به گزارش تامین 24، در چند دههٔ گذشته، ایران دگرگونیهای عمیقی در ساختار سنی خود تجربه کرده است. این تحولات عمدتاً حاصل کاهش سریع نرخ باروری از اوایل دههٔ ۱۳۷۰، افزایش امید به زندگی و حرکت نسلهای پرجمعیتِ زاد و ولد دههٔ ۱۳۶۰ به سمت میانسالی و سالمندی است. این روند، ساختار سنی کشور را بهسوی سالخوردگی جمعیت سوق میدهد و پویاییهای تازهای در رفتار اقتصادی گروههای سنی مختلف ایجاد میکند. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در قالب گزارش سیاستی جدید خود با عنوان «پاسخ به گذار جمعیتی در ایران: لزوم تقویت الگوهای پسانداز، سپردهگذاری و سرمایهگذاری» به این مسئله پرداخته است که بخشهایی از این گزارش در ادامه آمده است.
ایران در حال تجربهٔ گذار جمعیتی است؛ به این معنا که با کاهش نرخ باروری، افزایش امید به زندگی و رشد سالمندی، ساختار سنی جمعیت در حال تغییر است. کودکانی که در دهههای ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ به دنیا آمدند، اکنون وارد میانسالی شدهاند و بهزودی به سالمندی میرسند. پیشبینی میشود که از حدود سال ۱۴۴۵، نرخ رشد جمعیت ایران منفی شود.
تغییرات سنی میتوانند به شکلگیری دو دوره «سود جمعیتی» منجر شوند. در دوره نخست، نیروی کار افزایش یافته و از فشار اقتصادی بر خانوادهها کاسته میشود. در دوره دوم، سالمندان با پسانداز، سرمایهگذاری و مصرف منابع ناشی از دوران اشتغال، به رشد اقتصاد کمک میکنند. در ایران، فرصتهای حاصل از سود جمعیتی نخست در حال پایان یافتن است و پنجره جمعیتی رو به بسته شدن است.
در چنین شرایطی، تأخیر در اصلاح ساختارهای نهادی، نظامهای بازنشستگی، الگوهای پسانداز و سیاستهای حمایتی، نه تنها تهدیدی برای پایداری اقتصادی و عدالت بیننسلی به شمار میرود، بلکه میتواند آینده جمعیت ایران را با بحرانهای عمیقتری مواجه سازد.
تغییرات جمعیتی گروههای سنی و نرخ رشد آنها در فرایند گذار سنی، در چهار مرحله رخ میدهد که گذار سنی در ایران را نیز توضیح میدهند:
مرحلهٔ اول (پرباری کودکی): با رشد جمعیت کودکان بهویژه در سنین زیر ۱۵ سال رخ میدهد. در ایران، پس از کاهش مرگومیر کودکان طی دورهٔ ۱۳۶۵-۱۳۵۵، جمعیت خردسالان (۰ تا ۹ سال) افزایش یافت.
مرحلهٔ دوم (مرحلهٔ جوانی): حدود ۱۵ تا ۲۰ سال پس از مرحلهٔ نخست آغاز میشود. این مرحله که در ایران در دههٔ ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ رخ داد، مصادف با اوج نرخ رشد مثبت جمعیت ۲۰ تا ۲۹ سال بود.
مرحلهٔ سوم (مرحلهٔ میانسالی): حدود ۲۰ تا ۳۰ سال پس از مرحلهٔ جوانی آغاز میشود. در دههٔ کنونی، کشور شاهد رشد سریع گروه سنی ۴۰ تا ۶۵ سال است.
مرحلهٔ چهارم (مرحلهٔ سالمندی): این رشد پس از کاهش میزان باروری به سطوح پایینتر از حد جانشینی شروع میشود و هنگامی آغاز میشود که نسلهای پرجمعیتِ زاد و ولد به سنین بازنشستگی برسند.
در بسیاری از کشورها، مواجهه با بحرانهای ناشی از سالخوردگی جمعیت و استفاده از فرصتهای سود دوم جمعیتی، با مجموعهای از سیاستهای هوشمندانه دنبال شده است. ژاپن با اصلاح نظام بازنشستگی، افزایش سن بازنشستگی و فراهم کردن زمینه مشارکت سالمندان در بازار کار، توانست فشار بر نظام تأمین اجتماعی را کاهش دهد. آلمان و دیگر کشورهای اروپایی با گسترش بیمههای خصوصی بازنشستگی، تقویت سازوکارهای پسانداز خانوار و جذب مهاجران برای جبران کمبود نیروی کار، تجربههای موفقی را رقم زدند.
