جهانی در گفتوگو با تأمین ۲۴ اظهار کرد: وجود چنین گفتمان واحدی میتواند علاوه بر اهمیت و جایگاه سازمان تأمین اجتماعی، ضرورت حمایت از این سازمان در راستای پایداری، ماندگاری، تابآوری و ادامه حیات برای خدماترسانی به همه گروههای مشمول داشته باشد.
این کارشناس بیمههای اجتماعی گفت: سازمان تأمین اجتماعی نهادی بیمهگر با رویکرد اجتماعی، اقتصادی، رفاهی، حمایتی، بیمهای و درمانی برای گروههای تحت پوشش محسوب میشود که برای استمرار حیات و ادامه ارائه خدمات به جامعه ذینفعان، نیازمند تعادل در حوزه منابع و مصارف است. این مهم و پیشگیری از ایجاد ناترازی، از طریق راهبری متناسب با ظرفیتهای اساسی سازمانی و شرکای اجتماعی حاصل میشود.
وی ادامه داد: در حال حاضر بالغ بر ۸۶ درصد منابع تأمین اجتماعی با وصول حقبیمه و بقیه از محل سرمایهگذاری و سایر منابع درآمدی این سازمان بیمهگر تأمین میشود. به این واسطه شاخص تأمین منابع بیمهای مهمترین محور مورد تأکید و تمرکز تأمین اجتماعی در حوزه بیمهای بهشمار میرود.
به گفته وی، بدون شک موضوعاتی همچون رشد مستمری سالانه، اتفاقات حوزه خُرد اقتصاد و موضوع تورم، بیمههای اجتماعی را به سمت متناسبسازی حقوق هدایت خواهد کرد. بنابراین سازمانهای بیمهگر برای رسیدن به تعادل منابع و مصارف و تقویت این حوزه نیاز به افزایش ورود بیمهشدگان در همه طیفها و گروهها دارند.
جهانی بیان کرد: سازمان تأمین اجتماعی در راستای پیشگیری از ایجاد ناترازی باید همواره جذب بیمهشدگان جدید را در دستور کار داشته باشد. این نهاد باید با توجه به بازنگری افزایش دستمزدها بهعنوان یک شاخص خلق کننده منابع و تقویت اصلاحات بیمهای از بُعد منابع و مصارف، ماندگاری بیمهشدگان را به سطح توجیهکننده ایفای تعهدات بلندمدت در نظر داشته باشد.
پایداری صندوقها به تعداد ورودیهای بیمهشدگان بستگی دارد
جهانی معتقد است که حیات و پایداری همه صندوقهای بیمهگر بستگی به تعداد بیمهشدگان، ورودی منابع و تأمین بهموقع آن دارد. به همین منظور سازمان تأمین اجتماعی به منظور افزایش شمار بیمهشدگان و تعادل منابع و مصارف نیازمند اجرای طرحهایی برای توسعه بیمهای از طریق جمعیت بدون بیمه اجتماعی است.
وی اظهار کرد: چالش تعادل منابع و مصارف در صندوقهای بیمهای را باید بهعنوان یک ضرورت بررسی کرد. در واقع موضوع ناترازی در حوزه فعالیت این سازمانها یک مسئله مهم محسوب میشود و باید جدی گرفته شود.
به گفته وی، زمانی در تأمین اجتماعی بیش از ۳۰ نفر بیمهپرداز و یک نفر مستمریبگیر تحتپوشش بودند، اکنون اما در وضعیتی متفاوت، بهطور متوسط این میزان ورودی و خروجی در کل کشور به رقم پایینتری رسیده است. در حال حاضر بهطور میانگین چهار نفر بیمهپرداز و یک نفر مستمریبگیر، بازنشسته، ازکارافتادگی یا بازمانده از این نهاد حقوق ماهانه دریافت میکنند؛ این شرایط در اصطلاح کارشناسی و تحلیلی به ضریب همبستگی یا پشتیبانی معنا میشود.
