
مکانیزم اثرگذاری تامین اجتماعی بر عدالت جنسیتی
نظام های فعال تامین اجتماعی، برابری جنسیتی را ترویج می کنند.
نظام های فعال تامین اجتماعی، برابری جنسیتی را ترویج می کنند.
مترجم: آزاده شعبانی
منبع: ایسا
تامین ۲۴/ جامعه ی جهانی، هشتم مارس را به عنوان روز جهانی «زن» نامگذاری کرده است. شعار روز جهانی زن در سال 2016 میلادی، «سیاره ای برابر(50 /50 ) تا سال 2030 میلادی» است، شعار امسال به معنای پیشرفت در زمینه ی برابری جنسیتی است. هدف از این نامگذاری، پیش روی در مسیر چشم انداز ترسیم شده تا سال 2030، در زمینه ی توسعه ی اجتماعی است. این شعار، یادآور این مساله است که پیشرفت و ترقی توسط سیستم های تامین اجتماعی ملی ایجاد می شود و در پی تامین نیازهای زنان و نهایتا تامین نیازهای تمام افراد هستند.
جوامع مدرن، به واسطه ی ایجاد تغییرات مهمی، به خصوص در زمینه ی گرایش به تغییر نقش های جنسیتی سنتی، شناخته شده اند؛ مصادیق چنین تغییراتی عمدتا در تغییر نقش زنان در بازار کار و خانواده، مشاهده می شود؛ این تغییراتِ بنیادی، تغییرات عمیق جمعیت شناختی و فرهنگی هستند که در بسیاری از جوامع مشاهده می شوند، همچون: نرخ ازدواج و نرخ باروری پایین، پراکندگیِ اعضای خانواده، افزایش تعداد خانواده های تک سرپرست یا زنان سرپرست خانوار و رشد توقعات مرتبط با جاه طلبی های حرفه ای و توازن میان کار و زندگی.
همچنین بروز یک سری تغییرات ساختاری در اقتصادهای ملی و همچنین بازار کار قابل مشاهده است که از یک سو ممکن است میزان تقاضا برای کارگران زن را افزایش دهد و از سوی دیگر، عرضه ی میزان نیروی کار زنان را افزایش دهد. تغییر نقش زنان در محل کار نیز به واسطه ی تحول در نگرش های اجتماعی نه تنها از سوی مردان (پدران، همسران و کارفرمایانی که هنوز بر نقش های خانوادگی و اقتصادی زنان در بسیاری از زمینه ها، حاکمیت دارند) بلکه همچنین از سوی زنان، ایجاد شده است. این تغییر نقش زنان، در بسیاری از کشورها مشترک هستند، اما از لحاظ مقیاس و میزان تاثیرگذاری با یکدیگر متفاوت هستند. لازم به ذکر است که علی رغم وجود ابزار های قانونی که می تواند برابری جنسیتی را تضمین کند، دستیابی به برابری جنسیتیِ موثر، نیازمند غلبه بر تعصبات فرهنگی و سازمانیِ ریشه دار است. همچنین در راستای ترویج حمایت از برابری جنسیتی، برنامه ها و دستورالعمل های تامین اجتماعی، نقش مثبتی را ایفا می کنند.
تغییر مدل سنتی مردان نان آور خانواده
طرح های سنتیِ برنامه های تامین اجتماعی، در واقع ارزش های اجتماعی و فرهنگیِ جوامعی که برای آن ایجاد شده اند را منعکس می کنند. در نیمه ی دوم قرن بیستم، اغلب جوامع هنوز متمایل به مدل سنتی مردان نان آور خانواده بودند. به علت وجود چنین میراثی، اغلب برنامه های حمایتیِ تامین اجتماعی، شیوه ی خاصی از تقسیم کار را تداوم بخشیدند که در تمام جوامع، ابعاد جنسیتی سنگینی داشتند. نابرابری در بازار کار و مخصوصا در زمینه ی دستمزدها، به معنای نابرابری در مزایای تامین اجتماعی است که عموما برای مردان بسیار بیشتر از زنان است. خط مشی های تامین اجتماعی، قابلیت انحراف نیز دارد و نتایج چنین خط مشی هایی، طیفی از نابرابری را در بر می گیرد که اعم از سن بازنشستگیِ نابرابر و یا به رسمیت شناختن کار بدون مزد، به کارگیری جداول امید به زندگیِ مبتنی بر بی طرفی ِ جنسیتی، تنظیم مقرراتی در زمینه ی حداقل دستمزدها و غیره است.
