سیاستگذاری اجتماعی مانند هفت خوان رستم است حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهوری و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک: با مدلی از رابینهودیسم مواجهیم؛ یعنی از اغنیا بگیریم و به فقرا بدهیم.
تامین ۲۴/ کمتر از دو هفته مانده به پایان سال، نخستین همایش ملی سیاستگذاری اجتماعی در ایران برگزار شد تا بار دیگر، بر اهمیت توجه به موضوعهای اجتماعی تأکید شود. همایشی که در آن به پیچیدگی مسائل اجتماعی، رویکردها، تحولات تاریخی، چالشهای نهادی و ارزیابی سیاستها در حوزه اجتماعی توجه شد و سخنرانها، یکی پس از دیگری، از مسائل این حوزه، بهعنوان مهمترین چالش فعلی کشور یاد کردند. حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهوری و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک، میهمان ویژه همایش بود که صبح دیروز در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی سخنرانی کرد. دیروز نخستین روز از برگزاری این همایش دو روزه بود.
حسامالدین آشنا، بهعنوان سخنران افتتاحیه، در ابتدای صحبتهایش، مشکلات بر سر راه سیاستگذاری اجتماعی را به هفت خوان رستم تشبیه کرد.
ناکارآمدی سیاستگذاری عمومی، وابستگی به مسیر، فقدان منابع دادهای، نظارتهای ناکافی بخشی از خوانهایی است که به گفته آشنا، در مسیر سیاستگذاری اجتماعی قرار گرفتهاند: «مشکل ما خودِ سیاستگذاری عمومی است، نه سیاستگذاری اجتماعی. عبور از این بخش، نیازمند تصمیمهای سخت و پرهزینه است ما در بسیاری از حوزههای سیاستگذاری عمومی، دچار ناکارآمدی شدهایم، تصمیمهایی گرفتهایم که یا در اصل اشتباه بوده یا نظارت کافی بر آن وجود نداشته است. همه اینها درحالی است که ناکامی در سیاستگذاریهای عمومی در حوزه اجتماعی، خطرپذیری و تحمل پذیری مردم و مسئولان را برای گرفتن تصمیمهای سخت با مشکل مواجه میکند.» به اعتقاد آشنا، ناکارآمدی ساختاری و بخشینگری در حوزه سیاستگذاری اجتماعی دومین خوانی است که باید از آن عبور کرد: «تا دلتان بخواهد سیاستگذاری اجتماعی، متولیان ناکارآمد و غیرمسئول دارد، برای گرفتن هزینه همه هستند، اما برای پاسخگویی در زمان نتیجه، کسی وجود ندارد.
وزارتی که امروز ما در این حوزه، با آن روبهرو هستیم، اسمش تعاون، کار و رفاه اجتماعی است، یک زمانی این وزارتخانه، بهعنوان وزارت کار شناخته میشد، یک زمانی اسمش، پیشه و هنر بود، یک زمان وزارت کار و امور اجتماعی. خود تغییر مستمر اسم یک وزارتخانه نشان میدهد که ما دچار سردرگمی در سیاستگذاری و تعیین متولی برای سیاستگذاری و اجرای آن هستیم.» مشاور رئیس جمهوری، خوان سوم را وابستگی به مسیر در حوزه سیاستگذاری اجتماعی اعلام کرد: «وابستگی به مسیر به این معنی است که ما اقداماتی انجام میدهیم و بعد از آن رویمان نمیشود آن اقدامات را تغییر دهیم، توان این را هم نداریم که عذرخواهی یا توبه کنیم یا حتی مسیر جدیدی را انتخاب کنیم. چرا؟ چون سیاستهای اجتماعی روی جمعیت بزرگی تأثیر عمقی و طولانیمدت دارد، برای درک اشتباههای خود، نیاز به گذشت زمان داریم، بر این اساس در کشور ما همیشه اینگونه بود که سیاستی از سوی شخصی گذاشته میشود، اما آن شخص در زمان پیدا شدن آثار آن سیاستها، هرگز حضور جدی سیاسی نداشته است.» او ادامه داد: «تجربه مسکن مهر، سهام عدالت و هدفمندی یارانهها، هر سه به دلیل وابستگی به مسیر، تغییر دادنشان برای دولتها دشوار بوده و است. یکبار از آقای رفسنجانی پرسیدند، شما که سردار سازندگی نامیده میشوید، چه کاری دلتان میخواست و انجام ندادید؟ او هم پاسخ داد که یکی از این کارها، تغییر سیاستهای تأمیناجتماعی بود. خود این موضوع نشان میدهد حتی کسی که در آن سطح از توانایی و قدرت و اختیار بود، به حوزه سیاستهای اجتماعی که رسید، وابستگی به مسیر به او اجازه ندارد، تغییر بنیادی ایجاد کند.»
