تاثیر رنگ در ادراک فضاهای شهر
سرزندگی، صمیمیت، آرامش و متانت رنگها، ازجمله مولفههای کیفی ملموس در فضاهای کهن برخی از شهرهای کویری ایران مثل یزد، کرمان و اصفهان شناخته میشود.
سرزندگی، صمیمیت، آرامش و متانت رنگها، ازجمله مولفههای کیفی ملموس در فضاهای کهن برخی از شهرهای کویری ایران مثل یزد، کرمان و اصفهان شناخته میشود.
محمد نیکپیما
کارشناس ارشد شهرسازی
تامین۲۴/ مقیاس انسانی، تناسبات در هندسه فضا، کاربرد فرمهای ارگانیک و به طور کلی هارمونی موجود میان اجزای تشکیلدهنده «منظر شهری»، این فضاهای شهری را به عناصری هماهنگ با بستر طبیعی پیرامون خود تبدیل کرده است.
اگر منظر شهری را «هر آنچه در فضای شهری به دیده میآید» و سیمای شهر را «آنچه از منظر شهری در ذهن مخاطبان تشکل یافته و تثبیت میشود» تعریف کنیم، عوامل متعددی وجود دارند که در تبدیل شدن منظر شهری (Townscape) به سیمای شهری (City image) تاثیر مستقیم دارند. ازجمله ویژگیهای مشترک در میان عوامل موثر در فرایند تغییر از منظر به سیمای شهر، ویژگیها و زمینههای ادراک و سطح سواد بصری مخاطبان است. عواملی مانند هندسه پنهان، بازی نور و سایه در فضای شهری، ترکیب توده و فضا، رنگبندی عناصر، خاطرات و تجربیات، هویت و معنای فضا و... مواردی هستند که بر نحوه ادراک شهروندان از فضا و ایجاد آرامش روحی آنان موثرند. بدین ترتیب، اگرچه هریک از عناصر کالبدی تشکیلدهنده منظر شهر رنگ خاصی دارند و از این نظر، میتوانند عناصری با رنگ مشخص در انتظام فرمال یا کالبدی فضاهای شهری تلقی شوند، اما میتوان همان عنصر رنگ را بهعنوان معیاری موثر و تعیینکننده در نحوه ادراک فضای شهری و به دنبال آن نقش بستن سیمای شهر در ذهن شهروندان برشمرد.
درمجموع، در یک تقسیمبندی کلی، رنگهای مختلف موجود در فضای شهری را میتوان به دو گروه رنگهای طبیعی و مصنوعی دستهبندی کرد. قاعدتا رنگهایی که در کالبد شهرها دیده میشوند، رنگ مصالح مورداستفاده در ساخت جدارهها، نمای بناها، کفسازی، مبلمان شهری و پوشش گیاهی است. از آنجا که برخی مصالح بهکاررفته در ساخت اجزای تشکیلدهنده کالبد شهر با رنگ طبیعی خود مورد استفاده قرار گرفتهاند (مثل رنگ اخرایی سفالها در سقف بامهای شیبدار شهرهای شمالی کشور یا جداره خاکیرنگ شهرهای کویری)، رنگ آنها طبیعی است و برخی دیگر با رنگی غیر از رنگ طبیعی خود پوشش یافتهاند. البته در شهرهای امروزی نقش رنگهای گروه دوم یا رنگهای مصنوعی در فضاهای شهری بارزتر است و مصالح ساختمانی بهکاررفته در ساخت بناهای شهری، کمتر با رنگ طبیعی ناشی از مواد تشکیلدهندهشان مورد استفاده قرار میگیرند.
مصالح بهکاررفته در کالبد شهرها با رنگ طبیعی اصولا دارای دوام و پایداری زیستی بیشتری است و نگهداری آن نیز کمهزینهتر است. علاوه بر این، اینگونه از مصالح در ساعات مختلف روز و همچنین در فصلهای مختلف سال بههنگام بارندگی و...، تلألؤ و جلوههای مختلفی را از خود بروز میدهند. برای مثال یک معبر آجرفرششده یا سقف شیبدار سفالی، در مواقع بارش تصویر و شکوه متفاوتی خواهند یافت و درنتیجه، حس و حالوهوای مطلوبتری در شهروندان ایجاد خواهند کرد. از اینرو، ایجاد نتایجی مانند صمیمیت، تنوع محیطی، آرامش، هارمونی و سرزندگی در آن دسته از فضاهای شهری که با مصالح دارای رنگ طبیعی پوشیده شدهاند، بیشتر است و اصالت ذاتی رنگِ مصالح مورد استفاده منطبق بر تجلی طبیعتی است که از ماهیت آن سرچشمه گرفته است و به این ترتیب با سایر عناصر و اجزای طبیعی مشهود در فضای شهری، مثل پوشش گیاهی سبز در بهار و رنگینکمان پاییزی با آسمان آبیاش و همچنین با روحیه طبیعتگرایی نهفته در نهاد بشر هماهنگی و همسویی بیشتری خواهد داشت. تصویری که از اینگونه فضاهای شهری در ذهن شهروندان درک و ثبت میشود، تصویری ماندگار است که حس تعلقخاطر، صمیمیت و آرامش را با خود به همراه دارد و فرد را به حضور دوباره در آن ترغیب میکند.
ژوزف ادیسون (Joseph Addison) ادیب انگلیسی جمله معروفی دارد: «رنگها به تمام زبانها سخن میگویند.» بدین ترتیب، رنگ در شهر زبان مشترکی است که میتواند با مخاطبان از اقشار گوناگون بهخوبی ارتباط برقرار کند و حالوهوای شهر را برای آنان بیان دارد.
منبع : هفته نامه آتیه نو