
کارآفرینی می تواند آسیب های اجتماعی را مهار کند
میزگردی با حضور پروانه مافی، دکتر احمد روستا و روزبه کردونی
میزگردی با حضور پروانه مافی، دکتر احمد روستا و روزبه کردونی
تامین ۲۴/ سیاستهای اشتغالزایی و فقرزدایی در جامعه دو بال مکمل هستند که پابهپای همدیگر حرکت میکنند. دولتها و سیاستگذاران در برهههای مختلف برای مهار فقر و آسیبهای ناشی از آن، تولید شغل را بهعنوان راهبردی بلندمدت نشانه میروند.
راهبردی که در پیوند با هزینههای تولید شغل و وضعیت اقتصادی در شرایط مختلف با چالشها و موانعی روبهرو میشود که تحقق چنین چشماندازی را کند و یا ناممکن میسازد. هزینههای بالای تولید هر شغل و تلاطمهای اقتصاد جهانی که گاهوبیگاه دامن اقتصادهای ملی را میگیرد روند تاثیرگذاری این راهبرد ومصون ماندن جامعه از آسیبهای اجتماعی را با اخلال مواجه میکند، آسیبهایی که فقر یکی از متغیرهای تاثیرگذار و مولد آنهاست. در این میان رویکردهای نوین جهانی با در پیش گرفتن راهکارهای میانرشتهای اجتماعی- اقتصادی دست به دامان مفهوم کارآفرینی شدهاند تا با یک تیر دو نشان را بزنند. بهویژه مفهوم کارآفرینی اجتماعی که با تمرکز بر گروهها و اقشار خاص اجتماعی و توانمندسازی آنها، هم به وضعیت اقتصادی طیفهای آسیبپذیر یاری میرساند و هم به افزایش تولید ناخالص ملی کشورها. از سوی دیگر کارآفرینی و تاثر آن در هویتبخشی به گروههای مختلف جامعه و بازپیوند آنها به چرخه کار و زندگی میتواند بهعنوان اهرمی تاثیرگذار برای مهار آسیبهای اجتماعی به کار گرفته شود.
هرچه هست به نظر میرسد میان مفهوم اقتصادی کارآفرینی و آسیبهای اجتماعی بتوان رابطهای فراتر از تغییر در شرایط مالی و اقتصادی گروههای متاثر از این آسیبها یافت. در میزگرد پیشرو تلاش شده تا چنین رابطهای در صورت وجود، تبیین و جنبهها و متغیرهای تاثیرگذار بر آن واکاوی شود و به این سوال پاسخ داده شود که در راه مهار و یا کند کردن روند آسیبهای اجتماعی، که یکی از مهمترین چالشهای صندوقهای بیمهای هستند، تا چه اندازه میتوان روی مفهوم و ماهیت کارآفرینی حساب باز کرد. آسیبهای اجتماعی که ماندن در آنها نهتنها منابع و ورودیهای صندوقهای بیمهگر اجتماعی را محدود میکنند، بلکه هزینههای حمایت از افراد متاثر از آنها، شق دیگر بار اقتصادی آنها را به رخ میکشد. تشکیل فراکسیون نهضت کارآفرینی ایران در مجلس دهم و توجهی که اخیرا نهادهای اجرایی و نظارتی و قانونگذار به نقش و جایگاه کارآفرینی معطوف داشتهاند بهانه برگزاری این میزگرد بوده است. میزگردی که با حضور پروانه مافی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و پیشنهاددهنده طرح این فراکسیون، روزبه کردونی، مدیرکل امور آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، و احمد روستا، استاد کارآفرینی دانشگاه تهران و عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد تا ضمن بررسی زوایای تشکیل این فراکسیون، به اهمیت کارآفرینی و مفهوم کار، بهمثابه راهبردی برای مقابله با شماری از آسیبهای اجتماعی و پیامدهای آنها پرداخته شود.