مسائل اجتماعی از مسائل هستهای و عمرانی هم پیچیدهتر است
او جذابیت عوام فریبی در سیاستگذاری اجتماعی را خوان بعدی در مسیر سیاستگذاری اجتماعی اعلام کرد: «سیاستگذاران ما مشکل بزرگی دارند که آن، ساده انگاری فهم مسأله است. مسائل اجتماعی پیچیدهترین مسائل کشور هستند و حتما از مسائل عمرانی و هستهای پیچیدهتر هستند، در بخش هستهای و عمرانی، رویکردهای مهندسی با دقت بالا انجام میشود، اینجا در حوزه اجتماعی، با یک ماده واحده و یک دعوا و قهر و آشتی، گاهی اوقات تصمیمهای بزرگی در حوزه اجتماعی گرفته میشود. در این حوزه خطر احساساتی شدن خیلی جدی است، یک روز یک جریان میتواند کل رسانهها را در بر گیرد، نمونه آن را در موضوع گورخوابها دیدیم، چقدر در این زمینه احساسی شدیم؟ فکر کنم دو هفته. بعد از آن حتی یک خبر و پژوهش هم ندیدیم.»
به گزارش روزنامه شهروند،مشاور رئیسجمهوری در ادامه به مشکل تعمیم خُرد به کلان اشاره کرد: «بسیاری از افراد تصور میکنند، میتوانند مشکلاتی که در سطح خُرد وجود دارد را در سطح کلان تعمیم دهند، درحالیکه منطق، نشان میدهد که این دو موضوع با هم متفاوت هستند.» آشنا، خوان بعدی را فقر دانست و گفت: «ما با مدلی از رابینهودیسم مواجه هستیم، یعنی از اغنیا، بگیریم و بدهیم به فقرا. هر چقدر از این روش جذابتر استفاده شود، شانس برنده شدن در رقابتهای انتخاباتی بیشتر میشود.» او این جمله را با لحن کنایهآمیزی گفت.
رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک، معتقد است مشکل دیگر میان اعضای پارلمان وجود دارد: «نظام پارلمانی کنونی ما الزامات را بر قانونگذاری حاکم کرده است، نمایندگان ما خودشان را موظف به پاسخگویی به مسائل محلی میدانند تا ملی. پارلمانها کارشان قانونی کردن مطالبات غیرقانونی شده است، مثلا تا همین دیروز، حقوق ١٠ میلیونی مدیران ممنوع بود، در مجلس تصویب میشود که میتوانند تا ٢٤میلیون تومان حقوق داشته باشند. سوگیری قوانین به نفع قانونگذاران موضوع جدی است، اینکه قبل از این در مجلس، امتیازات مادامالعمر برای نمایندگان در نظر گرفته شد، نمونهای از این سوگیری است.» او با بیان اینکه در کشور، استمرار سیاستگذاری وجود ندارد، ادامه داد: «اولویت دولتها با هم فرق میکند، برخی سیاستگذاریها عملی نمیشود، الان سوال این است شما قانون نظام جامع رفاه و تأمیناجتماعی دارید؟ ندارید. این را من نمیگویم. ما با قانونگذاریهایی مواجه هستیم که خلاف عدالت است.» آشنا، فقدان منابع دادهای را خوان دیگر عنوان کرد. به گفته او، چهارسال از دولت میگذرد، اما هنوز پایگاه جامع اطلاعاتی در زمینههای مختلف ازجمله پروندههای الکترونیک سلامت و مالیات و یارانهها، با وجود صرف میلیاردها تومان، ایجاد نشده است.
