تامین ۲۴/اما برخی در برابر این مسئله میگویند فرد بازنشسته با دریافتی نازلی که در ماه دارد، نمیتواند به اشتغال مجدد فکر نکند. خیلی واضح است که یک بازنشسته در مقایسه با فرد کارکن، درآمد کمتری دارد. این مسئله زمانی اتفاق میافتد که فرد در دوران بازنشستگی، تنها به دریافت مستمری صندوق بازنشستگی اداره خود متکی باشد، که منجر به مشکلات اقتصادی میشود. عدهای بر این مسئله شبههافکنی میکنند. اما تحقیقات پژوهشگران دانشگاه تربیت مدرس در سال 1391 نشان میدهد «افزایش مشکلات اقتصادی» یکی از چهار پیامد حتمی بازنشستگی است. بر همین اساس برخی تاکید میکنند که باید مستمری بازنشستگان را افزایش داد. برخی دیگر هم بر این باورند که باید به جای افزایش مستمری و یا جلوگیری از اشتغال بازنشستگان، دولت و بخش خصوصی همت کنند و تولید و تاسیس شغل را افزایش دهند.
بازنشستگان میتوانند دوباره مشغول به کار شوند؟
اولین سوالی که در مورد موضوع این گزارش به ذهن میرسد این است که آیا اشتغال مجدد بازنشستگان در دوران بازنشستگی یک «حق» است یا خیر؟ آیا دولت میتواند مانع این اقدام بازنشستگان شود؟ و اینکه دولت و تصمیمگیران نظام اقتصادی در این زمینه باید چه واکنشی داشته باشند؟ قربانعلی تنگشیر، دکترای مدیریت کسبوکار و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی، در برابر این پرسش آتیهنو میگوید: «اشتغال مجدد حق بازنشستگان است، اما این حق را باید محدود به برخی رشتههای خاص کرد نه همه تخصصها و رشتهها.» او بر این باور است که «جوانان هم حق دارند شغل داشته باشند و اشتغال مجدد بازنشستگان نباید مانعی برای استفاده جوانان از فرصتهای شغلی شود.» او تاکید میکند: «باید از بازنشستگان بهعنوان مشاور استفاده شود.» دکتر محسن ریاضی، معاون دفتر برنامهریزی اقتصادی و اجتماعی سازمان تامیناجتماعی، در پاسخ به سوال آتیهنو به قانون منع اشتغال مجدد بازنشستگان تحت پوشش صندوقهای بازنشستگی اشاره میکند. او درباره راهحل آن میگوید: «باید میزان تولید فرصتهای شغلی را افزایش داد و این راه اصلی مقابله با آثار سوء اقتصادی اشتغال مجدد بازنشستگان است.» حمید حاجاسماعیلی، کارشناس ارشد بازار کار، نیز در گفتگو با آتیهنو به همان قانون منع اشتغال مجدد بازنشستگان اشاره میکند و ادامه میدهد: «طبیعی است که با فشارهای اقتصادی موجود، بازنشستگان به فکر اشتغال مجدد بیفتند.» محمد عطاردیان، دبیرکل کانون عالی انجمنهای صنفی کارفرمایی ایران، نیز در گفتگو با آتیهنو این مسئله را «حق» بازنشستگان میداند.