بهتر است از ضرورت تشکیل فراکسیون کارآفرینی شروع کنیم. به نظر میرسد مجلس جدید بهعنوان نهاد قانونگذار نگاه ویژهای به مبحث کارآفرینی بهعنوان راهحلی هم برای رونق اقتصاد کشور و هم برای مواجهه با آسیبهای اجتماعی نظیر فقر، حاشیهنشینی و اعتیاد دارد. مشخصا هدف از تشکیل این فراکسیون چیست؟
مافی: مسئلهای که ابتدای امر توجه مجلس را به خود جلب کرد این بود که با وجود درآمدهای نفتی زیاد در دهه 80 حوزه اشتغال چندان فعال و مثمر ثمر نبود و شکاف بزرگی بین حل مسئله بیکاری و این درآمدها ایجاد شد. به دلیل همین شکاف با شروع دهه 90 دولت جدید با وضعیت بغرنجی که میتوان آن را فاجعه حوزه اشتغال نامید روبهرو شد. لزوم توجه به طیف گسترده بیکاری، اشتغال نامناسب و همچنین نظارت بر قوانین این حوزه که عمدتا بلااجرا بود ضرورتهایی بود که تشکیل فراکسیون کارآفرینی را به دنبال داشت.
فراتر از این تاریخچه، چه عوامل ساختاری باعث شد به فکر ایجاد این فراکسیون که نویدبخش کارآفرینی و بهبود اوضاع اشتغال در کشور است بیفتید؟
مافی: در دوره قبل این برنامهریزی خیلی جزئی بود و مجلس کمکم متوجه آن شد که با فعالیتهای روبنایی تغییر اساسی اتفاق نمیافتد. نگرانیهای ابتدایی درواقع در بخش جوانان فارغالتحصیل به وجود آمد که برنامه مشخص و مدونی در موردشان وجود نداشت. بررسیهای انجامشده مشخص کرد که متاسفانه بین تحقیقات دانشگاهی، دانشگاه و اشتغال فصل مشترکی دیده نمیشود و ضررهای بزرگی از این حیث متوجه جامعه جوان است. البته پرواضح است که همه کارها با حضور در کمیسیونها پیش نمیرود بلکه ابتکارها، تخصص و پیگیری تمام افراد دخیل، حتی افراد جویای کار نیز مهم است. سعی بر این بوده که از نمایندگان دیگر شهرها، که بهعنوان سفیران عمل میکنند، هم کمک گرفته شود تا این معضل که در شهرستانها به دلیل ظرفیتهای بالقوه بیشتر به چشم میخورد حل شود. تا به امروز حرکت این فراکسیون حرکت روبهجلویی بوده و این روند با بازدید از مشاغل تازه ایجاد شده، و در حوزههای علم و دانشگاه، امکانات و ظرفیتهای دردسترس ادامه دارد.
مفاهیم مورد بحث در کارآفرینی همچون خلق ارزشهای اجتماعی، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، رفع نیازهای اجتماعی و… سابقهای دیرینه در مرتفع ساختن مشکلات و بحرانهای اجتماعی دارند. میتوان نسبت مشخصی بین کارآفرینی و کاهش آسیبهای اجتماعی برقرار کرد؟
روستا: تمام عوامل مخرب آسیبرسان به جامعه، ریشه در بیکاری افراد دارد. وقتی چیزی به اسم دخل یا درآمد وجود نداشته باشد مشکلات افراد بزرگتر خواهد شد. اما لازم است ابتدا مفهوم کارآفرینی و شغل را مجزا از هم تعریف کنیم و همچنین قبل از شروع هر صحبتی به این قضیه بپردازیم که جامعه ما در برابر آسیب و بحران زیرساخت حرفهای دارد یا خیر.
تبیین استراتژیک و زیربنایی واقعیتهایی که از آنها یاد شد نشان میدهد که دهها عامل در شکلگیری یک نهضت و حرکت زیربنایی نقش خواهند داشت. اگر بتوان بعد از پایان دوره نمایندگی مجلس فعلی، که چنین فراکسیونی را راه انداخته، از یک حرکت اساسی و بنیادی در جهت رفع مشکلی یاد کرد، میتوان با قاطعیت از نفوذ آن حرکت و تاثیری که گذاشته حرف زد و تقدیر کرد، در غیر این صورت چنین اقداماتی در سطح طرح مسئله باقی خواهند ماند و نتیجهای نخواهند داشت. اما وقتی صحبت از راهکاریابی برای آسیبهای اجتماعی بهویژه در ارتباط با جوانان میشود باید یادآوری کرد که جوان امروز چهار نیاز اساسی دارد: تفریح سالم، تحصیل، شغل و همسر دلخواه. مواردی که در حال حاضر تمام آنها یا وجود ندارد و یا در صورت موجود بودن چندان دلخواه جوانان نیست و بهنوعی به آنها تحمیل شده است. شما از هر آسیب اجتماعی که نام ببرید نبود یکی از همین موارد زمینهساز شکلگیری آن است. بنابراین اگر هدف فراکسیون کارآفرینی کاهش این نامتوازنی باشد اول ریشهیابی مهم است. از اینرو برای شکلگیری فضای مناسب چنین چشماندازی باید هدایتهای لازم از طرف مسئولان صورت گیرد، و تعاریف مشخص هر مفهومی ارائه شود.