کارشناس بیمههای اجتماعی گفت: حیات پایدار یک سازمان بیمهگر نظیر تأمین اجتماعی زمانی رخ میدهد که چند مؤلفه مهم در کنار یکدیگر شکل گیرند؛ رشد کمی و کیفی اشتغال، توسعه بیمهای، اقدامات پیشگیرانه در حوزه ناترازی، تحقق نظام بیمهای و محاسبات بیمهای از این جمله محسوب میشوند.
وی تصریح کرد: همچنین تحقق دستمزدهای واقعی و استاندارد نیز در رشد منابع، ایجاد تعادل حوزه منابع و مصارف و تأمین آینده بیمهگران بیننسلی تأثیرگذار خواهد بود. از نگاهی دیگر باید به این سمت حرکت کنیم که علاوه بر استانداردسازی رابطه بین سن بیمهشدگان و متوسط ماندگاری آنان در تأمین اجتماعی، سهم مشارکت هر بیمهشده و دولت و کارفرمایان بازتعریف شود.
ضرورت اجرای برنامههای تحولی
جهانی بیان کرد: اجرای برنامه تحولی برای این موضوع یک ضرورت بهشمار میرود تا بتواند توسعه نظام تأمین اجتماعی و ارتقای کیفیت خدمات این سازمان را رقم زده و در نهایت رضایت و اعتماد عمومی ذینفعان و شرکای اجتماعی را به دنبال داشه باشد. همچنین اجرای برنامههای اقتصادی باید به حوزه اجتماعی معطوف باشد؛ میزان اثربخشی آن و کمک این برنامهها به حوزه رفاه، بهبود و ارتقای معیشت و رشد سطح کیفیت زندگی جامعه تحتپوشش بیمههای اجتماعی را موجب خواهد شد.
او اضافه کرد: مجموع دلایل و سازوکارهای اشاره شده در حوزههای تخصصی بیمهای و اقتصادی، ابزاری برای جلوگیری از ناترازی بیمهای و به تعادل رساندن هزینهکرد و درآمد بیمههای اجتماعی محسوب میشوند.
کارشناس بیمههای اجتماعی افزود: تعادل منابع و مصارف صندوقها و سازمانهای بیمهای به منظور تضمین استمرار فعالیت آنان در مسیر ارائه و بهبود کمیت و کیفیت خدمات به جامعه تحتپوشش، از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. در نقطه مقابل، بیمههای اجتماعی در صورت ایجاد اختلال و عدم تناسب بین منابع درآمدی و هزینهکردهای مرتبط با ایفای تعهدات، ناترازی را تجربه خواهند کرد.
به گفته او، ادامه حیات صندوقهای بیمهای در وضعیت ناترازی منابع و مصارف و تشدید این موضوع توسط راهبری نامناسب و تصمیمات آسیبزننده به منابع این صندوقها، ادامه فعالیت مؤثر آنها و تضمین منافع ذینفعان و شرکای اجتماعی تحتپوشش این نهادها را با مخاطره مواجه میکند. اصلاح صندوقهای بازنشستگی در حوزه اصلاحات مدیریتی، مالی و سنجهای، در فصل پنجم برنامه هفتم توسعه مورد توجه قرار گرفته است؛ بهطور مشخص مواد ۲۸ و ۲۹ این برنامه سازوکارها و تکالیف مرتبط با حوزه کاهش ناترازی در بیمههای اجتماعی را تشریح کرده است.
جهانی گفت: حال باید همه این مراحل را به گونهای پیش ببریم که این اقدامات اثربخش بتواند به حیات، پایداری و استمرار فعالیتهای سازمان تأمین اجتماعی منجر شود تا در نهایت همه گروههای تحت پوشش بتوانند پس از سالها تلاش مستمر از خدمات بازنشستگی بهرهمند شده و از طرفی دیگر برخی از گروهها به عنوان بیمهشدگان جدید بتوانند همچنان از انواع خدمات این سازمان استفاده مطلوب داشته باشند.