به گزارش تأمین ۲۴، دریافت مقرری بیمه بیکاری برای افرادی که از کار خود اخراج میشوند، یک مزیت و حمایت بیمه ای به شمار می رود، زیرا میتوانند برای زمان کوتاهی از مقرری بیمه بیکاری استفاده کنند و هزینه های معیشت خود را فراهم آوردند، اما از طرفی دیگر، معضلی برای صندوقهای بازنشستگی است زیرا هزینههایی به این صندوقها تحمیل میشود.
شاید بتوان این موضوع را جنگ دو سر سود دانست و باید پرسید که بیمه بیکاری به نفع کیست، که البته همه خوب میدانند که افراد بیکار شده در بدترین شرایط زندگی خود میتوانند تا مدتی از بیمه بیکاری استفاده کرده و از طرفی دیگر در این مدتی که مقرری برای این افراد واریز میشود حتی بیمه این گروهها قطع نخواهد شد و سازمان تأمین اجتماعی به عنوان اصلیترین سازمان در این بخش به همه این افراد بیکار خدمات گسترده ارائه میدهد.
مدت دریافت مقرری بیمه بیکاری
همه مشمولان قانون تأمین اجتماعی تابع قانون کار، میتوانند از قانون بیمه بیکاری استفاده کنند، البته بازنشستگان، ازکارافتادگان کلی، صاحبان حرف و مشاغل آزاد و بیمهشدگان اختیاری و اتباع خارجی، طبق قانون مشمول بیمه بیکاری نمیشوند.
بیمهشده بیکار باید ظرف ۳۰ روز از تاریخ بیکاری، میتواند تقاضای خود را با مراجعه به سامانه جامع روابط کار ارائه کند. مبلغ مقرری روزانه بیمه شده معادل ۵۵ درصد متوسط مزد یا حقوق یا کارمزد روزانه بیمه شده ظرف ۹۰ روز قبل از شروع بیکاری است.
همچنین به مقرری افراد متأهل یا متکفل به ازای هر عائله تحت تکفل «حداکثر تا چهار نفر»، به میزان ۱۰ درصد حداقل دستمزد اضافه میی شود، اما مجموع دریافتی مقرریبگیر نباید از حداقل دستمزد کمتر و از ۸۰ درصد متوسط مزد یا حقوق وی بیشتر باشد. مدت پرداخت بیمه بیکاری با توجه به میزان سابقه پرداخت حق بیمه تعیین میشود.
حداکثر مدت استحقاق مقرری برای افراد مجرد ۳۶ ماه و برای افراد متأهل ۵۰ ماه است، همچنین مدت دریافت بیمه بیکاری به عنوان سابقه تأمین اجتماعی محسوب میشود. در سال ۱۴۰۳ مبلغ ۲۲ هزار میلیارد تومان از طرف تأمین اجتماعی به کارگرانی که بدون میل و اراده یا بر اثر وقوع حوادث غیرمترقبه بیکار شدهاند، بیمه بیکاری پرداخت شده است.
بیمه بیکاری چتر نجات اقتصادی
اگرچه بیکاری برای همه افراد شاغل در حوزههای اقتصادی و فعالان کسبوکارها یکی از بدترین شرایط محسوب میشود، اما برای فردی که به ناگاه شغل خود را از دست میدهد، دریافت مقرری بیکاری میتواند به معنای ادامه زندگی باشد. زیرا در صورت اخراج از کار سازمان و نهادی همچون تأمین اجتماعی همچنان حامی این افراد است.
مهمترین مزایا برای افراد بیکار شده شامل تأمین درآمد پایه، فرصت برای یافتن شغل مناسب،کاهش فشار روانی و اجتماعی و افزایش انگیزه برای مهارتآموزی میشود زیرا از این فرصت به دست آمده میتوانند بهترین استفاده را برای یافتن فرصت شغلی جدید داشته باشند.
مهمترین مزیت برای افراد بیکار شده این است که یک منبع درآمد موقت برای آنان ایجاد میشود که فرد بیکار را قادر میسازد تا هزینههای اولیه زندگی مانند خوراک، مسکن و درمان خود و خانواده را تأمین کند. این امر از سقوط افراد به زیر خط فقر جلوگیری خواهد کرد.
فرصت برای یافتن شغل مناسب از دیگر مزیتهای دریافت بیمه بیکاری برای این گروهها به شمار میرود زیرا با وجود این درآمد پایه، فرد بیکار میتواند با فراغ بال بیشتری به جستجوی شغلی بپردازد که با مهارتها و انتظارات آنان همخوانی دارد. این موضوع از پذیرش شغلهای کاذب، موقت و با دستمزد بسیار پایین جلوگیری کرده و در بلندمدت به تخصصگرایی در بازار کار کمک میکند.
از آنجا که بیکاری تنها یک بحران اقتصادی نیست، بلکه یک شوک روانی و اجتماعی است. دریافت بیمه بیکاری، بخشی از استرس ناشی از عدم امنیت مالی را کاهش داده و عزت نفس فرد را در این دوران بحرانی حفظ میکند.