آیا در بحث مبارزه با آسیبهای اجتماعی، تشکیل فراکسیون کارآفرینی را میتوان راهکار مشخصی برای کنترل یا کاهش بخشی از این آسیبها در نظر گرفت؟
کردونی: مقام معظم رهبری در پیام نوروزی خود اشاره کردند که تلاش برای ارتقای وضعیت اقتصادی با این امید است که در مسائل دیگر، مثل مسائل اجتماعی، مثل آسیبهای اجتماعی، مثل مسائل اخلاقی و مثل مسائل فرهنگی هم تاثیرگذار است. با این وصف باید اذعان داشت فراکسیون کارآفرینی هم از جهت ایجاد گفتمان و ایجاد فضای عمومی برای ایجاد انگیزه در کارآفرینان و هم از جهت ایجاد فرصت برای افراد خلاق و کارآفرین میتواند موثر باشد.
اما در ایران به نظر میرسد با برخی آمارها و روندهای منحصربهفرد و بومی در این خصوص مواجهیم. مثلا جای تامل دارد که 37 درصد از معتادان کشور فوقدیپلم به بالا هستند و 58 درصد از معتادان هم کمتر از 34 سال سن دارند. یعنی بخشی از جوانان تحصیلکرده ما درگیر این آسیب اجتماعی هستند. این الگوریتم اعتیاد و بیکاری در جامعه ما زنگ هشداری برای مسئولان است. چطور باید با این معضلات مواجه شد؟
کردونی: مسلما این مسئله یکشبه حل نمیشود. علاوه بر این برخی تصورات ما هم در جامعه ایران در خصوص اینکه چه چیز آسیب است و چه چیز آسیب نیست دچار تناقضات بنیادین است. مثلا این تصور که طلاق و فقر درنتیجه بیکاری به وجود میآیند تصور غلطی است. طی تحقیقات انجامشده در شهرهای ایران، بالاترین نرخ طلاق لزوما متعلق به شهرهایی نیست که بالاترین آمار فقر را دارند. گرچه برآوردهای انجامشده گویای این مسئله است که فقر یکی از پررنگترین دلایل بزهکاری به شمار میرود.
ضمن پذیرفتن این تناقضات، آیا کارآفرینی میتواند پاسخ مناسبی به برخی از این معضلات باشد؟
کردونی: در حوزه کارآفرینی اگر برنامههای انجامشده منجر به ایجاد گفتمان مناسب در بستر مشخص شود، حتما به حل شدن برخی آسیبها مثل اعتیاد کمک خواهد کرد، چون در شکلگیری کارآفرینی الزاماتی وجود دارد و آن الزامات پایبندی جامعه، دولت و باقی ارگانهای مرتبط را به دنبال خواهد داشت.
