
برند برتر خاورمیانه خواهیم شد
محمدحسین پیوندی، چهره برجسته صنعت پتروشیمی کشور خود را «سرباز احتیاط پتروشیمی» میداند و کمتر خود را در قامت «ژنرال» میشناسد.
محمدحسین پیوندی، چهره برجسته صنعت پتروشیمی کشور خود را «سرباز احتیاط پتروشیمی» میداند و کمتر خود را در قامت «ژنرال» میشناسد.
تامین ۲۴/ محمدحسین پیوندی، چهره برجسته صنعت پتروشیمی کشور که کمتر از یک ماه پیش سکان هدایت شرکت سرمایهگذاری نفت، گاز و پتروشیمی تامین (تاپیکو) را در دست گرفت، خود را «سرباز احتیاط پتروشیمی» میداند و کمتر خود را در قامت «ژنرال» میشناسد. ژنرال لقبی است که پس از آنکه سال گذشته در ردیف ۴۰ چهره برتر پتروشیمی جهان جای گرفت، به او دادند.
مرد باتجربه و بادانش پتروشیمی کشور که 37 سال در عرصههای برنامهریزی و اجرای پروژههای مختلف حضور جدی داشته و به قول خودش روزها و شبهای زیادی را در بیابانها گذرانده است میگوید حالا با آمدن به تاپیکو، قصد دارد اوج مسئولیتپذیریاش را به اقشاری نشان دهد که خود نیز یکی از آنهاست. پیوندی که از یاران نزدیک بیژن نامدار زنگنه و محمدرضا نعمتزاده، دو تن از وزیران فعلی کابینه دولت یازدهم در طراحی و اجرای برنامههای استراتژیک صنعت پتروشیمی کشور در اوایل دهه 80 بوده و سالها نیز در کسوت مدیریت برنامهریزی شرکت صنایع پتروشیمی کشور انجاموظیفه کرده، خدمتگزاری صادقانه به 41 میلیون بیمهشده و مستمریبگیر را ارزشمندترین فرصتی میداند که در مقطع فعلی نصیبش شده است. وی از برنامههایش برای اصلاح ساختارها، مدیریت دارایی، افزایش کیفیت تولید، ارتقای ایمنی و از همه مهمتر کاشت «نهال» برای آینده تاپیکو میگوید و صریحا هشدار میدهد: «کسی از من انتظار نداشته باشد به خاطر ماندن در این مقام امتیاز دهم.»
شما سالها در راس ارکان مدیریتی و برنامهریزی صنعت پتروشیمی کشور حضور داشتهاید و امروز با دعوت دولت تدبیر و امید، عهدهدار مسئولیت بزرگترین هلدینگ اقتصادی و سرمایهگذاری سازمان تامیناجتماعی هستید. چقدر از ماهیت این سازمان و اهداف و ماموریتهای آن شناخت دارید؟
به گمان من برای پاسخ به این سوال باید انگیزههایم را برای پذیرفتن این مسئولیت برای شما توضیح دهم. میدانم که مدیریت این هلدینگ کار دشواری است. با وجود آشنایی با سازمان تامیناجتماعی و فلسفه وجودی آن، زمانی که پذیرش این مسئولیت از سوی مدیریت سازمان تامیناجتماعی به من پیشنهاد شد، گفتند که قرار است سرنوشت بخش مهمی از منابع 41 میلیون نفر از ضعیفترین اقشار جامعه را در دستان خود بگیرم. درواقع همین انگیزه بالا برای خدمت به افرادی که مقام و منزلت آنها برایم ارزشمند است، اساسیترین مولفه شناخت من از سازمان تامیناجتماعی است. با وجود اینکه عده زیادی مرا بر حذر داشتند که از قبول مسئولیت سر باز زنم و هشدارهایی عمدتا از رنگ و بوی سیاسی میدادند اما انگیزه من بسیار قویتر از آن بود که نتوانم بر موانع غلبه کنم.
