
تقاضای القایی یکی از مسائل مهم حوزه درمان تأمیناجتماعی بهشمار میرود؛ با توجه به رایگان بودن خدمات درمانی در مراکز ملکی، بعضا شاهد مراجعه پرتکرار بیماران برای بهرهمندی از خدمات درمانی، تشخیصی و دارویی هستیم؛ حال اینکه بهواقع ضرورتی برای دریافت این میزان از خدمات وجود ندارد.
به گزارش تأمین24 تقاضای القایی به معنای ارائه مراقبت یا فروش خدمت غیرضروری به مراجعان سیستم سلامت است که منجر به افزایش هزینههای درمان میشود. در همین زمینه با دکتر محمدرضا حسینپور، معاون خدمات درمانی مدیریت درمان تأمیناجتماعی استان گلستان به گفتوگو نشستیم و درباره تمهیدات آن مدیریت در زمینه کنترل تقاضای القایی پرسیدیم؛ او معتقد است؛ اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به بیماران به ویژه در زمینه عوارض مصرف غیرمنطقی داروها، دوای درد تقاضای القایی است. مشروح این گفتوشنود را پیش رو دارید.
رایگان بودن خدمات تأمیناجتماعی در بخش درمان مستقیم که افراد تحت پوشش، ریالی از هزینههای درمانی، دارویی، تشخیصی و حتی تجهیزات پزشکی را پرداخت نمیکنند، میتواند منجر به ایجاد تقاضای القایی و به تبع آن افزایش هزینههای درمانی شود؛ آن مرکز برای مدیریت تقاضای القایی از چه روشهایی بهره میبرد؟
معتقدم، بحث القای خدمات درمانی ارتباط مستقیمی با رایگان بودن خدمات ندارد؛ زیرا چنین پدیدهای در حوزه درمان غیرمستقیم که بیمار مجبور به پرداخت فرانشیز است، دیده میشود و برخی از پزشکان برای حفظ بیمار برای مراجعه بعدی، تقاضای القایی بیماران را استجابت میکنند. بنابراین به نظر میرسد، تقاضای القایی بیش از اینکه ناشی از رایگان بودن خدمات باشد، از ابعاد فرهنگی نشأت میگیرد. در مراکز ملکی درست است که با ازدیاد بیماران مواجه هستیم؛ اما باید بدانیم علت بسیاری از مراجعات واقعی و ضروری است و نباید به حساب رایگان بودن خدمات گرفته شود. با این وجود تقاضای القایی نیز وجود دارد و برای همین با برگزاری منظم کمیتههای مختلف بررسی نسخ و واکاوی علت مراجعه تکراری و غیرمتعارف بیماران در طول یک ماه، موارد غیرضروری خدمات درمانی کشف شده و تذکرات یا راهکارهای منطقی اعلام میشود.
هزینههای درمانی آن مدیریت به چه شیوههایی پایش میشود و در این روند، چگونه میتوان تقاضاهای القایی درمان را کشف کرد؟
برای این منظور راهکارهای گوناگونی وجود دارد که از جمله آن میتوان به بررسی ماهانه میانگینهای ریالی و تعدادی اقلام دارویی و پرخدمات پاراکلینیک و بررسی دقیق انحرافات موجود از معیارهای استاندارد سازمانی اشاره کرد. همچنین استفاده از پروتز و اورتزهای ساخت داخل سبب کنترل هزینهها میشود. بررسی میزان درخواست امآرآی با توجه به رایگان بودن این خدمت در بیمارستان حکیم جرجانی گرگان و بیمارستان دولتی شهداء گنبدکاووس که بیماران تأمیناجتماعی معاف از پرداخت فرانشیز هستند از دیگر روشهای کنترل تقاضای القایی بهشمار میرود.
الکترونیک شدن نسخ درمانی در کنترل تقاضای القایی چه نقشی دارد و در مجموع برای پایش درخواستهای غیرمنطقی حوزه درمان و کنترل منابع و مصارف سازمان تا چه حد از فناوری اطلاعات مدد گرفته میشود؟
در قالب نسخه الکترونیک، پرونده پزشکی بیماران در دسترس کل پزشکان استان و کشوری قرار میگیرد و این خود موجب جلوگیری از تجویز تکراری و خروج نابهجای دارویی از داروخانه میشود. همچنین با توجه به دسترسی سوابق درمانی و جوابهای آزمایشگاهی و تصاویر تشخیصی در قالب نسخه الکترونیک از درخواستهای القایی غیرضروری در حوزه خدمات پاراکلینیک جلوگیری میشود.
به نظر شما چند درصد آمار خدمات درمانی آن مدیریت میتواند ناشی از تقاضای القایی باشد؟
به نظرم حدود 15 تا 20 درصد مراجعات ناشی از تقاضای القایی است. اگرچه میزان خدمات درمانی القایی در سازمان تأمیناجتماعی سنجش نشده؛ اما در گزارشها و مقالات نظام سلامت کشور این موضوع 30 تا 40 درصد درنظر گرفته شده است و اخیرا در برخی از منابع بهصورت کلی درخواستهای القایی دارو و خدمات از 15 تا 20 درصد اعلام شده است.
