نایبرئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین
تامین ۲۴/ کمی بدبینانه، اما واقعیت است. با توجه به اینکه در سال 96 شاهد برگزاری انتخابات در اردیبهشتماه هستیم، تا زمانی که دولت بعدی مستقر شود - چه دولت تدبیر و امید باشد، چه دولتی جدید– و وزرای جدید شناخته شوند، عملا بخش قابل توجهی از زمان سال جدید را از دست میدهیم. حال برویم سراغ مشکلات و پتانسیلهای اشتغالزایی در کشور.
جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی باید به طور جدی توسط دولت در سال جدید مبنای تصمیمگیری و اجرا قرار گیرد، زیرا ظرفیتهای اشتغالزایی بدون سرمایه نمیتواند خروجی بدهد. البته دولت در سال گذشته منابع مالی بسیاری را به صنایع کوچک و متوسط تزریق کرد که بیشتر آنها به سوی صنایع وابسته به خودروسازی، پتروشیمی و فولاد رفت. همین چند روز پیش، از مجتمع ساخت فولاد در استان خوزستان بهرهبرداری شد. اما واقعیت این است که در چنین صنعتی، برای ایجاد یک شغل حدود 700 میلیون تومان هزینه شده است. علاوه بر این، در سمنان نیز یک سایت خودروسازی افتتاح شد که در آن نیز برای ایجاد یک شغل جدید حدود 600 میلیون تومان هزینه شده است. افتتاح چنین صنایعی قطعا به نفع اقتصاد کشور و حرکتی روبهجلو است. اما درواقع این صنایع هزینه زیادی برای کمک به اشتغالزایی به دولت تحمیل میکنند. علاوه بر این در صنایعی مثل فولاد به نقطه اشباع رسیدهایم. همین حالا هم کارخانههای ما کمتر از ظرفیت خود تولید میکنند.
اما نکته اینجاست که در حوزه کوچک و متوسط و حتی خرد، اشتغال با هزینه کمتری ایجاد میشود. اصناف و کارگاههای کوچک با هزینه بسیار کمتری نسبت به صنایع کوچک و بزرگ میتوانند اشتغال ایجاد کنند. مثلا در حوزه صنایعدستی میتوان با 7 میلیون تومان شغل ایجاد کرد. صنعت پوشاک نیز چنین است. تمام اقتصادهای بزرگ دنیا بار اصلی تولید اشتغالشان را روی صنایع کوچک گذاشتهاند. در کشور خودمان ماشینآلات، نیروی کار و سولههای زیادی داریم که میتوانند با این راهبرد به تولید شغل بپردازند. اما آمارها میگویند صنایع با نیمی از ظرفیت خود به کار خود ادامه میدهند.
نکته دیگر این است که باید بازار را برای صنایع کشور گسترش دهیم. از سال 1390 به اینسو، تقاضای کالای داخلی بهشدت کاهش یافته است. این در حالی است که این صنایع نیاز به صادرات محصولات خود دارند. اما این موضوع هم قابلملاحظه است که اغلب بسیاری از صنایع ما به دلیل خسارتهای سهمگینی که در سالهای گذشته متحمل شدهاند، قابلیت رقابت با صنایع خارجی را ندارند. از سوی دیگر رقابت کردن را به برخی صنایع داخلی نیاموختهایم. آنها بیجهت تنبل بار آمدهاند. در تمام این سالها با پرداخت یارانههای سنگین به صنایع داخلی و گذاشتن تعرفههای مختلف بر کالاهای وارداتی، تولیدکنندگان هموطن را وابسته و البته تنبل بار آوردهایم. نکته دیگر این است که دانش مدیریتی برخی از مدیران ما در سطح بالایی قرار ندارد. بسیاری از مدیران ما مهندس هستند. چون کارخانه بر پایه علوم مهندسی تولید میکند. این در حالی است که دانش مدرک مهندسی دال ِ بر دانش مدیریت آنان نیست. مهندس خوب الزاما مدیر خوبی نیست.
علیرغم ظرفیتهای فراوان، معتقدم صنعت گردشگری و پیشران بودن آن در اقتصاد ایران را باید کمی بیشتر مورد بررسی قرار داد. با وضعیت فعلی قابلیت کوتاهمدتی برای گردشگرپذیر شدن نداریم و فاقد زیرساختها و بستر لازم برای جذب توریست هستیم. صنعت هتلداری، حملونقل و مراکز تفریحی ما اشکالات و کمبودهای فراوانی دارند. البته معتقدم باید نهایت تلاش را کرد تا با ظرفیت موجود نیز بیشترین جذب توریست را داشته باشیم. در ICT هم باید سیاستگذاری و برنامهریزی بلندمدت کرد، زیرا ما بیشتر مصرفکننده تکنولوژی هستیم. بنابراین برای اینکه بتوان روی این صنعت برای اشتغالزایی حساب باز کرد باید از همین حالا به فکر بود تا نتایج آن در سالهای آینده به بار بنشیند. از اینرو و برای کوتاهمدت باید به اشکال متفاوت اشتغالزایی که در کشورهای دیگر هم موردتوجه قرار گرفتهاند فکر کنیم. میتوانیم با توجه به نیروی انسانی ارزانتر خود نسبت به کشورهای توسعهیافته، تحت لیسانس آنها، محصولات آن برندها را تولید کنیم. به این شکل هم میتوان برندهای بزرگ جهانی را به کشور آورد، هم بیکاری را کاهش داد، هم بازار مصرف داخلی را تامین کرد. در صنعت پوشاک و نساجی بهراحتی میتوانیم از این امکان استفاده کنیم.