سن بازنشستگی را بالا ببریم
یکی از راهکارهای اجراشده در کشورهای مختلف برای جلوگیری از اشتغال مجدد بازنشستگان، افزایش سقف سنی بازنشستگی است. البته این موضوع برای زنان و مردان متفاوت است. قاعدتا در بیشتر کشورها سن اشتغال به کار و رسیدن به مرحله بازنشستگی زنان کمتر از مردان است، اما در کل این کشورها به دو دلیل سعی در افزایش سن بازنشستگی کارکنان دارند؛ یکی اینکه فرد در سن بازنشستگی به فکر اشتغال مجدد نیفتد و آنقدر سنش بالا باشد که این گزینه را عملی نبیند و دیگر فشار کمتری بابت پرداخت مستمری بازنشستگی این فرد به صندوقهای بازنشستگی وارد شود. همین امسال بود که حجتالله میرزایی، معاون امور اقتصادی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اعلام کرد متوسط سن بازنشستگان در ایران ۵۱ سال است. این در حالی است که بر اساس پژوهش صندوق بازنشستگی کشوری، سن بازنشستگی در اکثر کشورهای OECD، 65 سال است. البته این سن در کشورهایی مثل انگلستان، فیلیپین و هنگکنگ بین 65 تا 70 سال است. آمارها نشان میدهد در اغلب کشورهای اروپایی مانند نروژ، ایسلند، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، دانمارک و... این سن در حدود 65 تا 67 سال است. حمید حاجاسماعیلی معتقد است: «سن بازنشستگی در ایران 50 سال است اما فرد میتواند تا 10 یا 15 سال دیگر هم فعالیت کند.» تنگشیر اما بر این باور است که نمیتوان روی افزایش سن بازنشستگی حساب باز کرد و میگوید: «سن بازنشستگی را کشورهایی بالا میبرند که جمعیت جوان ندارند و لازم است از همان نیروهای مسن جامعه به هر نحوی که شده استفاده کنند. این در حالی است که ما در ایران ملزم به این کار نیستیم. موضوعی که مطرح میشود این است که افراد وقتی بازنشسته میشوند تازه به سنی میرسند که باید فرزندان خود را خانهدار کنند. تکاپوی بازنشستگان برای یافتن شغل و کسبوکار جدید بر اساس این واقعیت اجتماعی توجیه میشود. اما تنگشیر، معتقد است: «فرد بازنشسته خیلی زودتر از اینها باید به فکر تامین جهیزیه و مخارج ازدواج فرزندان خود باشد، زیرا با مستمری بازنشستگی نمیتوان چنین اقداماتی انجام داد.»
فعالیت فرد در بازنشستگی کمتر از حد انتظار خود میشود
مسئله مهم در مورد بررسی امکان اشتغال مجدد افراد بازنشسته، پیشبینی افراد پیش از بازنشستگی از فعالیتهای احتمالی در دوران بازنشستگی در آینده است. پژوهشی در سال 1981 انجام شده که کارکنان در آن از پیشبینی آینده زندگی خود در دوران بازنشستگی گفتهاند. بر اساس این پژوهش مشخص شد که انتظارات کارکنان در حال حاضر از میزان فعالیت خود در دوران بازنشستگی بیش از آن چیزی بوده که واقعا بعد از بازنشستگی اتفاق افتاده است. یعنی افراد پیشبینی میکردهاند که مثلا حتما دوباره مشغول به کار میشوند. اما بسیاری از آنها زمانی که بازنشسته شدند، دیگر به کار نپرداختند.
راهحل افزایش مستمری بازنشستگی است؟
یکی از آثار مهم افزایش مستمری بازنشستگی این است که افراد تمایل پیدا میکنند زود بازنشسته شوند. زیرا فرد در این صورت میتواند بدون هیچ ساعت کاری، مقرری دریافت کند در حالی که همکاران سابق او با صرف وقت و رفتن به اداره آن را دریافت میکنند. نتیجه این است که سن بازنشستگی به حداقل خود میرسد. نتیجه ثانویه آن نیز تحمیل بار بیشتر در زمینه افزایش پرداختیهای بازنشستگی به صندوقهای بازنشستگی است. البته این استدلال تنها راهی است که به کاهش سن بازنشستگی افراد میانجامد. زیرا عواملی مانند سابقه پرداخته بیمه، سن، تاهل، و میزان مقرری بازنشستگی میتواند در کاهش یا افزایش سن بازنشستگی موثر باشد. تنگشیر درباره امکان افزایش مبلغ مستمری بازنشستگان میگوید: «متوسط پرداختی به بازنشستگان کم است، اما دولت در پرداخت مستمری فعلی هم مشکل دارد.» حمید حاجاسماعیلی، وضعیت فعلی پرداختی به بازنشستگان را «حداقل ممکن» میداند. او بر این باور است که «سازمانهای بیمهگر باید مشارکت بیشتری در تامین مخارج زندگی بازنشستگان داشته باشند.» ریاضی از «اصل کفایت» میگوید: «اصل کفایت میگوید مستمری بازنشستگی باید کفاف هزینههای زندگی فرد بازنشسته را بدهد.» او در این باره توضیح میدهد: «میگویند این مستمری در شرایط فعلی باید 3 تا 4 میلیون باشد، اما متوسط پرداختی به بازنشستگان در حال حاضر 5/1 تا 2 میلیون تومان است.» او به معضل دیگری هم اشاره میکند: «در صورتی که سازمان تامیناجتماعی مستمریها را افزایش دهد، تبعا بدهی دولت به سازمان افزایش مییابد و این خود معضل دیگری را موجب میشود. این بدهی تا پایان سال گذشته 115 هزار میلیارد تومان بود که پیشبینی میشود در پایان سال جاری به 150 هزار میلیارد تومان برسد.»
