
مکانیسم ریشه کنی فقر با «خرده وام ها»
«اکونومیست» از بازار ۹۶ میلیارد دلاری میکروفاینانس گزارش می دهد
«اکونومیست» از بازار ۹۶ میلیارد دلاری میکروفاینانس گزارش می دهد
مترجم: محمد مهدی حاتمی
منبع: اکونومیست
تامین ۲۴/ ایده پرداخت وام های کوچک یا خرده وام ها (microloans) به فقرا و کسانی که توان بازپرداخت اقساط وام های کلان را ندارند، دست کم چند سده قدمت دارد، اما اعطای این وام ها به فقرا آن قدر مهم و بدیع تلقی شده که برنده جایزه صلح نوبل در سال 2006 میلادی، به دلیل عملی کردن این ایده در ابعاد گسترده این جایزه را به خانه ببرد. خرده وام ها می توانند با اعطای قدرت اقتصادی موقت به طبقات فرودست، به رونق گرفتن کسب و کارهای این افراد بینجامند و به چرخش چرخ های اقتصاد ختم شوند و البته این وام ها مشکلات خودشان را هم دارند. گزارش «اکونومیست» در این باره را می خوانید.
در یکی از قفسه های مغازه کوچک آقای اقبال در حاشیه یک جاده در شهرستانی در هند، نوارهای کاست در حال نابودی اند و البته کسی نگران از میان رفتن آنها نیست. این روزها دیگر کسی نوار کاست نمی خرد و به همین دلیل آقای اقبال هم از این حرفه خارج شده است. او ابتدا به سراغ تکثیر و فروش دی. وی. دی رفت و بعد هم با استفاده از یک وام 31 هزار روپیه ای (حدود 465 دلار) که از یک موسسه اعطای وام های کوچک دریافت کرده بود، به نصب و راه اندازی تلویزیون های کابلی پرداخت، آن هم در یکی از فقیرترین مناطق هند. هر چند مثال آقای اقبال ممکن است نشانه ای باشد بر بازار داغ خرده وام ها، می توان نشان داد که این حوزه هم برای تداوم نیازمند تغییر است.
ایده بیرون کشیدن مردم از دل فقر به کمک قرض دادن مقادیر اندکی پول به آنها چندان تازه نیست: در دهه 1720 میلادی، جاناتان سویفت، نویسنده معروف ماجراهای گالیور، همین کار را در شهر دوبلین انجام می داد. اما شکل مدرن این کار، از دهه 1970 میلادی به این سو آغاز شد. بانک «گرامین»، یک بانک بنگلادشی، به زنان فقیری که توانایی سپردن وثیقه برای آغاز فعالیت اقتصادی را نداشتند، در این زمینه کمک کرد. گرامین موفق شد با پایین آوردن هزینه ها، اعطای وام های کوچک به فقرا را اقتصادی کند و به دنبال همین فعالیت ها، بانک گرامین و بنیانگذار آن، محمد یونس، برنده جایزه نوبل صلح در سال 2006 میلادی شدند.
با این همه، در زمانی بسیار کوتاه، خرده وام ها با مشکل رو به رو شدند: گروه های زنان وام هایشان را پس نمی دادند و داستان هایی شنیده می شد از بزهکارانی که استخدام شده بودند تا با فشار آوردن به وام گیرندگان برای فروش دام ها و وسایل آشپزخانه شان وام ها را تسویه کنند. کار به جایی رسید که در برخی کشورها از جمله هند، پاکستان و نیکاراگوئه، مطالبات معوق گسترده ایجاد شد.
وام هایی با گسترده جهانی
در سال 2015، پژوهش هایی صورت گرفت و این پرسش ایجاد شد که آیا اصولاً می توان از اعطای خرده وام ها دفاع کرد یا نه. چنانچه انتظار می رفت، اعطای خرده وام ها سرمایه گذاری های تجاری را افزایش می داد اما تأثیری در بخت و اقبال افراد کم درآمد نداشت. وام گیرندگان ترجیح می دادند به جای کارهای روزمزد، روی دستگاه های خودشان کار کنند.
این روزها، حرکتی که در قالب اعطای خرده وام ها شروع شده بود، در قالب اعطای دام های زنده به فقرا در حال تداوم است. با این همه، همگام با پیشروی قطار توسعه، اعطای وام های کوچک در حال اوج گرفتن است. موسسه MIX که داده های این صنعت را جمع آوری می کند، تخمین زده که مابین سال های 2014 و 2015 میلادی، تعداد دریافت کنندگان این قسم وام ها حدود 16 درصد رشد داشته و به 130 میلیون نفر در سراسر جهان رسیده است. ارزش مجموع وام های اعطایی هم به حدود 96 میلیارد دلار می رسد. به گزارش MFIN، یک مجموعه هندی دیگر که در این زمینه فعالیت دارد، در هند، که بیش از هر کشور دیگری در جهان جمعیت خرده وام گیرنده دارد، اعطای وام ها در دومین فصل سال جاری، 64 درصد بیشتر از سال گذشته بوده است.
در آمریکای لاتین (که از نظر ارزش بزرگترین بازار خرده وام ها در جهان است) و نیز در آفریقا، عمده موارد اعطای وام از طریق سپرده های بانکی صورت می پذیرد. این موضوع موجب می شود رشد اعطای این قبیل وام ها با کندی انجام گیرد و از طرف دیگر، تأمین سریع منابع مالی این وام ها از طریق حساب های سپرده بانکی مردم عادی، هم با مشکل مواجه است. در هند اما منابع این وام ها عمدتاً از طریق بدهی های بانکی تأمین می شود. در این کشور، خرده وام دهندگان معمولاً با نرخ بهره های 20 تا 25 درصدی وام می دهند و این در حالی است که بنا به قوانین این کشور، وام دهندگان بزرگ، نباید نرخ بهره ای بالاتر از 10 درصد ارائه دهند.
