زنان در بدنه دولت حضور پررنگتری داشتند، در سایر دستگاهها دولتی هم شاهد رشد چشمگیر حضور زنان بودیم، از جایی خبر رسید که شهردار شدهاند و جای دیگری دهیار. عضو شورای شهر شدند و تعداد زیادی به مجلس راه یافتند.
تامین ۲۴/اینها اخبار خوب حوزه زنان بوده در دولت یازدهم. نه اینکه به حقشان رسیده باشند و دیگر کار را تمامشده بدانیم، یا حضور زنان در بازار کار اینقدر چشمگیر باشد که حرف از تناقض و سهم کمتر نزنیم، نه. بلکه قرار است از شرایط بهتر و زمینهسازیهای امیدوارکننده بگوییم. امیدواریهایی برای حضور هرچه بیشتر زنان در پستهای مدیریتی، به دست آوردن سهم قابلتوجهی از بازار کار، و مهمتر از آن سوق یافتن به سمت مهارتآموزی، خوداشتغالی و کارآفرینی. چون هستند زنانی که خود آستین بالا زده و کسبوکاری راهاندازی کردهاند؛ چه در حوزههای صنعتی و تولیدی و چه در حوزههای خدماتی. زنانی که توانستهاند برای دهها نفر شغل ایجاد کنند و سهم قابلتوجهی را هم در اختیار همجنسهای خود قرار دهند. پایه چنین اقداماتی بر کارآفرینی و مهارتآموزی بوده. یعنی همان رویکردهایی که دولت یازدهم داشته و تلاش کرده با پرداخت تسهیلات و فراهم کردن جا و مکان، زمینههای ورود زنان به بازار کار را هرچه بیشتر فراهم کند. در این گزارش و در گفتگو با محبوبه منفرد، تولیدکننده ظروف کریستال، و ناهید معزز، مؤلف دهها جلد کتاب در زمینه مهارتآموزی و مدیر آموزشگاهی در همین زمینه، به بررسی روند کسبوکارشان و دیدگاهشان درباره رویکردهای دولت یازدهم در حوزه کارآفرینی و اشتغالزایی برای زنان پرداختهایم؛ یکی با رویکرد تولید صنعتی و دیگری با رویکرد مهارتآموزی و راهاندازی کارگاههای تولیدی کوچک.
بازارهای جهانی با دیپلماسی به دست میآیند
11 کیلومتری قزوین، شهرک صنعتی لیا. اینجا جایی است که محبوبه منفرد روزانه چندین ساعت از عمرش را در آن میگذراند تا شرکتی که با دست خالی بنا نهاده، سر پا بایستد. او مدیرعامل شرکت تعاونی صنایعدستی «ظریفپرشین لیا» است که سال 89 ثبتش کرده و سال 91 بهصورت رسمی کار تولید را با خریداری کوره، دستگاههای تراش و... آغاز کرده است. کریستال تولید میکند و تمامقد جلوی همه اجناس چینی موجود در بازار ایستاده است و نیمنگاهی هم به بازارهای خارجی دارد. سال 89 تنها 5 نفر نیروی کار داشت و در سال 96 یعنی با گذشت حدود 7 سال تعداد کارکنانش به 50 نفر رسید. همه سرمایه اولیهاش 800 هزار تومان برای ثبت شرکت بود. چندین بار تاکید میکند که سرمایه مالی دیگری نداشته و تنها سرمایهاش انرژی خودش و هنر دست همکارانی بوده که هنرمندانی از حوزه صنایعدستی هستند. میگوید: «براساس تعریف کارآفرینی جلو رفتم، یعنی کاری را انجام دادم که دارای ارزشافزوده باشد. به همین دلیل شاید سرمایه اولیه قابلتوجهی نداشتم اما کار کردم و کار کردم و کار کردم و آموزش دیدم و به کارکنانم آموزش دادم تا کالایی تولید شود که بتواند در بازار عرضاندام کند. همین امر موجب شد بتوانیم شرکت را گسترش بدهیم و رشد کنیم.»
کریستالهای قابلاحترام
شرکتش حالا به یک تولیدی قابلاحترام تبدیل شده که همه مراحل تولید را در خود جمع کرده است؛ «از ریختهگری و قالبگیری گرفته تا تراشکاری، طراحی و طلاکاری. حتی بستهبندی هم در مجموعه خودمان انجام میشود.» همیشه به کیفیت نگاه ویژه داشته و دارد. نشانها و عناوین زیادی را هم به همین دلیل به دست آورده است. حتی صادرات هم دارد. «ظروف کریستال سفید، رنگی و طلاکوب ما به کشورهای شمالی ایران مانند آذربایجان و سایر کشورهای همسایه صادر میشود، چون از کیفیت بینالمللی برخوردار است و بهراحتی با برندهای دیگر برابری میکند.» اما نکته این است که کالای شرکتش با برچسبها و نام برندهای دیگر به بازارهای خارج از ایران میرود. «چون بازارسازی گستردهای در سطح جهان انجام ندادهایم، هرچند کالایی با کیفیت جهانی تولید میکنیم.»