بررسی گزینه های مختلف در خط مشی تامین اجتماعی
پژوهش ها حاکی از آن است که برنامه های تامین اجتماعی مبتنی بر همبستگی اجتماعی، و سرمایه گذاری مبتنی بر مالیات است؛ مخصوصا بخش هایی که وابسته به مزایای تامین اجتماعی از بازار کار هستند، به بی طرفی و عدالت جنسیتی متمایل هستند؛ به ویژه، حقوق اجتماعی عمومیِ برنامه های انتقال پول نقد، که به صورت مشخص و هدفمند، مزایایی را به زنان پرداخت می کنند، روی قابلیت هایی برای توانمندسازی زنان در راستای اتخاذ تصمیمات مالی، متمرکز شده اند.
بررسی این گزینه ها حائز اهمیت زیادی است نه تنها به دلیل توان بالقوه ای که برای افزایش مراقبت های اجتماعی زنان دارند، بلکه همچنین آنها نشان می دهند که نظام های تامین اجتماعی دارای پتانسیل دگرگونی نابرابری های اجتماعی هستند، حتی دگرگونی آن دسته از نابرابری هایی که در جامعه بسیار عمیق و ریشه دار هستند. مستندات و مدارک جهانی در زمینه ی اثراتِ اقتصادی-اجتماعیِ مثبت تامین اجتماعی، حاکی از آن است که چنین تغییراتی امکان پذیر هستند.
نظام های تامین اجتماعی مدرن فعال تر شوند
موضوع «جایگزینی درآمد» را در نظر بگیرید! بدیهی است که ظرفیت های فعالانه، پیشگیرانه و محافظتی ِ برنامه های تامین اجتماعیِ جامع، قادر به جلوگیری از فقر، امنیتِ جایگزینی درآمد و هموار کردنِ مسیر جریان های درآمدی، در سراسر دوره ی زندگی هستند. برای تمامیِ نظام های تامین اجتماعی در تمامی کشورهای جهان، این اهداف لازم و ضروری هستند و در حال حاضر، شواهد بین المللی، نشان می دهد که نظام های تامین اجتماعی به طور فزاینده ای، روز به روز مورد تقاضا قرار می گیرند.
توسعه ی مدل های مدرنِ قوانین تامین اجتماعی، در راستای حمایت از مردم (زنان و مردان)، در سراسر طول زندگی شان، طراحی شده اند و با هدف تسهیل زندگی فعال تر و ترفیع فرصت ها و حمایت از خانواده ها به وجود آمده اند. علاوه بر این، آنها می توانند همچنین به پیشرفت های عمومی در زمینه ی رفاه یا تاثیر گذاری های مثبت در حوزه ی سلامت، دست یابند و نهایتا، آنها در زمینه ی ایجاد مدل های پایدار سیاسی و مالیِ مقررات تامین اجتماعی، همکاری می کنند. بر این اساس، مدل های فعال نقشه ی راه تامین اجتماعی، می تواند پتانسیل بالایی برای ترفیع و ارتقای برابری جنسیتی، داشته باشند.
موضوعات مدیریتی
چالش های پیش روی ایجاد یک نقشه ی راه موثر، و اعمال چنین رهیافت های مرتبط با برابری جنسیتی در تامین اجتماعی، بسیار زیاد است اما با این حال، دور از دسترس نیست. مدیریت استراتژیک، یکی از نخستین گام های ضروری نه تنها برای بهبود سیستم های اجتماعیِ منسجم، بلکه همچنین برای هماهنگ کردن ورود همه ی ذینفعان مخصوصا در حوزه ی سلامت است. آنچه ذکر شده است، یک تغییر عمده در بحث های مدیریتی محسوب می شود ( که توسط دستورالعمل های ایسا، در باب ارتقای سلامت در محل کار، تقویت شده است) و به عنوان بخشی از خدماتی در نظر گرفته می شود که از طریق مرکز ایسا فراهم شده است.
به سوی 2030
به طور کلی، تحقق سهمی که نظام های تامین اجتماعی می توانند در راستای برابری جنسیتی ایفا کنند (در راستای بهبود حمایت از زنان و مردان) به مشاهده ی تغییرات گسترده ای در بسیاری از حوزه ها ( به طور قابل توجهی در بازار کار) وابسته است. البته قطعا، سرعت تغییرات در این زمینه ها، همواره توسط بافت ملی کشورها تعریف خواهد شد. پیام دستورالعمل 8 مارس 2016 تا 2030 برای توسعه ی اجتماعی، این است که نظام های تامین اجتماعی مدرن، به مثابه ی یک ابزار فعال، پتانسیل قابل توجهی برای برداشتنِ گام های مثبتی به سوی برابری جنسیتی، ارائه می کنند.