یکی دیگر از پدیدههای بارزی که مشخصا بهعنوان آسیب از آن یاد میشود حاشیهنشینی و مهاجرت از روستا به شهر است. اجرای سیاستهای نادرست در حوزه کار و نبود برنامه مدون در خصوص اشتغال و بازار کار، اسکان غیررسمی را در حاشیه کلانشهرهای بزرگ شکل داده است. همین امر موجب طرد شدن گروههای کمدرآمد از مجموعههای شهری شده که عموما برای پیدا کردن شغل مناسب و فرار از بازار راکد کسبوکار به شهر مهاجرت میکنند و یا به دلیل بالا بودن هزینه مسکن ناگزیر در نقاط تجهیزنشده و ارزان پیرامون کلانشهرهایی چون تهران سکونت میکنند. به دنبال بیکاری و درآمد کم، این شکل زندگی گریبان شهر را گرفته. آیا در برنامهریزی این فراکسیون پتانسیل نیروی کار در شهرستانها و روستاها در نظر گرفته شده است؟
مافی: صندوقهای کوچک اعتباری برای زنان روستایی یکی از راهکارهایی است که برای روستاییان و بهخصوص زنان روستایی شکل گرفته است. اولین هدف این صندوقها این است که زنان را که نیمی از پیکره هر جامعه هستند به درآمدزایی نزدیک کند تا آسیبی مثل طلاق یا مهاجرت اجباری از آنها دور شود. زنان روستایی طی سالها به دلیل عدم دسترسی به منابع مالی لازم از حضور در عرصه مشارکتهای اجتماعی محروم ماندهاند. تشکیل صندوقهای اعتباری در سطح روستاها گامی در جهت رفع نیاز است. توانمندسازی این قشر از طریق ایجاد بسترهای مناسب برای مشارکت جمعیشان، افزایش درآمد خانوارهای کمدرآمد را به دنبال خواهد داشت. پرداخت وامهای کوچک برای انجام فعالیتهای درآمدزا ازجمله اهداف راهاندازی صندوقهای اعتباری خرد زنان روستایی به شمار میرود، که ممکن است تا حدی از مهاجرت روستا به شهر و آسیبهایی چون حاشیهنشینی جلوگیری کند.
برای اجرایی شدن مواردی که از طریق این فراکسیون مطرح میشوند و به تصویب میرسند، چه تعاملی میان بخشهای مختلف اجرایی کشور لازم است؟ منظورم این است که مثلا اقدامات و تصمیمات نهادهایی مثل وزارت کار، تعاون و رفاه و سازمان تامیناجتماعی چقدر در عملی شدن اهداف این فراکسیون میتواند موثر واقع شود؟
مافی: در مورد این سوال دو بحث تعامل قانون و بحث نظری مهم است. در بحث قانونی باید بر حذف قوانین زائد تمرکز کرد. قوانینی که در موارد کارآفرینی مزاحم تلقی میشوند باید حذف شوند تا گرهها گشوده شوند. دستگاههای اجرایی مثل وزارت کار یا تامیناجتماعی در فرآیند ایجاد مجوز برای کارآفرینان ممکن است دردسرآفرین باشند. اگر بناست در این فراکسیون مسیر هموار شود ابتدا مسیرهایی که منجر به اشتغالاند باید هموار شوند و طبیعتا دستگاههای دخیل باید همکاری کنند. همچنین در آییننامهها نظارت درستی بر قوانین وجود ندارد و این اولین مشکل بخش نظارتی است. اگر کسی بخواهد کارآفرین باشد تنها بخشی از مشکلش مسئله مالی است و بخش عمده کار او به این مسئله مرتبط است که درآمدزایی و اشتغالزایی بر عزتنفس او تاثیر میگذارد. چراکه انسانها از رونق کسبوکار و افزایش درآمدشان شادمان میشوند. کارآفرینی به کرامت افراد کمک میکند و احساس بهدردبخور و موفق بودن، آسیبها را مرتفع میسازد. کارآفرینی وظیفه و مسئولیت اجتماعی تکتک ماست و بر همین اساس سرمایه قشر فارغالتحصیل، که تخصص و توان بالایی دارد، اولین تمرکز فراکسیون است. اما در مورد کسانی که در معرض آسیبهای اجتماعی هستند، برنامهریزی تخصصی لازم است که ما در برنامهریزی خود قرار است به سراغ آن نیز برویم و همینطور که اشاره شد در وهله نخست سراغ زنان روستایی رفتهایم. صندوقهای اعتباری خرد زنان روستایی، برای افرادی پیشبینی شده که به طور واقعی از نداشتن سرمایه اولیه کار در رنج هستند که خوشبختانه به توفیقات قابلتوجهی دست پیدا کردهایم.
