستان از پیش پیگیر جابهجایی آن بودهاند اما این اتفاق هنوز نیفتاده است.
٣٠٠ شیء ارزشمند در ویترینهای این موزه جای گرفته و فرهادی میگوید دستکم ٥٠٠ شیء دیگر در گنجینه هست: «پیش از عید امسال، خود آقای کارگر، مدیرکل اداره موزهها به اینجا آمد، از نزدیک دید و مشکلات را به او گفتیم. اشیای اینجا از سال ٨٧ عوض نشده است. میترسیم جابهجا کنیم. ویترین استاندارد نداریم. با این همه ظرفیت، امکانات نداریم. باید ببینیم تغییری در اعتبارات پیش میآید یا نه.»
سیکان صدساله، قلعه از یادرفته
تصویر مردی با کلاه پهلوی و کراوات کنار زنی به شمایل زنان امروز که روی مبل نشسته، روی سنگی مرمر حک شده است. در قلعه سیکان که از قلعههای تاریخی سرپای ایلام است، این سنگ مرمر به دیوار ورودی چسبیده و آن طرفتر نوشته این بنا را میرغلامرضا هاشمی، حاکم وقت روستا به سال ١٣٠٣ شمسی در هاشمآباد (مهدیآباد) ساخته است؛ روستایی سرسبز در پنجکیلومتری غرب درهشهر در حاشیه رودخانه سیکان. بنا که کاربری نظامی- مسکونی داشته، بازمانده اوایل پهلوی است و به سبک قاجاری ساخته شده؛ به شکل چهار ایوانی و با سنگ و ملات گچ. زنی که در تصویر است، «آغاسلطان هاشمی» دختر میرغلامرضا است که قلعه را سال ٧٦ به اداره میراث فرهنگی استان واگذار کرده و خود در سال ٨٥ از دنیا رفته است.
«آغاسلطان، تنها فرزند میرغلام تا سال ١٣٥٠ اینجا ساکن بود. آمریکا اقامت داشت، ٦ ماه اینجا، ٦ ماه آنجا. قلعه را به میراث فرهنگی داد و خودش همانجا فوت کرد. خاندان میر اینجا حکومت میکرد و تیمی نظامی داشت. بعدها پسرعموی میرغلام او را کشت.» فرهادی، رئیس اداره میراث فرهنگی درهشهر این را میگوید و یاد خاطرات خودش از این قلعه میافتد که زمانی دوران نامزدی مادر او هم در این خانه گذشته است: «پدربزرگم، برادر مادری آغاسلطان بود. اینجا تا اوایل انقلاب محل سکونت خانواده مادر من بوده.» از زیر دیوار رود باریکی راه گرفته، به حوضی مربعی میرسد و از سمت دیگر قلعه بیرون میرود. قلعه سیکان که دو برج نگهبانی دارد و سه اتاقک نگهبانی و دور تا دورش جانپناه کنگره شکل گرفته، در سال ٧٩ به شماره ٢٧٩٤ در فهرست آثار ملی ثبت شده است اما حالا خالیِ خالی است و بیاستفاده رها شده. پیش از این بیتوجهی به قلعه ریزش و ترک خوردن بعضی دیوارها را داشت و اکنون که ٤سال از آخرین مرمت میگذرد، قلعه اوضاع بهتری پیدا کرده اما فاصلهاش از شهر و متروکه بودنش، احتمال تخریبش را بیشتر میکند. رئیس اداره میراث فرهنگی درهشهر میگوید: «این بنا و قلعه کنجانچم دو اثری هستند که اگر بخش خصوصی مدیریت آنها را دست بگیرد، بهتر حفاظت میشوند» اما چون «قیمتی که صندوق احیا و بهرهبرداری از اماکن تاریخی برای مزایده این بنا گذاشته خیلی بالاست» هنوز کسی حاضر نشده دست روی این قلعه بگذارد. «گفتهاند٧٠٠میلیون تومان اما کدام سرمایهگذار حاضر است این مبلغ را بگذارد و هزینه مرمت را هم خودش گردن بگیرد؟»
با این همه عید به عید قلعه سیکان شلوغ میشود و جای سوزن انداختن نیست. «نوروز امسال ٢٥٠هزار گردشگر به اینجا آمدند و ٦٥هزار نفر هم اسکان شبانه داشتند.» اینجا چهار خانه بومگردی دارد که «دو تایش مجوز دارد» و «چندتای دیگر درحال گرفتن تسهیلاتاند».
دوقلوهای نادر طبیعت
از زمین یک جفت چشم آبی به آسمان زلزده و عکس کوهها تویشان افتاده. این دو چشم دریاچههای دوقلوی زاگرساند؛ در شهرستان آبدانان. مردم محلی به اینجا که یکی از عجیبترینهای طبیعت دامنه کبیرکوه است، میگویند «سیه گاو»، یعنی گاو سیاه. رودخانه سیاهگاو بعد از گذشتن از دره و ارتفاعات کبیرکوه در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان آبدانان به دو دریاچه تبدیل میشود که اختلاف سطح کمی با هم دارند. اطراف دو دریاچه کوچک را دشتها و کوههای مرتفع فراگرفته و برای رسیدن به اینجا ٨ کیلومتر از جادهای پیچ در پیچ را از شهر آبدانان باید رد کرد. دو دریاچه زلال و آبی که گردشگران در تابستان و بهار در آن شنا میکنند، از طریق کانالی طبیعی به عرض ۱.۵ متر، عمق یک متر و طول هشت متر به هم وصل شدهاند.
در گوشه دریاچه پایینی پشت نیزارها، دهها بچه قورباغه شنا میکنند. محمد دامیار، کارشناس میراث فرهنگی شهرستان آبدانان میگوید: «سیاهی یعنی نیستی. سیاه که اول اسم این دوقلوها آمده یعنی این دریاچهها ماهی ندارند. اما همین دوقلوها از مهمترین آکواریومهای طبیعی ایراناند. دو تالاب به فاصله ١٨ متر از هم که اولی عمق بیش از ٣٠ متر دارد و دریاچه جنوبی از لحاظ وسعت بزرگتر است با عمق ١٧ متر.» عصرها کوهها در دریاچهها سایه میاندازند و انگار کوههایی در عمق دریاچه کمین کردهاند، هر پاییز حواصیلها و مرغان مهاجر تا اینجا پرواز میکنند، گردشگران از گرمای هوا به اینجا پناه میآورند و اطراف دریاچه هم نیهایی روییده که مردم محلی به هوای چیدنشان برای حصیربافی اینجا میآیند.
عمر دوقلوها که نامشان در فهرست آثار ملی هم ثبت شده به هزاران سال میرسد و کارشناسان زمینشناسی معتقدند فرسایش مساحت آن را هر سال کمتر کرده است. کارشناس اداره میراث فرهنگی میگوید اینجا را به یک سرمایهگذار اجاره دادهاند تا زیرساختهای گردشگری را فراهم کند. «قرار است هتل بزند، سرویس بهداشتی و استخر آب بسازد و کارهای خدماتی کند.» قرارداد ١٠ ساله تازه این نگرانی را ایجاد میکند که تخریبی در طبیعت صورت نگیرد و کارشناس اداره میراث فرهنگی فقط میگوید که شورای فنی این موارد را بررسی خواهد کرد.
منبع: روزنامه شهروند. مهتاب جودکی