مدت زیادی نیست وارد هلدینگ تاپیکو شدهاید. شاید هنوز به طور تمام و کمال نتوانسته باشید زیروبم مسائل تاپیکو را درآورید. از آن سو روشن است که برای فردی مانند شما، دستیابی به شناخت همهجانبه از این هلدینگ کار چندان دشواری نیست. برنامه شما برای ادامه کار هلدینگ تاپیکو چیست و چه اولویتهایی دارید؟
در مورد هلدینگ تاپیکو یک نکته وجود دارد. آنچه روبهروی من است بسیار روشن است و میدانم میخواهم چه کنم اما بخش دشوار ماجرا، عقبه هلدینگ و ساختار آن است که قدری به زمان احتیاج است تا با آنها آشنا شوم. فرد مسئولیتپذیری هستم و همواره مسئولیت سختترین ماموریتها را در صنعت پتروشیمی عهدهدار بودهام. در تاپیکو نیز مسئولیت همه چیز را قبول کردهام منتها انگیزهام بسیار بیشتر است. به طور مشخص تلاش خواهم کرد تغییراتی در ساختار و چارت سازمانی هلدینگ به وجود بیاورم. لازم است سه بخش اساسی داشته باشیم. یک بخش در حوزه پروژهها و طرحهاست که باید با ایجاد یک معاونت تخصصی امور را به صورت حرفهای و با استاندارد بالا و بهینهسازی فرآیندها، علاوه بر جلوگیری از هدررفت منابع، جلو ببریم. بخش دیگر مربوط به واحدهای تولید است. باید برای واحدهای تولیدی دارای خاصیت درآمدزایی، معاونتی ایجاد شود. افرادی که در این زیرساخت حضور مییابند وظیفه کنترل تولید را بر عهده خواهند گرفت. این قسمت شامل یک بخش ایمنی هم خواهد بود. معاونت مالی پیشرفتهای که توان فاینانس پروژهها را داشته باشد نیز مورد نیاز است. معتقدم زمانی که چنین ثروت عظیمی در اختیار داریم، علاوه بر لزوم استفاده از منابع و توان تولیدی، باید قدرت فاینانس و جذب منابع مالی خارجی برای پروژههایی مانند پالایشگاه ستاره خلیجفارس را نیز داشته باشیم. از سوی دیگر پروژههایی مانند «سیراف» هم هستند که باید با برنامهریزی مناسب بهینهسازی شوند و از آنها مجتمعهای پتروشیمی ایجاد شود. عملی شدن این اهداف تابع این است که سازمان حمایتگر ما توان تامین منابع مالی را داشته باشد. اینها سرخط کارهایی است که بنا داریم در تاپیکو انجام دهیم.
به فاینانس خارجی اشاره کردید. تا جایی که میدانیم شرکتهای خارجی هنوز نتوانستهاند در پسابرجام به حوزه صنایع نفت، گاز و پتروشیمی کشور ما ورود پیدا کنند. از سوی دیگر در موضوع الگوی قراردادهای نفتی خارجی (IPC) نیز جنجالهای زیادی به پا شده که هنوز به نتیجه لازم نرسیده است.
ما در چارچوب مسئولیتهای تاپیکو چندان درگیر این مسئله نیستیم. اما من باور دارم که اگر با همین شرایط پرفورمنس خوبی از عملکرد داشته باشیم، موفق خواهیم شد سرمایه جذب کنیم. همین الان شاخص سهام تاپیکو در بورس بالا رفته است. مردم میبینند که تحرک ایجاد شده؛ بنابراین منابع مالیشان را در اختیار ما قرار دادهاند تا وارد چرخه ساخت و تولید شود و اثر خود را در اقتصاد نشان دهد. در عرصه خارجی نیز باید تلاش کرد. امیدوارم در پسابرجام، طرفین ما تعهدات خود را به صورت کامل عملی کنند. پروژههای میلیاردی بدون منابع خارجی بهراحتی قابلاجرا نیستند. در زمینه انتقال تکنولوژی، امکانات، نوسازی خطوط تولید، ایمنی و از همه مهمتر در زمینه تامین منابع مالی خارجی نیاز به حرکتهایی داریم. بنابراین یکی از امیدهای من در مقام مدیرعامل تاپیکو این است که برجام نیز در مسیر اصلی خود قرار بگیرد تا بتوانیم از مزایای آن استفاده کنیم. باید هنر این را داشته باشیم که از فرصتها استفاده کنیم و تهدیدها را نیز به فرصت تبدیل سازیم.