روستا: بهتر است ابتدا در بحث فراکسیون کارآفرینی واژه کار و کارآفرینی را دقیق و شفاف توضیح دهیم. در این فضا و با در نظر گرفتن این مسئله که کارآفرینی و بازاریابی دو روی یک سکهاند باید دانست که پاسخگویی به نیازها در هر مرحله از هر کاری بهخصوص بحث اشتغال بسیار حیاتی است. درنهایت هدف یک چیز است: از هر قشری در جامعه به اندازه خودش انتظار داشته باشیم و بعد نیاز بازار را بدانیم. اعتقادم این است که بیشتر برنامهریزان ما دچار بدفهمی و درگیر واژه هستند تا واقعیت. نسل جوان ما تمایل زیادی به درآمد و کسبوکار دارد و برنامهریزانی برنده هستند که از نیازهای بازار شروع کنند. سرمایهگذاری از دید من فقط مسائل مالی نیست. برای شروع، به سرمایهگذاری زمانی، فکری و تخصصی نیاز است. نکته بعدی و مهم اینکه نباید خودمان را با برخی آمارها فریب دهیم. اینکه بعضی برنامههای مسئولان و برنامهریزان در دورههای مختلف عموما خوشاستقبال و بدبدرقه بودهاند به دلیل همین کمبود دقت عمل است. آنچه مهم است این است که واژه کارآفرینی دقیقتر توضیح داده شود و تعریف آن را کلی و جامع ارائه ندهیم. مهم این است که نیازهای افراد و پتانسیل آنها را در نظر بگیریم و نوع کاری را که با جامعه هدف متناسب باشد برای آنها تعریف کنیم.
یکی از مسائلی که در خصوص ایدههای کارآفرینی با توجه به توان جامعه هدف وجود دارد این است که در صورتی که برای اعضای جامعه هدف صرفا کاری متناسب با توانمندی محدود فعلیشان ایجاد شود ممکن است به دامن زدن به آسیبی که گریبانگیرتان است کمک کرده باشیم. برای مثال اگر به زنان سرپرست خانوار به جای ایجاد فضا برای رشد توانمندیهایشان و مهارتاندوزی تنها امکانات پایه برای آشپزی، خیاطی و دیگر مهارتهایی که زنانه انگاشته میشوند فراهم شود، آیا خطر بازتولید نقش فعلی آنها وجود نخواهد داشت؟
روستا: اگر کاری را که بتواند پاسخگو باشد تولید کنند، خیر. وجود نگاه سیستمی و دخیل شدن تمام نهادها و گروههای دخیل بسیار سودمند است. در این حیث کسبوکار مبتنی بر نگاه جزئی است، مبتنی بر هوشمندی و خلاقیت است، برنامه موفق نیازمند کسانی است که ابتدا تعریف مشخصی از کارآفرینی داشته باشند. هیچ کاری بدون نیاز به بازار نباید راه بیفتد، اساس آن بازار است. این انتقاد به وزارت کار وارد است که در مواردی بدون مطالعه وارد بحث تخصصی میشود، در حالی که نیازشناختی لازم است و تا وقتی نتوانید در مورد یک واژه به تفاهم برسید امکان ندارد بتوانید آن را ریشهیابی کنید.