صندوقهای بازنشستگی تجمیع شوند
یکی از مسائلی که کارشناسان در گفتگو با آتیهنو بر آن تاکید میکنند، بحث تجمیع صندوقهای بازنشستگی است. به طور مثال تنگشیر، میگوید: «دولت باید صندوقهای بازنشستگی را تقویت کند، نه اینکه هر ماه مجبور باشد از خزانه مبلغی را بردارد و به صندوق بازنشستگی بدهد تا صندوق به واسطه دولت، مستمری بازنشستهها را پرداخت کند. باید صندوق روی پای خود بایستد و دولت به گونهای صندوقها را مدیریت کند که نیازی به رسیدگی ماهانه به صندوقها از سوی دولت نباشد.» او اعتقاد دارد: «هر نهاد و سازمانی در اقتصاد ما یک صندوق بازنشستگی دارد. هواپیمایی، وزارت نفت، بانک ملی و... هر کدام یک صندوق برای خود دارند. این در حالی است که باید اینها تجمیع شوند و با مدیریت یکپارچه، آنها را به درآمدزایی مکفی رساند تا بتوانند مستمری بازنشستگان را پرداخت کنند.» تنگشیر یک ملاحظه دیگر هم دارد: «باید مستمری پرداختی به بازنشستگان را یکسانسازی کرد. نباید بازنشسته ذوبآهن یا هواپیمایی از بازنشسته سازمانی دیگر بیشتر دریافت کند.» معاون دفتر برنامهریزی اقتصادی و اجتماعی سازمان تامیناجتماعی، هم میگوید: «16 یا 17 صندوق بازنشستگی در کشور وجود دارد. بانکها، شهرداری، وزارت نفت، فولاد و... باید زیرمجموعه وزارت رفاه و صندوق بازنشستگی کشوری باشند.»
راهحل چیست؟
اما پرسش اساسی این است که چه راهحلی برای پایان دادن به این معضل وجود دارد؟ ریاضی بهصراحت بیان میکند: «متولی اشتغال دولت است نه تامیناجتماعی. دولت باید تلاش کند و فرصتهای شغلی بیشتری ایجاد کند تا بیکاران شاغل شوند.» در مقابل حاجاسماعیلی با تاکید بر این جمله که «اقتصاد دولتی شکست خورده است و باید به بخش خصوصی بها داد.» میگوید: «دولت هرچقدر هم که در سال شغل ایجاد کند، نمیتواند نیاز بیکاران را تامین کند. زیرا دولت درنهایت میتواند 30 هزار شغل در سال ایجاد کند در حالی که سالانه یک میلیون نفر جویای کار به بازار کار کشور سرریز میشوند.» این گفته حاجاسماعیلی محل ابهام است که دولت سالانه تنها 30 هزار شغل میتواند ایجاد میکند. زیرا به گفته دکتر مسعود نیلی، مدرس دانشگاه صنعتی شریف و مشاور اقتصادی رئیسجمهوری یازدهم، دولتهای نهم و دهم هم سالانه 70 هزار شغل تاسیس کردند. از این گذشته، حاجاسماعیلی تصریح میکند: «باید به بخش خصوصی ایمان آورد و از کارآفرینان این بخش از اقتصاد خواست برای تولید فرصتهای شغلی بیشتر تلاش بیشتری کنند.» با وجود تفاوت آرا و نظرات، نمیتوان از نقش کارآفرینان در تولید شغل با تکیه بر توان نیروی کار جوان کشور غافل شد.