افزایش انگیزه برای مهارتآموزی نیز یکی دیگر از بهترین مزیتها برای افراد بیکار در جامعه است. در بسیاری از نظامها، دریافت مستمری بیکاری مشروط به شرکت در دورههای آموزشی و مهارتافزایی است. این امر به فرد کمک میکند تا تواناییهای خود را ارتقا داده و شانس بیشتری برای بازگشت به بازار کار پیدا کند.
بار مالی سنگین برای سازمان تأمین اجتماعی
از منظر سازمان تأمین اجتماعی، صندوق بیمه بیکاری میتواند به یک معضل مالی جدی تبدیل شود، به ویژه در شرایط بیثبات اقتصادی. مهمترین چالشها شامل کسری بودجه ساختاری، فشار مضاعف بر صندوقهای بازنشستگی، کاهش انگیزه کار، چالشهای اجرایی و نظارتی است.
با توجه به اینکه در اقتصادهایی با نرخ بیکاری بالا و ساختار اشتغال شکننده مانند قراردادهای موقت و گسترش بخش غیررسمی، تعداد دریافتکنندگان بیمه بیکاری اغلب روندی صعودی نسبت به برخی بیمهپردازان دارند، این امر منجر به کسری بودجه مزمن و وابستگی شدید صندوق به بودجه عمومی دولت میشود.
فشار مضاعف بر صندوقهای بازنشستگی نیز یکی دیگر از چالشهای پیشرو در حوزه پرداخت مقرری بیمه بیکاری است، زیرا بار مالی سنگینی برای این صندوقها به ویژه سازمان تأمین اجتماعی دارد. کسری بودجه در صندوق بیکاری میتواند منجر به استفاده از منابع صندوق بازنشستگی برای جبران این کسری شود که این امر امنیت مالی آینده بازنشستگان را به خطر میاندازد.
از منظر تئوری اقتصادی، یکی از نقدهای جدی به بیمه بیکاری، ایجاد «مخاطره اخلاقی» است. به این معنا که ممکن است برخی دریافتکنندگان انگیزه کمتری برای جستجوی فعال شغل جدید داشته باشند، به ویژه اگر تفاوت میان میزان مقرری و دستمزد مشاغل پیشنهادی ناچیز باشد. این امر میتواند مدت زمان بیکاری را طولانیتر کند.
شناسایی دقیق بیکاران واقعی، جلوگیری از تقلب و اطمینان از مشارکت مؤثر دریافتکنندگان در دورههای اشتغالزایی، نیازمند ساختارهای اداری پیچیده و پرهزینه است که خود بار مالی اضافی بر دوش سازمان میگذارد.
۱۵۰ هزار نفر دریافتکننده مقرری بیمه بیکاری
مقرری بیمه بیکاری یکی از خدمات دریافتی بیمهشدگان اجباری سازمان تأمین اجتماعی محسوب میشود که این سازمان بیمهگر به همه مشمولان طبق قانون این مقرری را براساس مدت زمان تعیین شده طبق شرایط اشاره شده پرداخت میکند.
پرداخت ۱۰ هزار میلیارد تومان مقرری بیمه بیکاری سازمان تأمین اجتماعی همچنین در برنامههای تحولی خود در بخش بیمهای یکی دیگر از اقدامات خود را پرداخت مقرری بیمه بیکاری به حدود ۱۵۰ هزار فرد بیکار قرار داده است که این اقدام در چهارچوب ارائه حمایتهای قانونی در حوزه بیمه بیکاری با پرداخت ۱۰ هزار میلیارد تومان به افراد مشمول از برنامههای سازمان به حساب میآید.
راهکارهای کاهش چالشها برای تأمین اجتماعی
بیمه بیکاری یک ابزار ضروری و انسانی در اقتصاد مدرن است که میتواند به عنوان یک تثبیتکننده خودکار در دوران رکود اقتصادی عمل کند. با این حال، پایداری مالی آن در گرو تعادل دقیق بین درآمدها (حق بیمههای وصولی) و هزینهها (مقرریهای پرداختی) است.
شاید مهمترین راهکارها برای کاهش چالشهای مرتبط با بیمه بیکاری در سازمان تأمین اجتماعی به هدفمندسازی پرداختها یعنی برای حمایت از نیازمندان واقعی، پیوند دادن دریافت مقرری به دورههای آموزشی اجباری و فعالانه، بازنگری در نرخ و مدت زمان پرداخت مقرری و مبارزه جدی با اقتصاد غیررسمی برای گسترش پایه حق بیمهپردازان محسوب میشود.
در نهایت، بیمه بیکاری زمانی به اهداف خود میرسد که نه به عنوان یک هزینه صرف، بلکه به عنوان یک سرمایهگذاری برای حفظ و ارتقای سرمایه انسانی جامعه درنظر گرفته شود. موفقیت این نظام در گرو همکاری سهجانبه دولت، کارفرمایان و کارگران است.