
چرا افق سرمایهگذاریها کوتاهمدتشده است؟
یکی از مهمترین اهرمهای تامین مالی صنایع مختلف کشور، بازار سرمایه یا بورس اوراق بهادار است.
یکی از مهمترین اهرمهای تامین مالی صنایع مختلف کشور، بازار سرمایه یا بورس اوراق بهادار است.
بهروز خدارحمی
کارشناس ارشد بازار سرمایه
تامین ۲۴/ یکی از مهمترین اهرمهای تامین مالی صنایع مختلف کشور، بازار سرمایه یا بورس اوراق بهادار است. سهامداران برحسب پیشبینی خود از بازار، سهام شرکتهای سودده را خریدوفروش میکنند. اما عده زیادی از آنان معاملهگران سوداگری هستند که امروز سهمی را میخرند و فردا برای «نوسانگیری» آن را میفروشند. به نظر میرسد نفع آنها با نفع کل بازار یا اقتصاد کشور همگون نیست.
میتوان سهامداران را تشویق به سرمایهگذاری در صنایعی کرد که در موقعیت فعلی نیاز بیشتری به تامین مالی دارند و در صورت تامین اعتبار یا نقدینگی شدن، کشش بیشتری برای تولید خواهند داشت. این گمانهها در مورد شرایط فعلی بازار به زبان بسیاری از کارشناسان جاری است اما باید توجه داشت که شرایط بازار امروز مهیای چنین توصیههایی نیست.
بازار سرمایه شرایط و مختصات خاص خود را دارد. در شرایط فعلی، شرکتها و بازار به طور کلی گرفتار بحران نقدینگی هستند. از سوی دیگر انتظار برخی افراد از بازار سرمایه کمی غیرمنطقی است. این عده توقع دارند بازار سرمایه پول تولید کند. اما واقعا نمیشود چنین انتظاری از بازار سرمایه داشت. در این بازار فقط پول از صنعتی به صنعت دیگر منتقل میشود. زیرا افراد هر آن ممکن است سهام شرکتی که دارند را بفروشند و سهام شرکت دیگری را بخرند.
به لحاظ متغیرهای بنیادی، بازار در کوتاهمدت و میانمدت دلیلی برای رشد ندارد. بازار بسیار پرریسکی داریم که دوره (سیکل)های رونق و رکود بسیار کوتاهی دارد. بنابراین نمیتوان حتی به یک نفر آماتور توصیه کرد که اگر سهم شرکت X را در صنعت Y بخری، سود خوبی خواهی برد. نمیتوان به صرف افق روشنتر یک صنعت مثل صنایع معدنی، آماتورها را روانه اینگونه صنایع کرد.از سوی دیگر توقع بهجایی نیست که هزینه رونق صنایع را سرمایهگذار بدهد. نمیتوان انتظار داشت کسی پول خود را وارد حوزه سرمایهگذاری کند و در عین حال، توقع انتفاع نداشته باشد. فعالیت اقتصادی بر مبنای انتفاع و سود حرکت میکند و نمیشود انتظار داشت که افراد پولهای خود را به مقصدی نامطمئن سوق دهند. ضمن اینکه مگر چند درصد از فعالان اقتصادی در بازار سرمایه حضور دارند؟ این حجم کم سرمایهگذاران حاضر در بورس نمیتواند یک اقتصاد را حرکت دهد. بنابراین لازم است انتظاراتمان را منطقیتر کنیم.
باید تاکید کنم افق دید در اقتصاد ما بسیار پایین آمده است. من که وارد فعالیت اقتصادی میشوم افق دیدم چند سال نیست، بلکه به سود امروز و فردای خودم فکر میکنم. در شرایطی داریم به این سوژه میپردازیم که افق دید هیچ سرمایهگذاری بیش از چهار ماه نیست. حتی نباید در چنین شرایطی از سرمایهگذار توقع داشت که با افق یکی دوساله خرید کند.
افق دید کوتاهمدت ریشه در مسائل فرهنگی دارد. این یک رفتار غلط اقتصادی است. به طور مثال وقتی به یک فعال بورس بگویید در ازای خرید سهام شرکت X از صنعت Y، حاضرم به تو ماهانه 4 درصد (یعنی سالانه 48 درصد) سود بدهم، میگوید من از تو میخواهم سود 4 درصد ماهانه من را همان روز اول ماه پرداخت کنی و تعهد میدهم از سهم، توقع حرکت در 29 روز باقیمانده ماه را نداشته باشم.
این اتفاق برای سرمایهگذاران ما افتاده است، چراکه در 10 سال گذشته شاهد بیثباتی اقتصادی بودهایم. شرایط پرتلاطمی داشتیم که هرروز و هرلحظه، قیمت سکه و ارز در حال نوسان بود و فعال اقتصادی نمیتوانست برای چند ماه آینده و حتی چند روز بعد خود برنامهریزی کند.درنتیجه، اگرچه به صورت کلی بازار سرمایه میتواند موتور تزریق نقدینگی به صنایع مختلف اقتصاد کشور باشد، اما در شرایط فعلی این توقع منطقی نیست. زیرا بازار توان نگاه بلندمدت را ندارد و نمیتواند روی سهمی برنامه بریزد که سوددهیاش مثلا یکی دو سال بعد آغاز میشود.
منبع: هفته نامه آتیه نو