آشنا خوان آخر را نظارتهای ناکافی دانست: «ما میبینیم کسانی تخلف کردهاند و تخلفهایشان هم واضح و مبرهن هم است، مجازاتشان در خور آن تخلف نبود، ما یک نوع مصونیت سیاستگذاران را قایل شدهایم و جز در اموری مثل فتنه، افراد مجازات نمیشوند.» او ادامه داد: «کسانی برای کشور تصمیمهایی گرفتهاند و منابع تأمین اجتماعی را از دست دادهاند. کسی که یک قاضی دست چندم را بهعنوان مسئول سازمان رفاهی منصوب کرده بود، حالا هیچ پاسخگویی در قبال چنین انتصابی ندارد. یارانههایی که در طول سالها، به صورت غیرهدفمند و به صورت غیرقانونی توزیع شده، چه در دولت قبل و چه در این دولت، باز هم کسی پاسخگو نیست. اگر خدمات درمانی بدون هیچ سطحبندی دقیق، در اختیار قرار گرفته، نتیجه آن شده که هزینههای طرح تحول نظام سلامت از هزینههای پیشبینیشدهاش، بالا رود و باز هم کسی پاسخگو نیست.» آشنا گفت: «ما برای عبور از این خوانها، نیاز به یک رویکرد اعتدالی داریم، نیاز داریم تا نسبت به حقوق شهروندی حساسیت نشان داده شود و وابستگی شهروندان به بازار کار برای تأمین معیشت، بهعنوان یک اصل در نظر گرفته شود.» او تأکید کرد: «این تلقی بسیار خطرناک است که حوزه اجتماعی را یک حوزه حاشیهای در نظر گرفت نه یک حوزه اصلی.»
علیاکبر تاج مزینانی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و دبیر همایش هم صحبتهایی کرد. او با بیان اینکه در کشور، در بعد آکادمیک و عملی در حوزه سیاستگذاریهای اجتماعی، دچار خلأ هستیم، گفت: «ما هنوز در دانشگاههای کشور، رشتهای تحت این عنوان نداریم، حتی انجمنهای علمی و تخصصی در این زمینه در ابتدای راه هستند. همین هم شد تا ضرورت برپایی چنین همایشی ایجاد شد.» تاج مزینانی، یکی از اشکالات در حوزه عمل و اجرا را، واکنشی و منفعلانه بودن سیاستگذاریهای اجتماعی عنوان کرد، با این توضیح که: «ما به جای یک نظام فعال و پیشگیرانه و فراگیر، شاهد یک نظام ترمیمی هستیم، همه اینها درحالی است که مبنای سیاستگذاری اجتماعی ما براساس قانون اساسی، نظام حقمحور و فعال است.»
سیاستهای خانواده آشفته است
پنلها، بخش بعدی نخستین روز برگزاری همایش ملی سیاستگذاری اجتماعی در ایران بود. نخستین پنل هم با موضوع سیاستگذاری جنسیت و خانواده برگزار شد. در این پنل، علی جنادله که عضو گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی است، مقالهاش را با عنوان سیاستگذاری خانواده و دلالتهای سیاستی دو رویکرد متفاوت به تحولات خانواده، خواند. او در این مقاله سه رویکرد به خانواده که شامل «زوال خانواده»، و«تحول انطباقی» را مورد بررسی قرار داد: «بررسیها نشان میدهد که ما سیاست مدون و صریحی درباره خانواده در ایران نداریم، با اینکه در گذشته تأکید زیادی بر خانواده میشد اما از نظر اجتماعی و حتی رویکردهای ایدئولوژیک و سنتی، چیزی تحت عنوان سیاستگذاری خانواده به صورت صریح نداریم. همه اینها درحالی است که سیاست خانواده هماکنون در جهان رویکردهای مشخصی دارد. عموما در ایران خانواده ذیل سیاستهای جمعیتی قرار میگیرد، یک روز نیاز به افزایش جمعیت است و یک روز همین سیاست جمعیتی، از خانواده میخواهد که زاد و ولد را کنترل کند.»