تداوم کار در بازاری که تا این حد با محدودیت همراه است، یعنی بزرگ شدن و کاراتر شدن. وام دهندگان بزرگ عمدتاً مشتری هایشان را از طریق تبلت ها ثبت نام می کنند و بازپرداخت وام ها هم از طریق پایانه های انتقال پول در فروشگاه های محلی انجام می پذیرد. آنها به این طریق می توانند به مناطق دور افتاده تر دسترسی داشته باشند و دیگر نیازی به راه اندازی شعبه در مناطق مختلف هم نخواهند داشت. آنها همچنان امکانات زیادی برای پیشرفت دارند. بر اساس گزارش های بانک جهانی تنها 6 درصد از هندی ها در سال 2014 از وام دهندگان رسمی وام دریافت کردند، در حالی که 14 درصد از هندی ها از طریق وام دهندگان غیر قانونی که نرخ بهره های بالایی طلب می کنند، وام دریافت کرده بودند.
خرده وام مرد، زنده باد خرده وام!
آنچه کارآفرینانی مانند آقای اقبال به آن احتیاج دارند، خرده وام هایی است که در زمان رونق گرفتن کسب وکارهای آنها، قابلیت باز پرداخت داشته باشد. پژوهش دو آمریکایی به نام های اریکا فیلد و روهینی پاند در کلکته واقع در هند نشان داد که اعطای فرصت کوتاه 2 ماهه به وام گیرندگان در ابتدای دریافت خرده وام ها، نرخ راه اندازی کسب و کارها را تا دو برابر افزایش می دهد. به این ترتیب، وام گیرندگان ریسک های بالاتری را متحمل می شوند که به نوبه خود، به طور متوسط به سودآوری بالاتری هم می انجامد. در پژوهش آنها، پس از گذشت 3 سال، سودآوری کسب و کارها 41 درصد افزایش پیدا کرد و درآمد خانواده ها نیز 19.5 درصد بالاتر رفت.
IFMR، یک موسسه پژوهشی در هند، اکنون در حال کار روی وام هایی به مراتب انعطاف پذیرتر هم هست. این موسسه در همکاری با یک موسسه دیگر، اکنون خرده وام هایی اعطا می کند که یک بازه تنفس 2 تا 3 ماهه دارند. در این حالت هم وام گیرندگان باید هر ماه مبلغی را به موسسه برگردانند، اما این مبلغ کمتر از مبالغ معمول است. به هر حال، چیزی در حدود یک سوم از وام گیرندگان، این نوع وام ها را ترجیح می دهند، هر چند در عمل باید نرخ بهره بیشتری به موسسه بازگردانند. جالب اینجا است که کارآفرینانی که رقابتی تر عمل می کنند، در عمل اشتیاق بیشتری به این وام ها نشان داده اند.
وام دهندگان در مجموع به دنبال دانستن یک چیز هستند: آیا آزادی های بیشتر به عملکرد نامناسب در اعطای وام ها ختم نمی شود؟ در کلکته، نرخ بهره پیش فرض برای وام گیرندگانی که بازه تنفس دو ماهه دریافت می کردند، از 2 درصد (نرخ بهره عادلانه برای دریافت خرده وام ها) به 9 درصد رسید.
این در حالی است که چنانچه پژوهش های آتی نشان دهنده آن باشند که این خرده وام های همراه با انعطاف، متضمن ریسک هم هستند، ممکن است وام دهندگان تمایل شان به اعطای آنها را از دست بدهند: ممکن است این خرده وام ها سود بیشتری داشته باشند، اما به همان میزان هم ریسک بازپرداخت بیشتری خواهند داشت.
یکی از راه های نجات خرده وام ها را شاید بتوان در آفریقا جست و جو کرد. موسسه خیریه OAF، به کشاورزان خرده پا، در قالب اعتباری، مجموعه ای از کود، بسته های حاوی بذر، خدمات بیمه ای و نیز آموزش ارائه می دهد. هر چند OAF پیش از ارائه این خدمات به کشاورزان مبالغی پول هم طلب می کند، عمده بازپرداخت پس از آغاز عملیات کشاورزی شروع می شوند و کشاورزان می توانند در هر زمانی از سال زراعی، نرخ بهره را پرداخت کنند. به این ترتیب، کشاورزانی که تحت فشار بازپرداخت در موعد مقرر نیستند، می توانند محصولاتشان را تا زمان بالا رفتن قیمت ها در بازار نگه دارند و آنها را به بالاترین قیمت به فروش برسانند. OAF به نرخ بهره پیش فرض پایین خود می بالد و تخمین زده است که اعطای خرده وام هایش موجب شده در سال 2015، درآمد مزارع کشاورزی طرف قراردادش تا 55 درصد افزایش پیدا کند.
در بسیاری از کشورها، از میان برداشتن محدودیت ها در مورد نرخ بهره، موجب می شود وام دهندگان وام های با شرایط بهتر ارائه دهند، هر چند باید افسار انتظارات را هم کشید. خرده وام ها از کلید طلایی پایان بخشیدن به فقر، تا تله ای که فقرا در آن گیر می افتند و تا انکار کامل، طیفی از واکنش ها را از سر می گذرانند. شاید بهتر باشد به خرده وام ها به مثابه موضوعی که در حال پیشرفت است نگاه کنیم نه موضوعی که سرنوشت محتوم خود را یافته است.