سال 89، حمایتکنندهای نداشتم
«بهعنوان کارآفرین زن و بهعنوان تولیدکننده در سال 89 بدون هیچ حمایتی کارم را شروع کردم، اما در سال 95 شرکت شهرکهای صنعتی در راستای حمایت از تولید ما را به وزارت صنعت، معدن و تجارت معرفی کردند تا تسهیلاتی از طریق سایت بهینیاب دریافت کنیم.» منفرد این توضیح را در پاسخ به سوالی میدهد که در مورد وجود تسهیلات دولتی برای پیشبرد کار پرسیدیم و ادامه میدهد: «این تسهیلات برای گسترش خط تولید بود. مبلغی برای سرمایه در گردش دریافت کردیم تا بتوانیم مواد اولیه را بخریم. بهطور کلی تا 400 میلیون تومان تسهیلات دریافت کردیم. بهره بالای بانکی تولیدکنندهها را تحتفشار قرار میدهد، باید مدتزمان بازپرداخت این تسهیلات افزایش یابد و بهرههای بانکی کاهش پیدا کند. چون شهرکهای صنعتی معرفی را انجام میدهند اما بانکها کماکان سختگیریهای خود را دارند. اما وجه قابلتقدیر ماجرا این است که چنین تسهیلاتی وجود دارد و تولیدکننده میتواند به دریافتش امیدوار باشد و از شکست کسبوکارش جلوگیری کند.»
چکهای زنانه را قبول ندارند
از 50 نیروی کار منفرد، 10 نفر زن هستند. زنانی که در بخشهایی چون طراحی، نقاشی و طلاکوبی ظروف کریستال مشغول هستند و این مهارتها را طی آموزشهایی آموختهاند و درآمد قابلتوجهی هم دارند. اما این تنها یک روی داستان است. روی دیگر داستان برمیگردد به نگاه مردانه حاکم بر بازار. آنجایی که یک زن بهعنوان کارآفرین و کارفرما وارد بازار میشود و طرف معامله اهالی بازار قرار میگیرد. منفرد از این مسئله روایت قابلتوجهی دارد. «وقتی بهعنوان یک زن طرف حساب تولیدکننده مواد اولیه میشوید، حتی اگر موفق و خوشنام هم باشید، باز هم معمولا بیاعتمادی به زنان را میبینید. بسیاری از فروشندگان حاضر نیستند کالای خود را غیرنقد در اختیار یک تولیدکننده زن قرار دهند چون اعتمادی به برگشت پولشان ندارند و نمیتوانند تصور کنند که این زن میتواند کار کند و اقساط را بپردازد.» بارها با چنین مسائلی روبهرو شده اما هربار سمجتر پیش رفته است. میگوید با تمام سلولهای تنش این مشکلات را لمس کرده است. «چک مدتدار ما زنان را قبول نمیکنند و بسیار سختگیرتر عمل میکنند. اما این شرایط نباید موجب کنارهگیری از بازار کار و عرصه تولید باشد. هر زنی در هرکجای ایران که باشد میتواند براساس امکانات موجود به کارآفرینی بپردازد. در این میان تنها باید تلاش بیشتری کند تا نهتنها بر مشکلات موجود در مسیر تولید و کسبوکار فائق آید بلکه بر سختیهای قرارگیری در معرض بیعدالتی هم پیروز شود.»
دیپلماسی برای تصاحب بازارها
منفرد بهعنوان یک کارآفرین معتقد است که اگر دولت میخواهد روند کارآفرینی در این سطح متوقف نشود و اشتغالزایی روندی مثبت در پیش بگیرد، باید موانع بسیاری بر سر راه ورود کالاهای بیکیفیت خارجی قرار دهد. همچنین مسیر حضور کالاهای ایران را در بازارهای جهانی هموار کند. چون به دست آوردن بازار در بسیاری مواقع از مسیر دیپلماسی انجام میشود و از راه برقراری روابط مسالمتآمیز با مردم دیگر کشورهاست.
با توجه به صحبتهای منفرد، دولت علاوه بر حمایتی که در مراحل اولیه تولید از تولیدکننده میکند، باید بازارسازی را هم به نحو احسن انجام دهد؛ یعنی بازار داخلی را از جنس قاچاق و بیکیفیت پاک کند و با ایجاد روابط حسنه و حرفهای با دیگر کشورها، بازارهای جهانی را برای تولیدکننده داخلی فراهم سازد. این بانوی کارآفرین در پایان اشارهای هم دارد به ظرفیت تولید کارخانهاش. «ماهیانه تا 10 تن کریستال میتوانیم تولید کنیم که این ظرفیت در طول یک سال به 100 تن میرسد.» همچنین در طرح کسبوکارش اشتغالزایی برای 200 نفر پیشبینی شده و افزایش صادرات از دیگر برنامههای این بانوی کارآفرین است.