جنادله، در توضیح بیشتر این رویکرد ادامه داد: «در این رویکرد، تنوع الگوهای خانواده به رسمیت شناخته میشود و اگر برای نمونه طلاق درحال افزایش است، نتیجه سستی ارزشها نیست و افراد ملزم به تن دادن به ضرورتهای اقتصادی و الزامات هنجاری نیستند. در این رویکرد، اشتغال زنان یک نوع رهایی و تقسیم حوزه عمومی و خصوصی است و اخلاق جایگزین هنجار است. در رویکرد زوال خانواده، تأکید میشود که خانواده روزبهروز درحال آب شدن است و در رویکرد تحول انطباقی تأکید بر خانواده چند نسلی است و انتظار از خانواده درحال افزایش است.» ملیحه عرشی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و بهزیستی، نفر دیگری بود که در این پنل، مقالهاش را درباره شاخصهای رفاه خانواده در بُعد اشتغال توضیح داد: «در بسیاری از کشورها، یک رویکرد کلنگر در سیاستهای رفاه خانواده، وجود ندارد و نگرشهای آسیبنگر به جای نگرشهای جامعمحور، مدنظر قرار گرفته میشود. رفاه خانواده یک سیاست و برنامه مستقل با بودجه مستقل نیست و یک رویکرد امنیتی به رفاه اجتماعی وجود دارد.»
پنل «سیاستگذاری امور کودکان و جوانان» با فاصله از دو پنل قبلی برگزار شد. عبادی، رئیس پنل در همین جا درباره وضع آسیبهای اجتماعی در کشور توضیحاتی داد: «آسیبهای اجتماعی که ٢٠سال پیش، کارشناسان و متخصصان نگران وقوع آن در آینده بودند، حالا اتفاق افتاده و تبدیل به چالش و مشکل و حتی در برخی موارد بحران شدهاند که حل کردن آن هزینه زیادی میخواهد.» سیاستگذاری در ورزش ایران، موضوع دیگری بود که در این پنل از سوی محمود شهابی، استاد دانشگاه، مورد بررسی قرار گرفت. او با استناد به پژوهشی که طی ٤سال با موضوع اوباشیگری در فوتبال ایران انجام شده، گفت: «بررسیهای ما نشان داد که ٥٠سال پیش تا بهمنماه سال ٩٥، ٣٣ بازی فوتبال در ایران به خشونت کشیده شده، ٢١ مورد آن مربوط به هواداران پرسپولیس و ١٤ مورد مربوط به هواداران تیم استقلال و بقیه مربوط به تیمهای دیگر بود. ٢٢ مسابقه از این ٣٣ مسابقه، خشونت کلامی حرف اول را میزد، در ٨ مورد پرتاب کردن اشیاء به زمین فوتبال بوده و تنها یک بار درگیری میان هواداران دو تیم اتفاق افتاده است. در ٢٢ مورد هم از نظر تماشاچیان، تصمیم نادرست داور، منجر به درگیری شده است.» در ادامه این پنل، محمد حسینی مقالهاش با عنوان تحلیل سه نهاد سیاستگذار اجتماعی در زمینه سیاستهای اجتماعی ناظر بر کودکان در ایران بعد از انقلاب را خواند: «به استناد آمار رسانه ملی در دو سال ٩٤ و ٩٥، ١٨ دانشآموز خودکشی کردهاند، براساس اعلام وزارت بهداشت در سال ٩٣ و ٩٤، ٢٠٠هزار کودک زیر ٦سال سوءتغذیه دارند، بنابر گفتههای یکی از مسئولان وزارت رفاه هم، ١٥٠هزار کودک کارت هویتی ندارند، ٣٠٠هزار کودک هم بازمانده از تحصیل هستند.»
تامین ۲۴حسامالدین آشناهمایش ملی سیاستگذاری اجتماعی در ایران