برای کنترل تقاضای القایی درمان چه روشهایی میتواند موثر واقع شود؟
برای کنترل آن نیازمند اطلاعرسانی و آموزش مناسب به بیماران جهت ارتقای آگاهی آنها نسبت به دریافت خدمات منطقی هستیم. معتقدم؛ اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به بیماران دوای درد تقاضای القایی است و بیماران اگر از عوارض نابهجای مصارف دارویی مطلع شوند، بهطور حتم از مراجعات غیر ضروری به مراکز درمانی خودداری میکنند. برای این منظور بروشور و کتابچههای آموزشی تهیه کرده و در دسترس مراجعه کنندهها قرار دادهایم. ارتقای نظارت و شفافیت نیز در این زمینه اهمیت دارد و تلاش میکنیم تا الگوی تجویز پزشکان را مشتمل بر دارو، آزمایش و رادیولوژی بهطور مستمر پایش کنیم. استفاده از داشبوردهای مدیریتی برای شناسایی پزشکان در زمینه رفتارهای القایی از دیگر راهکارها بهشمار میرود که در صورت بروز رفتارهای غیرمنطقی در تجویز یا بستری مقررات بازدارنده اعمال میکنیم. درهمین زمینه اصلاح نظام پرداختها میتواند در تقویت درمانهای اخلاقمدارانه کمک کند و حرکت از پرداخت «بهازای خدمات ارائه شده» به نظام مبتنی بر «عملکرد و نتایج»، سودمند واقع میشود. در این صورت پاداش براساس کیفیت و نتایج سلامت بیماران و نه براساس تعداد خدمات، تعلق میگیرد.
تقویت نظام ارجاع و سطحبندی خدمات نیز در کاهش تقاضای القایی نقش دارد زیرا براساس آن بیماران ابتدا به پزشک خانواده یا سطح اول درمان مراجعه میکنند و در صورت نیاز توسط درمانگر به متخصصان ارجاع داده میشوند. این شیوه از دسترسی مستقیم بیماران به خدمات پرهزینه بدون نیاز واقعی جلوگیری میکند.
در همین زمینه بهکارگیری سامانههای هوشمند تصمیمیار نیز برای پزشکان برای تعیین تکلیف بیماران، مفید واقع میشود. همچنین بهکار گیری نرمافزارهایی که قادر باشد هنگام تجویز یا درخواست خدمت، الزامات عملی را بررسی کند و در صورت درخواستهای تکراری یا غیرمنطبق با راهنماهای بالینی، هشدارهای سیتمی ارائه دهد، در کنترل تقاضای القایی موثر واقع میشود. اساسا استقرار راهنماهای بالینی نیز مهم است و تدوین و ابلاغ راهنماهای ملی مبتنی بر شواهد برای درمان بیماریها، به پزشکان برای تصمیمگیریهای منطقی درمانی کمک میکند. در کنار این عوامل، آموزش و الزام پزشکان به رعایت مفاد راهنماهای بالینی به ویژه از طریق موارد بازدارنده مانند نظام پرداخت و ارزشیابی عملکرد، ضروری است. همچنین عواملی مانند ارتقای آگاهی بیماران، آموزش عمومی درباره درمانهای غیرضروری و ایجاد امکان دسترسی بیماران به سوابق مراجعات قبلی میتواند در کنترل تقاضای القایی نقش داشته باشد.
معتقدم اصلاح ساختاربیمه و پوشش خدمات نیز در این زمینه موثر واقع میشود؛ اگر پوشش بیمهای خدمات غیرضروری حذف شود، تقاضای القایی نیز کاهش مییابد. همچنین استحقاقسنجی درمان، توسعه فرهنگ حرفهای و اخلاق پزشکی، تقویت آموزش اخلاق حرفهای و مسئولیت اجتماعی پزشکان و گسترش نظام بازخورد حرفهای بین همکاران برای پیشگیری از رفتارهای القایی مهم است.
اجرای نظام ارجاع داخلی تأمیناجتماعی را در کاهش تقاضای القایی تا چه حد موثر میدانید و علت آن چیست؟
اجرای این نظام بسیار موثر است؛ زیرا در قالب آن از ظرفیت متخصصان بهطور کامل و بهجا استفاده میشود و نقش پزشک سطح اول تحکیم مییابد. همچنین اجرای نظام ارجاع میتواند منجر به کاهش انگیزههای مالی برای تجویز خدمات غیرضروری شود و متعاقب آن تجویزهای غیرضروری و غیرمنطقی دارو کنترل میشود. مجموعه این اقدامات به کنترل و مدیریت پرونده سلامت بیمار میانجامد.