مهارتهایی برای تولید محصول
به نظر میرسد در ایران نیز کمکم باید به فرهنگ پشتمیزنشینی و کارمندی پشت کنیم. حتی اگر بالفطره خواهان چنین امری نباشیم، رشد سریع جمعیت و افزایش 3 میلیون نفری هرساله افراد جویای کار، موجی از بیکاری را به دنبال دارد و نمیتوان همه این افراد را در سمتهای کارمندی و مدیریتی مشغول به کار کرد. بنابراین راه دیگری باید اتخاذ شود. درواقع وجه دیگر ورود به بازار کار، آموختن مهارتهایی است که در دورههای آموزشی کوتاهمدت و بلندمدت ارائه میشوند و همین آموزشها درنهایت امکان به دست آوردن یک شغل را فراهم میکنند. ناهید معزز، مولف 28 عنوان کتاب در زمینه هنر، مولف 28 عنوان کتاب برای سازمان فنیوحرفهای، کتابی برای سازمان کتابهای درسی است و حدود 27 سال است که مدیر آموزشگاه صنایعدستی است.
همچنین مدیرمسئول و صاحبامتیاز مجله هنرآذین و مجری طرح کارآفرینی صندوق کارآفرینی است که طرحش از طرحهای برتر کشور در این زمینه بوده است.
طی این طرح قرار است به صد زن مهارتهای لازم برای به دست آوردن شغل ارائه شود که در حال حاضر 40 نفر این آموزشها را دیدهاند و مشغول به کار هستند. زنانی که اغلب از اقشار کمدرآمد هستند و با یادگیری مهارت و انجام کار در محیط خانه میتوانند درآمدهای قابلتوجهی به دست آورند. حتی بسیاری از این زنان رفتهرفته کارگاههایی راهاندازی کرده و افراد دیگری را دعوت به کار کردهاند و این تنها یک وجه کسبوکار است. «کسب درآمد موجب شده زنانی از این دست، به خودباوری نسبی برسند و نقشی فعال در زندگی و اجتماع اطرافشان بازی کنند.» این فعال حوزه کارآفرینی آموزش مهارتها را ازجمله راهکارهای بسیار موثر برای درآمدزایی میداند. «حتی شیوههای فروش محصول و بازاریابی را هم به افراد آموزش میدهیم.»
آموزش ببینید و درآمد کسب کنید
معزز معتقد است که حوزههایی مانند صنایعدستی و هنرهای سنتی راهی مناسب برای درآمدزایی است. حتی اشارهای دارد به یکی از افراد آموزشدیده که تسبیح میسازد و از طریق کانالی تلگرامی آنها را به فروش میرساند و تا ماهی 2 میلیون تومان درآمد دارد. همچنین فرد دیگری با راهاندازی کارگاهی و جمع کردن چندین زن دیگر، گلسر تولید میکند و سهم زیادی از بازار این کالای تزیینی را در اختیار گرفته است. یعنی یک فرد بدون آموزش و بدون درآمد، با دریافت آموزشها و کسب مهارتهای لازم نهتنها به درآمدزایی رسیده بلکه با ایجاد کارگاهی توانسته برای دیگران هم شغل ایجاد کند. حتی بعضی از افراد دارای مهارت آموزشگاههایی دایر کرده و مبنایی برای درآمدزایی ایجاد کردهاند. این مدیر آموزشگاه معتقد است که باید از جوامعی الگو بگیریم که آموزش مهارتِ منجر به تولید محصول را مبنای اشتغالزایی و کسب درآمد خود قرار دادهاند. در این میان چین از بهترین گزینههاست چون هر خانه را به یک کارگاه تولیدی تبدیل کرده و کسبوکارهای کوچک خانوادگی راهاندازی کرده است که زنان و دختران در آنها نقش محوری دارند. وی معتقد است: «با این اقدامات نقشهای اجتماعی افراد را تغییر میدهیم و از نقشهای منفعل به سمت نقشهای پویا و غیرمصرفکننده پیش میرویم.»
اشتغالزایی بر مبنای مهارت
«رویکرد دولت در چهار سال گذشته مهارتآموزی و درآمدزایی براساس مهارتها بوده است و همین امر موجب شده تا افراد زیادی به دایره اشتغال کشور اضافه شوند.»
معزز با بیان این جملات ادامه میدهد: «این اقدامات بهویژه در حوزه زنان قابللمس بوده است.» وی همچنین اضافه میکند: «در دولت یازدهم طرحهای زیادی برای اشتغالزایی بانوان ارائه شده و در صندوق کارآفرینی امید یا استانداریها بررسی شدهاند. طرحهایی برای تولید، فروش و حتی صادرات کالاهایی که افراد دارای مهارت تولید میکنند.»