هلدینگ تاپیکو در راستای خصوصیسازی و همچنین تهاتر بدهیهای نهاد دولت به سازمان تامیناجتماعی شکل گرفته است. صاحبان واقعی این سرمایهها نیز بیمهشدگان و مستمریبگیران سازمان تامیناجتماعی هستند. فارغ از کیفیت این واگذاریها، چقدر باور دارید که در قبال 41 میلیون بیمهشده مسئولیت دارید و چقدر خودتان را در کنار آنها برای پاسداری از اموالشان میبینید؟
قطعا کنار آنها هستم. قبول دارم تاپیکو در شرایط ایدهآل به وجود نیامده. یعنی محصول فرآیند خصوصیسازی و رد دیون دولت به سازمان تامیناجتماعی است. به این خاطر به تاپیکو آمدم که از حقوق افرادی دفاع کنم که خودم نیز جزئی از آنها هستم. اگر بتوانم ارزشافزوده ایجاد کنم از حقوق محرومترین اقشار جامعه دفاع کردهام. این افتخار بزرگی است. کاری نخواهم کرد که به خاطر ماندن در این سمت به کسی امتیاز دهم. چون باید از حقوق 41 میلیون انسان شریف بزنم. آمدهام که جوانان نخبه دانشگاه را برای آینده تاپیکو تربیت کنم. اگر روزی بخواهند به من تحمیل کنند که افراد فاقد تخصص و درک در این مجموعه به کار گرفته شوند، حتما خودم را کنار خواهم کشید. آدمی نیستم که شعار دهم اما دوست دارم با حروف بزرگ بنویسید که من برای خدمتگزاری به مردم آمدهام. خواهش میکنم کسی از من انتظار نداشته باشد به کسی امتیاز دهم. هلدینگ تاپیکو با «تولید» اشتغال ایجاد میکند و نه با «سفارش و جذب افراد فاقد صلاحیت». من حق ندارم از حقوحقوق شریفترین انسانها به کسی چیزی اهدا کنم. باید تبلیغ شود که تشکیلات تاپیکو متعلق به 41 میلیون نفر از عزیزترین اقشار جامعه است و همه ما موظف هستیم که توقعی جز کار کردن صادقانه از خود نداشته باشیم.
همواره نگاه خاصی به نیروی انسانی، آموزش و تربیت آنها داشتهاید. درگذشته هم در پتروشیمی اراک شاهد توجه ویژه شما به این مهم بودهایم. در هلدینگ تاپیکو چه برنامههایی در رابطه با نیروی انسانی دارید؟
واقعیت این است که برنامه من در پتروشیمی اراک جواب داده است. هفته گذشته در بازدیدی که به اتفاق وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی از عسلویه داشتیم، مشاهده کردیم که تعدادی از نیروهایی که در زمان پتروشیمی اراک تربیت کرده بودیم، هماینک صنعت پتروشیمی عسلویه را اداره میکنند. من توسعهنگر هستم. در داخل تاپیکو تنها کارخانه نخواهم ساخت، بلکه باور دارم سازندگی از داخل همین ساختمان باید انجام شود. برنامه دقیقی برای ورود نیروهای جوان و نخبه از دانشگاهها و فارغالتحصیلان به کشور دارم و این شرط قبول مسئولیت بوده است. یعنی برنامهام این است که تعدادی از نخبگان را چه در دانشگاهها و چه در سایر حوزهها آموزش دهیم و به خدمت بگیریم. باید به همین سمت رفت و نهالهایی کاشت تا در آینده برای تاپیکو محصول دهند و این مجموعه را به سمت استانداردهای بینالمللی هدایت و به برندی سطحبالا در خاورمیانه تبدیل کند. این هدف من است و زنگ آغاز آن نیز به صدا درآمده است. اگر دوام بیاورم این طرحها را پیاده میکنم.
فعالیت اقتصادی و سرمایهگذاری در صندوقهای بازنشستگی بهخصوص در سازمان تامیناجتماعی که در چند سال گذشته رشد چشمگیری داشته را چقدر در افزایش منابع این سازمان و دستیابی ذینفعان آن به منافع حاصل از سرمایهگذاریها موثر میدانید؟
رگ حیات و زنده بودن سازمان تامیناجتماعی به فعالیت اقتصادی است. این یک واقعیت است که اگر منابع صندوقهای بازنشستگی راکد بماند، با توجه به تورم و شوکهایی که به اقتصاد کشور وارد میشود، طبیعی است ارزش منابع راکد افت کند. اینکه صندوقها به سمت سرمایهگذاری میروند به این دلیل است که تلاش کنند با ایجاد ارزشافزوده، با تورم و رکود اقتصادی مقابله کنند. در این ارتباط یک مسئله وجود دارد. از دیدگاه من صندوقهای بازنشستگی خاصیت توسعهای چندان بالایی ندارند. به این دلیل که نمیتوانند درآمدها و سودشان را صرف توسعه کنند. اینها متعهد هستند در پایان هر ماه حقوق مستمریبگیران خود را پرداخت کنند. یعنی زمانی که شما مجبور به انجام تعهدات در مقابل ذینفعان باشید نمیتوانید تماما به فکر توسعه باشید. هلدینگ تاپیکو و شرکتهای زیرمجموعه آن نتیجه خصوصیسازی بودهاند و نه سرمایهگذاری در منابع صندوق. یعنی کارخانههایی که ما الان داریم همگی به ما منتقل شدهاند. بنابراین باید مراقبت شود که این کارخانهها سرپا نگه داشته شوند، سپس باید سراغ پرداخت حقوق مستمریبگیران و درنهایت هم سرمایهگذاری رفت. صندوقهای بازنشستگی و ازجمله سازمان تامیناجتماعی باید منابع خود را در حوزههایی با کمترین ریسک و بیشترین احتمال بازگشت سرمایه و یا به عبارتی پروژههای زودبازده سرمایهگذاری کنند. زودبازده به این معنا که بدانیم پروژه چه زمانی به بهرهبرداری میرسد. البته باید در این مورد از فاینانس خارجی هم کمک گرفت.