تاکید داشتید؛ کنترل تقاضای القایی علاوه بر به کار بردن تمهیدات بازدارنده، نیازمند فرهنگسازی عمومی است، در این رابطه چه اقداماتی انجام میشود؟
در این زمینه هم برنامههای مختلفی را پیادهسازی کردهایم که از جمله آن میتوانم به استفاده از کلیپها و فیلمهای آموزشی اشاره کنم که در مراکز درمانی در معرض دید مراجعه کنندهها قرار میگیرد. نصب پوستر و بنرهای آموزشی در بیمارستانها، داروخانهها و مطبها از دیگر اقداماتی است که انجام میدهیم. همچنین نیروهای کادر درمان تلاش میکنند هنگام خدمتدهی، استفاده از خدمات درمانی و دارویی را بهصورت چهرهبهچهره فرهنگسازی کنند. یکی دیگر از اقدامات ما را بهرهمندی از ظرفیت رسانه ملی و فضای مجازی برای انتقال پیامهایی با محتوای اطلاعرسانی و آموزشی نظیر «درمان بیشتر همیشه بهتر نیست»، تشکیل میدهد. در همین رابطه، از پزشکان خوشنام و ورزشکاران نیز برای انتقال پیامهای آموزشی استفاده میکنیم. طراحی ویدئو و کارتونهای آموزشی کوتاه در پلتفرمهای اجتماعی نیز پیگیری میشود. همچنین تلاش میکنیم تا با استفاده از ظرفیت شهرداریها آگاهی مردم را در زمینه مباحث منطقی درمانی افزایش دهیم و در قبوض پرداخت حقبیمه و نسخههای الکترونیک نیز پیامهای سلامت درج میکنیم. علاوه بر آن با حضور میدانی در مدارس، ادارات، کارخانجات و کارگاههای کوچک و متوسط، پیامهای خود را مبنی بر استفاده صحیح از خدمات درمانی به گوش مخاطبان خود میرسانیم. همچنین با جلب همراهی سازمانهای مردمنهاد، وزارت بهداشت، انجمنهای علمی و سازمان نظام پزشکی و نیز با تشکیل شبکهای از سفیران سلامت در مدارس تلاش میکنیم تا سطح سواد سلامت مردم را مانند تفاوت بیماریهای حاد و مزمن و مضرات خودسرانه دارو، افزایش دهیم. در همین رابطه، اصلاح ارتباط پزشک و بیمار را نیز پیگیری میکنیم و براین اساس آموزشهای لازم برای ارتقای مهارتهای ارتباطی پزشکان در مدیریت انتظارات بیماران را آموزش میدهیم که در عینحال منجر به گسترش فرهنگ پرسشگری آگاهانه بیماران میشود. گنجاندن مضامین و مفاهیم متناسب با موضوع درمانهای منطقی در کتب درسی توسط وزارت آموزشوپرورش، ایجاد سامانه پاسخگویی به پرسشهای درمانی و پایش و ارزیابی اثراث فرهنگسازی و استفاده از شیوههای متنوع نظرسنجی و رضایتسنجی از دیگر راهکارهای ما را تشکیل میدهد. در نهایت اینکه برای تداوم اعتماد عمومی جمعیت هدف، گزارش عمومی از دستاوردهای خود را در زمینه نتایج مثبت آگاهیبخشی، منتشر میکنیم.
در حوزه درمان غیرمستقیم، سازوکار مدیریت مصارف درمانی چگونه است و براساس چه روشهایی انجام میشود؟
در بخش درمان غیرمستقیم نیز مدیریت مصارف درمانی در سه سطح انجام میشود؛ نخست اینکه پیش از انعقاد قرارداد با مراکز، بر ضرورت استفاده از راهنماهای بالینی استاندارد و نظام استحقاقسنجی مراجعه کنندهها تاکید میشود. در سطح دوم؛ حین ارائه خدمت، اقدامات پزشکان در قالب سامانه نسخهنویسی رسیدگی برخط میشود تا از رخداد مواردی مانند مصرف بیرویه دارو یا هر خدمت غیر ضروری دیگر جلوگیری شود و در سطح سوم، پس از ارائه خدمات، اسناد پزشکی از طریق تحلیل دادهها و حسابرسی، با هدف شناسایی و اصلاح هزینههای غیرمنطقی، رسیدگی میشود. همچنین برای برخی از مراکز درمانی و پزشکان، سقف خدمات تعیین شده است که میتواند در مدیریت تقاضای القایی موثر واقع شود و در همین رابطه، برای مراکزی که الگوی مصرف غیرمنطقی دارند، جرائمی اعمال میشود. نظارتهای میدانی کارشناسان درمان سازمان در زمینه ارائه خدمات بستریهای طولانی یا غیرمنطقی از دیگر راهکارها بهشمار میرود و میتوان گفت؛ بهنوعی پروندههای پرهزینه مدیریت میشود.