با در نظر گرفتن آمار 58 درصدی قشر معتاد زیر 35 سال، آیا میتوان امیدوار بود که با اشتغال، گروههای اجتماعی آسیبدیده ساماندهی شوند؟
کردونی: اینکه فقط فقر را ریشه آسیبهای اجتماعی بدانیم و نگاه تقلیلگرایانه به علل ایجاد آسیبهای اجتماعی داشته باشیم چندان اصولی نیست. شناخت تغییرات نگرشی در خانوادهها منجر به شناخت جامعه خواهد شد. بررسی و ارزیابی روند اشتغال در کم کردن آسیب اجتماعی وقتی بهصورت جزئی از آن آسیب صحبتی نمیشود غیرممکن است. مفهوم اجتماعی وقتی به درک دقیق و صحیح میرسد که در یک برهه زمانی مشخص و در جایی معین و با مطالعه موردی به آن پرداخته شود. مثلا علل بالا رفتن آمار طلاق یا خودکشی در یک بازه زمانی مشخص ممکن است به صدور راهکارهای مناسب و عملی از سوی سیاستگذاران منجر شود. بر اساس مطالعات انجامشده در دفتر امور آسیبهای اجتماعی، استانهایی که بیشترین درآمد سرانه را به خود اختصاص دادهاند، با بالاترین نرخ طلاق مواجه هستند. درواقع استانهایی که بیشترین درآمد سرانه را دارند، بیشترین نسبت طلاق به ازدواج را دارا هستند. این شواهد آماری بیانگر آن است که مشکلات اقتصادی اعم از فقر و نابرابری نمیتواند تنها متغیر اثرگذار بر مسائل مربوط به طلاق باشد. مسئله اعتیاد هم همین است. دو رویکرد کاملا متفاوت برای مواجهه با آسیبهای اجتماعی قابلتشخیص است. یکی ایجاد ساختار جدید برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی است و دیگری ضرورت گفتمانسازی و تغییر رویکردهای سیاسی. کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی بیش از آنکه بر تشکیل ساختار جدید و با تمرکز بر ساختارها باشد باید به سمت گفتمانسازی برود. برداشتن گامهای موثر در مواجهه با آسیبهای اجتماعی نیازمند خواست و باور عمومی است. به این ترتیب باید مردم هم بازیگر اصلی شوند، علل بروز آسیبهای اجتماعی متفاوت در مناطق مختلف مشخص شود، دستگاههای مسئول نسبت به این موضوع حساسیت بیشتری یابند و یک تفاهم نظری و اجرایی پدید آید. صدای محرومان و گروههای آسیبپذیر شنیده شود و در سیاستگذاری مورد توجه قرار گیرد و برای چالشهای موجود در سبک زندگی تدبیر اندیشیده شود. همه این موارد تنها با تمرکز بر ایجاد گفتمان و تغییر رویکردها و سیاستها امکانپذیر است. همانطور که رهبر انقلاب در سخنرانی خود در خراسان شمالی ضمن آسیبشناسی و علتیابی در زمینه نبود پیشرفت لازم در بخش سبک و فرهنگ زندگی بهصراحت این مسئله را بیان کردند.
کشور ما در حوزههای اجتماعی وضعیت چندان مطلوبی ندارد. ابعاد مختلف اعتیاد، کاهش سن معتادان، اعتیاد کودکان، تغییر الگوی مبتلایان به ایدز، چالشهای کودکان کار و خیابان، آمار بالای کودکان بازمانده از تحصیل، روند صعودی طلاق، روند صعودی اقدام به خودکشی در کشور و... همه مواردیاند که نشان از ضرورت همکاری همهجانبه و مشخصا تمرکز بر ساختارها دارد. با اهتمام ویژه و مستمر میتوان موضوع کاهش بزهکاری و مشخصا اعتیاد را از بعید بودن به دستیافتنی شدن بسترسازی کرد. اتفاقا بخشی از مشکل همین ماندن و گیر افتادن بر سر تعریف مفاهیم است که به معضلی میان مسئولان امر تبدیل شده است. در بسیاری مواقع به جای راهکاریابی و تعیین نقش و وزن متغیرهای مختلف، روی تعاریف و مفاهیم میمانیم. موضوعی که باید در دانشگاهها مورد بحث باشد تبدیل به چالشی برای متصدیان و پاسخگویان میشود و اصل موضوع که همان واقعیت آسیبهای اجتماعی و راهکارهای کنترل آن است به حاشیه میرود. با پذیرش تفاوتها و تعارضهای مفهومی موجود، آیا در بحث کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی کارآفرینی را میتوان مهره تاثیرگذار دانست؟
کردونی: بله، تا حد زیادی. اما این تصور که یک ارگان، دولت، فراکسیون، بسیج و یا NGO ها بهتنهایی بتواند در کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی موفق شود، تصوری نادرست است. در این مقطع باید عزم ملیِ همدلانهای وجود داشته باشد که آن هم تنها از مسیر گفتمانسازی و تفاهم در رویکردها و سیاستها حاصل میشود. گزاره کلی نمیتوان تعیین کرد. طرح مسئله در این قضیه و موشکافانه دیدن بسیار مهمتر از کلیگویی بدون گفتمان و خطمشی است. یک عامل از صد عامل دخیل کار است که باز هم باید تعریف مشخص داشته باشد. مفاهیم باید روشن شوند تا مسیر درست انتخاب شود.
منبع : هفته نامه آتیه نو/ مرجان صادقی