کرهجنوبی نیز با اجرای سیاستهای پسانداز اجباری، سرمایهگذاری در آموزش و مهارتآموزی جوانان و زنان، و توسعه صنایع فناورمحور برای افزایش بهرهوری، به تقویت پایههای اقتصادی خود پرداخت. در ایالات متحده، تنوعبخشی به منابع صندوقهای بازنشستگی از طریق سرمایهگذاری در سهام، اوراق و املاک، به همراه تشویق سالمندان به مصرف و سرمایهگذاری هدفمند، از ابزارهای کلیدی پایداری نظام حمایتی بوده است. همچنین چین با ایجاد صندوقهای پسانداز بازنشستگی فردی، گسترش بیمههای اجتماعی و تمرکز بر سلامت سالمندان، سعی کرده است آینده مالی و رفاهی جمعیت خود را تضمین کند.
با توجه به این تجارب جهانی، ایران نیز ناگزیر است برای عبور از مرحله حساس گذار جمعیتی و پیشگیری از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، از این درسآموختهها بهره گیرد.
به طور خلاصه، پیشنهادهای گزارش حاضر برای مقابله با بحرانهای ناشی از گذار جمعیتی در کشور شامل اصلاحات در نظام بازنشستگی و تأمین اجتماعی، اتخاذ سیاست بهداشتی مناسب در جهت بهبود سطح مرگومیر، تقویت پسانداز و انباشت ثروت در چرخه عمر و سرمایهگذاری در سرمایه انسانی نسل جوان و زنان میشود.
از منظر چرخهٔ عمر، ساختار سنی جمعیت میتواند تأثیر مهمی بر وضعیت اقتصادی کشور داشته باشد. بر اساس این دیدگاه، درآمد افراد در آغاز زندگی (دوران کودکی) و پایان آن (سالمندی) کم است و آنها در این دورهها به خانواده یا دولت وابستهاند. در مقابل، افراد در سنین میانسالی و اشتغال درآمد بیشتری دارند و برای دوران سالمندی پسانداز میکنند.
یکی از شاخصهای مهم برای تحلیل تغییرات ساختار سنی جمعیت، «نرخهای رشد سهمی ویژهٔ سنی» است. ایران در حال حاضر در اوج سود جمعیتی نخست قرار دارد و تا حدود سال ۱۴۳۵ از رشد اقتصادی ناشی از نیروی کار بهرهمند خواهد بود. با افزایش فرصتهای پسانداز و سرمایهگذاری در دورهٔ حاضر، امکان بهرهبرداری از سود دوم جمعیتی و دستیابی به توسعهٔ پایدار فراهم میشود.
در ایران، سود نخست جمعیتی ـ یعنی بهرهبرداری از افزایش نیروی کار جوان ـ از سال ۱۳۶۷ آغاز شد و احتمالاً تا حدود سال ۱۴۰۶ به پایان میرسد. این دوره اگرچه باعث رشد حدود ۲ درصدی اقتصاد شد، اما یک دورهٔ گذراست. سود جمعیتی نخست در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه مانند اتیوپی، نیجریه، آفریقای جنوبی، برزیل، چین، هند، پاکستان و بنگلادش، در مدتزمان کوتاهتری ولی با شدت بیشتری تحقق یافته است. دلیل این امر احتمالاً کوتاه بودن فاصلهٔ زمانی بین کاهش مرگومیر و کاهش باروری، و در نتیجه تغییرات شدیدتر در سهم سنین کار و ساختار سنی کشور بوده است.
پس از پایان این مرحله، سهم جمعیت نیروی کار کاهش مییابد. اما سود دوم جمعیتی، که نتیجهٔ پسانداز، سرمایهگذاری و افزایش بهرهوری است، میتواند در سالهای ۱۴۱۰ تا ۱۴۳۰ بیش از ۳ درصد رشد اقتصادی ایجاد کند. این سود، کاهش نیروی انسانی را با افزایش سرمایه جبران میکند.
ایران در حال حاضر در پایان مرحلهٔ سود نخست قرار دارد؛ مرحلهای که در آن سهم جمعیت در سن کار بالاست و نسبت وابستگی پایین. این مرحله فرصتهایی برای رشد اقتصادی، افزایش پسانداز ملی و تقویت نظام بازنشستگی فراهم میکند؛ اما گذراست و اگر از آن برای اصلاحات اساسی استفاده نشود، فشارهای اقتصادی در آینده تشدید خواهد شد.
از حدود سال ۱۴۱۰، با ورود نسلهای پرشمار به سن بازنشستگی، ساختار اقتصادی کشور با چالشهای بزرگی روبهرو خواهد شد: وابستگی سالمندی افزایش مییابد؛ به این معنا که یکسوم جمعیت مصرفکننده خواهد بود، بدون آنکه تولید کند. رشد اقتصادی کند میشود و تقاضا برای خدمات سلامت و رفاه سالمندان افزایش مییابد.
برای مقابله با این روند، لازم است دولت از همین حالا با برنامهریزی مناسب، از فرصتهای جمعیتی باقیمانده به نفع آیندهٔ کشور بهره گیرد.
برای خواندن متن کامل گزارش میتوانید به این لینک مراجعه کنید.