هلدینگ تاپیکو زیرمجموعه تشکیلات بزرگتری به نام «شستا» است. در این شرکت هلدینگهای متنوعی در حوزههای مختلف حضور دارند که در صورت توجه جدی به همافزایی میان این هلدینگها، ظرفیت تولید و ایجاد ارزشافزوده در تاپیکو هم افزایش خواهد یافت. چه برنامههایی برای افزایش تعامل و ایجاد همافزایی هم در تاپیکو و هم میان این هلدینگ و سایر اجزای شستا دارید؟
اولین ماموریت ما این است که همافزایی در مجموعه تاپیکو انجام شود. این یکی از هنرهای سطح بالاست که داخل مجموعه خود اقتصادی چرخشی داشته باشیم. سالها حواشی شرکت شستا آنقدر زیاد بود که هنوز هم تبعاتش دامنگیر سازمان تامیناجتماعی است. اما دقت داشته باشید که پتانسیل بالایی از همافزایی در مجموعههای اقتصادی سازمان تامیناجتماعی وجود دارد. در شستا و هلدینگ تاپیکو مجموعههایی وجود دارند که میتوانند همافزایی داشته باشند. برخی نیازها و خدمات هستند که لزومی ندارد از بیرون «تاپیکو» آنها را اخذ کنیم. ما این موضوع را با جدیت پیگیری میکنیم. جلسات متعددی برگزار خواهیم کرد و شرکتها نیز موظف شدهاند امکانات قابلعرضه خودشان را به سایر شرکتها اعلام کنند. همافزایی باید در همه زمینهها دنبال شود چه در مورد محصولات تولیدی و چه در حوزه استفاده از نیروهای انسانی ماهر و متخصص. در مقوله مدیریت نیز همین سیاست پیگیری خواهد شد. یکی از برنامههایم حضور بهعنوان میهمان در هیئتمدیره شرکتهای مختلف برای استفاده از خرد جمعی و کار تیمی است. به نظر من بزرگترین همافزایی درون نیروهای انسانی و جایی اتفاق میافتد که بتوان کار تیمی کرد.
پروژه پالایشگاه ستاره خلیجفارس، که تاپیکو در آن سهمی 49 درصدی دارد، سالهاست کلید خورده اما هنوز تا بهرهبرداری فاصله زیادی دارد. این پروژه جدای از تاپیکو برای اقتصاد کشور نیز حائز اهمیت است. پیشبینی شما برای زمان بهرهبرداری پروژه چیست؟
پروژه ستاره خلیجفارس یکی از بزرگترین پروژههای هلدینگ تاپیکو است. در بازدیدی که از این پروژه داشتیم، متوجه شدیم مشکل اصلی در کمبود منابع مالی است. بههرحال این پروژه سرمایهگذاری بزرگی است و باید تلاش کرد هرچه زودتر به بهرهبرداری برسد. مشکلات مالی عدیدهای بر سر راه تکمیل و بهرهبرداری از این پروژه وجود دارد. بنابراین تصمیم گرفتیم بنا به سهم خودمان و از هر طریقی که امکانپذیر باشد منابع مالی مورد نیاز را تامین کنیم. درنتیجه 300 میلیارد تومان اوراق سلف منتشر شد و در چند دقیقه به فروش رسید و منابع مالی تامین شد و فعالیتها تشدید خواهد شد. این کار باید مدتها پیش انجام میشد و حالا نیز به معنای تمام شدن کار نیست. علاوه بر این ما نیاز به جلساتی برای مدیریت مالی هم داریم که به طور مرتب بر وضعیت مالی پروژه نظارت کند. باید نظارت شود که چقدر منابع نیاز است و برنامهریزیهای لازم برای مواجه نشدن با کمبود منابع انجام شود. متخصصان مالی سه شریک عمده این پروژه (تاپیکو، صندوق نفت، شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران) باید در کنار یکدیگر و به نسبت سهمی که در پروژه دارند وضعیت منابع مالی را رصد کنند. فاز یک این پروژه، پتانسیل به بهرهبرداری رسیدن تا پایان سال را دارد، به شرطی که شبیه حرکتی که در زمینه فروش اوراق سلف انجام شد، در دیگر بخشها هم اتفاق بیفتد و تلاشها شبانهروزی باشد.
منبع: هفته نامه آتیه نو